poncho

/ˈpɑːnt͡ʃoʊ//ˈpɒnt͡ʃəʊ/

معنی: کت بارانی، کلیجه امریکای جنوبی
معانی دیگر: (امریکای لاتین) پانچو (پارچه ی پتو مانندی که در وسط سوراخ دارد و در زمستان می پوشند)

بررسی کلمه

اسم ( noun )
حالات: ponchos
(1) تعریف: a wrap resembling a blanket with a hole in the center for the head.

(2) تعریف: a similarly shaped cape, usu. of waterproof material, worn as a raincoat.

جمله های نمونه

1. I took off my poncho, shook it out, and hung it on a peg by the door.
[ترجمه گوگل]پانچویم را درآوردم، تکانش دادم و به گیره ای کنار در آویزانش کردم
[ترجمه ترگمان]لباسم را در اوردم و تکانش دادم، و آن را روی یک میخ در کنار در آویزان کردم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. She is wearing a red poncho today.
[ترجمه گوگل]او امروز پانچو قرمز پوشیده است
[ترجمه ترگمان] اون امروز یه لباس قرمز پوشیده
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. I remember waking up and feel-ing this poncho liner bubbling up a little bit.
[ترجمه گوگل]یادم می آید که از خواب بیدار شدم و حس کردم این آستر پانچو کمی جوش می زند
[ترجمه ترگمان]به یاد دارم که از خواب بیدار شدم و دیدم که این کشتی اقیانوس پیما از جا کنده می شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. Between two people one poncho was used as a groundsheet and the other was strung up and pinned down with home-made pegs.
[ترجمه گوگل]بین دو نفر، یک پانچو به عنوان صفحه زمین استفاده می‌شد و دیگری را با گیره‌های خانگی می‌چسبانیدند
[ترجمه ترگمان]بین دو نفر از one به عنوان یک groundsheet استفاده می شد و دیگری را به دیوار چسبانده بودند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. Wish you can benefit from our online sentence dictionary and make progress every day!
[ترجمه گوگل]ای کاش می توانید از فرهنگ لغت جملات آنلاین ما بهره مند شوید و هر روز پیشرفت کنید!
[ترجمه ترگمان]ای کاش شما می توانید از فرهنگ لغت آنلاین ما بهره مند شوید و هر روز پیشرفت کنید!
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. She bargains for him, and he gets his poncho for practically nothing.
[ترجمه گوگل]او برای او چانه می‌زند و او تقریباً هیچ پولی نمی‌گیرد
[ترجمه ترگمان]، اون برای اون معامله می کنه و اون رو به خاطر هیچی زیر و رو نمی کنه
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. Some people prefer a loose poncho that can fit over you and your pack.
[ترجمه گوگل]برخی از افراد پانچوی شلی را ترجیح می دهند که بتواند روی شما و بسته شما قرار بگیرد
[ترجمه ترگمان]بعضی از مردم یک poncho آزاد را ترجیح می دهند که بتواند روی شما و گروه شما جا بگیرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. The poncho is made of nylon.
[ترجمه گوگل]پانچو از نایلون ساخته شده است
[ترجمه ترگمان] پانچو از نایلون ساخته شده
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. Another simple lean-to shelter can be made by tying two opposite corners of the poncho to trees.
[ترجمه گوگل]با گره زدن دو گوشه مخالف پانچو به درختان می توان یک پناهگاه ساده دیگر ساخت
[ترجمه ترگمان]یک پناه گاه ساده دیگر نیز می تواند با مسدود کردن دو گوشه مقابل of به درختان ایجاد شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. He yawned and curled his body down farther beneath the poncho.
[ترجمه گوگل]خمیازه کشید و بدنش را دورتر زیر پانچو خم کرد
[ترجمه ترگمان]خمیازه ای کشید و بدن خود را در زیر پانچو جمع کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. If the weather looks iffy, you'll want to add rain gear: a poncho or nylon jacket.
[ترجمه گوگل]اگر آب و هوا نامطلوب به نظر می رسد، می خواهید وسایل بارانی اضافه کنید: یک ژاکت پانچو یا نایلون
[ترجمه ترگمان]اگر هوا خوب به نظر برسد، شما می خواهید لوازم باران را اضافه کنید: یک poncho یا ژاکت نایلونی
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. You can fashion a tent shelter by running rope down the center of the poncho between two trees, then staking the sides into the ground with sharp sticks to create an A-frame.
[ترجمه گوگل]می توانید با کشیدن طناب از مرکز پانچو بین دو درخت و سپس قرار دادن کناره ها به زمین با چوب های تیز برای ایجاد یک قاب A، یک پناهگاه چادری بسازید
[ترجمه ترگمان]شما می توانید با دویدن با طناب در وسط the بین دو درخت، یک سرپناه چادری را مد نظر قرار دهید و سپس با چوب های تیز خود را به سمت زمین پرتاب کنید تا یک کادر درست کنید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. So she reads survivalist manuals, prepares his pack (a first-aid kit, snacks, GPS, a poncho—to carry at all times), and then waits for the call to pick him up.
[ترجمه گوگل]بنابراین او کتاب‌های راهنمای بقا را می‌خواند، بسته او را آماده می‌کند (یک کیت کمک‌های اولیه، خوراکی‌ها، جی‌پی‌اس، پانچو – که همیشه باید حمل کند)، و سپس منتظر می‌ماند تا او را بگیرد
[ترجمه ترگمان]بنابراین او راهنمای survivalist را می خواند، گروه خود را آماده می کند (یک جعبه کمک های اولیه، اسنک، GPS، یک poncho - تا همیشه حمل شود)، و سپس صبر می کند تا او را بلند کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. It's the Dodge City of one's imagination, a Paramount backlot come to life, albeit with internet cafes and poncho shops.
[ترجمه گوگل]این دوج سیتی است که تصور می‌شود، یک بک‌لوت پارامونت زنده می‌شود، البته با کافه‌های اینترنتی و مغازه‌های پانچو
[ترجمه ترگمان]این داج سیتی تصور یک فرد است، یک شرکت Paramount backlot به زندگی می آید، البته با کافه های اینترنتی و shops poncho
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

15. I woke up in Hoboken wearing nothing but a poncho and a cowboy hat.
[ترجمه گوگل]در هوبوکن از خواب بیدار شدم و چیزی جز پانچو و کلاه گاوچرانی بر سر نداشتم
[ترجمه ترگمان]من تو \"هوبوکن\" از خواب بیدار شدم هیچی جز یه پانچو و کلاه کابوی نداشتم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

مترادف ها

کت بارانی (اسم)
oilskin, poncho

کلیجه امریکای جنوبی (اسم)
poncho

تخصصی

[] شِنل

انگلیسی به انگلیسی

• cloak that resembles a blanket with a hole in the middle for the head
a poncho is a piece of clothing that consists of a long piece of material, usually wool, with a hole cut in the middle which you put your head through.

پیشنهاد کاربران

poncho ( علوم نظامی )
واژه مصوب: باران‏گیر
تعریف: نوعی بارانی بدون آستین و ضدآب و یکپارچه با شکافی در وسط برای عبور سر

بپرس