1. Not wishing to act hastily, the governor pondered the problem for days.
[ترجمه گوگل]فرماندار که نمی خواست عجولانه عمل کند، روزها به فکر این مشکل بود [ترجمه ترگمان]استاندار برای چند روز مشکل خود را به فکر فرو برد [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
2. After pondering the question, the board decided to grant the parole.
[ترجمه گوگل]پس از بررسی این سوال، هیئت مدیره تصمیم به اعطای آزادی مشروط گرفت [ترجمه ترگمان]بعد از تفکر درباره این سوال، هیات مدیره تصمیم گرفت که عفو مشروط اعطا کند [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
3. The villagers, faced with a famine, pondered their next move.
[ترجمه گوگل]روستاییان که با قحطی مواجه شده بودند، به فکر حرکت بعدی خود بودند [ترجمه ترگمان]روستائیان که با قحطی مواجه شده بودند، در مورد حرکت بعدی خود فکر کردند [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
4. He continued to ponder the problem as he walked home.
[ترجمه مهدی] او همچنان که به سمت منزل می رفت درباره مشکل تأمل ( تفکر عمیق ) انجام میداد.
|
[ترجمه شان] او در راه رقتن به خانه، به تفکر ( تامل ) در باره این مشکل می پرداحت.
|
[ترجمه گوگل]در حالی که به سمت خانه می رفت به فکر مشکل ادامه می داد [ترجمه ترگمان]همچنان که به طرف خانه می رفت، همچنان به این مساله فکر می کرد [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
5. They were left to ponder on the implications of the announcement.
[ترجمه گوگل]آنها موکول شدند تا در مورد پیامدهای این اعلامیه فکر کنند [ترجمه ترگمان]آن ها برای فکر کردن در مورد معانی اعلامیه باقی ماندند [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
6. She sat back for a minute to ponder her next move in the game.
[ترجمه گوگل]او یک دقیقه عقب نشست تا به حرکت بعدی خود در بازی فکر کند [ترجمه ترگمان]لحظه ای نشست تا به حرکت بعدی او در بازی فکر کند [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
7. We intend to ponder all the alternatives before acting.
[ترجمه گوگل]ما قصد داریم قبل از اقدام به همه گزینه ها فکر کنیم [ترجمه ترگمان]ما قصد داریم قبل از نمایش همه گزینه ها را بررسی کنیم [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
8. We can ponder over the ways and means for raising funds before the construction work starts.
[ترجمه گوگل]ما می توانیم در مورد راه ها و ابزارهای جمع آوری سرمایه قبل از شروع کار ساخت و ساز فکر کنیم [ترجمه ترگمان]ما می توانیم در مورد روش ها و ابزار جمع آوری پول قبل از شروع کار ساخت وساز تامل کنیم [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
9. The visitor can ponder over the boomerangs used by aborigines at the time of Cook.
[ترجمه گوگل]بازدید کننده می تواند در مورد بومرنگ هایی که بومیان در زمان کوک استفاده می کردند فکر کند [ترجمه ترگمان]مهمان می تواند در مورد the مورد استفاده by در زمان کوک فکر کند [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
10. Authorities ponder whether to charge the driver.
[ترجمه مرتضی عطاالهی] مقامات در رابطه با این که آیا راننده را متهم بشناسند ( و او را جریمه کنند ) می اندیشند .
|
[ترجمه شان] مقامات در این اندیشه هستند که راننده را جریمه کنند ( یا خیر ) .
|
[ترجمه گوگل]مقامات درباره اینکه آیا راننده را شارژ کنند یا خیر فکر می کنند [ترجمه ترگمان]مقامات در این مورد فکر می کنند که آیا این راننده را شارژ می کنند یا نه [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
11. I am proposing to ponder the question of Letterman's script up in the higher altitudes.
[ترجمه گوگل]من پیشنهاد میکنم دربارهی فیلمنامه لترمن در ارتفاعات بالاتر فکر کنیم [ترجمه ترگمان]پیشنهاد می کنم در ارتفاعات بالاتر در مورد این سوال فکر کنم [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
12. We would do well to ponder the anguish of those turbulent years.
[ترجمه گوگل]خوب است که در رنج آن سالهای پرتلاطم فکر کنیم [ترجمه ترگمان]ما برای فکر کردن در مورد رنج این سال های آشفته به خوبی عمل خواهیم کرد [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
13. He stopped to ponder the question.
[ترجمه گوگل]ایستاد تا به این سوال فکر کند [ترجمه ترگمان]او ایستاد تا به این سوال فکر کند [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
14. It is interesting to ponder how the values of planners are formulated with respect to determining aesthetic criteria for decision-making.
[ترجمه گوگل]جالب است که تامل کنیم که چگونه ارزش های برنامه ریزان با توجه به تعیین معیارهای زیبایی شناختی برای تصمیم گیری فرموله می شوند [ترجمه ترگمان]جالب است که بدانیم که چگونه مقادیر برنامه ریزان با توجه به تعیین معیارهای زیبایی شناسی برای تصمیم گیری فرموله می شوند [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
15. The purpose, I think, is to ponder questions important to human experience.
[ترجمه گوگل]من فکر میکنم هدف این است که در مورد مسائل مهم برای تجربه بشری فکر کنیم [ترجمه ترگمان]فکر می کنم هدف فکر کردن به سوالات مهم برای تجربه انسانی است [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
16. It is therefore prudent for theologians to ponder the relation of their work to the world of modern science.
[ترجمه گوگل]بنابراین عاقلانه است که متکلمان در رابطه کار خود با دنیای علم مدرن فکر کنند [ترجمه ترگمان]بنابراین حزم و احتیاط theologians برای اندیشیدن درباره رابطه آن ها با دنیای علم مدرن عاقلانه است [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
17. We take time to ponder and bring to consciousness whatever is evoked.
[ترجمه گوگل]ما زمان میگذاریم تا هر آنچه را که برانگیخته میشود تامل کنیم و به آگاهی بیاوریم [ترجمه ترگمان]زمان می برد تا بیندیشیم و آنچه را که برانگیخته است به خودآگاه بیاوریم [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
18. His present-day detractors might well ponder what would have happened to the country had he died.
[ترجمه گوگل]بدخواهان امروزی او ممکن است به خوبی به این فکر کنند که در صورت مرگ او چه اتفاقی برای کشور می افتاد [ترجمه ترگمان]افرادی که در زمان حال حاضر بودند ممکن بود فکر کنند که چه اتفاقی برای این کشور می افتد که او مرده است [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید