polytheism

/ˈpɑːləθiˌɪzəm//ˈpɒlɪθiːɪzəm/

معنی: چند خدا پرستی، پرستش خدایان متعدد
معانی دیگر: پرستش بیش از یک خدا، شرک، آیین چند خدایی

بررسی کلمه

اسم ( noun )
مشتقات: polytheistic (adj.), polytheist (n.)
• : تعریف: the belief in more than one god.

جمله های نمونه

1. But for much else in polytheism and monotheism it is of more limited value.
[ترجمه گوگل]اما برای خیلی چیزهای دیگر در شرک و توحید ارزش محدودتری دارد
[ترجمه ترگمان]اما برای هر چیز دیگری در polytheism و یکتا بودن، ارزش محدودی دارد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. There was some reversion to polytheism and the religion became more magical and ritualistic than ethical.
[ترجمه گوگل]بازگشتی به شرک شد و دین بیشتر جادویی و تشریفاتی شد تا اخلاقی
[ترجمه ترگمان]نوعی بازگشت به polytheism وجود داشت و مذهب magical و ritualistic از اصول اخلاقی شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. Naxi Dongba religion is an original polytheism, Animist beliefs.
[ترجمه گوگل]دین Naxi Dongba یک شرک اصیل، اعتقادات آنیمیستی است
[ترجمه ترگمان]دین Dongba یک مذهب اصیل و animist است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. They believe in Tibetan Buddhism or polytheism.
[ترجمه گوگل]آنها به بودیسم تبتی یا شرک اعتقاد دارند
[ترجمه ترگمان]آن ها به بودایی تبت یا polytheism اعتقاد دارند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. As a young man he had a prophetic revelation that led him to preach a new faith in place of the prevailing polytheism.
[ترجمه گوگل]او در جوانی وحی نبوی داشت که باعث شد به جای شرک غالب، ایمان جدیدی را تبلیغ کند
[ترجمه ترگمان]او به عنوان یک مرد جوان یک مکاشفه پیشگویی داشت که او را بر آن داشت تا یک ایمان جدید به جای of اصلی را موعظه کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. There are passages of the Bible which are compatible with polytheism.
[ترجمه گوگل]آیاتی از کتاب مقدس وجود دارد که با شرک سازگار است
[ترجمه ترگمان]بخش هایی از انجیل وجود دارند که با polytheism سازگار هستند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. Shihchi records, antiquity time, Chu being in vogue witch wind, the people believe in polytheism.
[ترجمه گوگل]سوابق شیهچی، دوران باستان، چو در رواج باد جادوگر، مردم به شرک اعتقاد دارند
[ترجمه ترگمان]سوابق Shihchi، زمان باستان، زمان باستان، Chu در باد vogue، مردم به polytheism اعتقاد دارند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. Others may note their own comfort and embrace of ambiguity and polytheism ( many gods ).
[ترجمه گوگل]دیگران ممکن است به راحتی خود توجه کنند و از ابهام و شرک استقبال کنند (خدایان بسیار)
[ترجمه ترگمان]برخی دیگر ممکن است به راحتی خود خاطر نشان دهند و از ابهام و ابهام (بسیاری از خدایان)استقبال کنند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. If the era of religion, or the one God, or main polytheism, ultra God or Baha'is.
[ترجمه گوگل]اگر عصر دین، یا خدای یگانه، یا شرک اصلی، فوق الله یا بهائیت
[ترجمه ترگمان]اگر عصر دین یا یک خدا یا polytheism اصلی، خدا یا Baha باشد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

مترادف ها

چند خدا پرستی (اسم)
polytheism

پرستش خدایان متعدد (اسم)
polytheism

انگلیسی به انگلیسی

• belief in more than one god, paganism

پیشنهاد کاربران

چند خدایی، یا چندخدا پرستی، مثل هندو یا خدایان یونان باستان, اما نه هر شرکی. مثل زرتشتی شرکه اما چند خدایی نیست.
در پلی تئیسم مهم اینه که نه تنها بیشتر از یه خدا، بلکه بیشتر از دو خدا است. یعنی اینکه این کلمه برای دوخدایی یا ادیان دوآلیسم مثل زرتشت به کار نمی ره که دو خدا داره سپندار مینو و زدار مینو .
...
[مشاهده متن کامل]

با اجازه از دوست عزیز که اینو شرک معنی کردن، دقت بفرمایید که بطور دقیق معنی این واژه شرک نیست. در حالیکه به همه اینها چه دوخدایی و چه چند خدایی شرک گفته میشه. اما ممکنه یک اعتقاد، شرک باشه اما چندخدایی نباشه، مثل زرتشتی که دو خدا داره سپندار مینو و زدار مینو ، شرک هست. یعنی توحیدی نیست، اما چندخدایی یا پلی تئیسم هم نیست

شِرک ( Shirk )
در اسلام شرک در برابر توحید قرار دارد و مفهوم آن اعتقاد داشتن به چندخدایی ( وجود چند خدا ) یا فرض نمودن شریک برای خداست. شِرک واژه ای عربی است و به معنی شریک بودن است. شرک تنها گناه نابخشودنی در قرآن عنوان شده است:
...
[مشاهده متن کامل]

�الله شرک به خود را نمی بخشد و گناهان دیگر جز آن را برای هرکه بخواهد می آمرزد. آنکه برای الله شریکی قرار می دهد گناه بسیار عظیمی مرتکب شده است. �

بپرس