polysyllabic

/ˌpɒlɪsɪˈlæbɪk//ˌpɒlɪsɪˈlæbɪk/

معنی: چند سیلابی، چند هجایی
معانی دیگر: چند هجایی (polysyllabical هم می گویند)، درمورد کلمه چند سیلابی

بررسی کلمه

صفت ( adjective )
مشتقات: polysyllabically (adv.)
(1) تعریف: having three or more syllables.

(2) تعریف: characterized by or containing many polysyllables.

- a polysyllabic essay
[ترجمه گوگل] یک مقاله چند هجایی
[ترجمه ترگمان] یه مقاله چند هجائی …
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

جمله های نمونه

1. The word 'internationalism' is polysyllabic.
[ترجمه گوگل]کلمه "بین المللی" چند هجایی است
[ترجمه ترگمان] کلمه \"internationalism\" چند هجائی - ه
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. She resists the polysyllabic playfulness that marks the writing of her brother, Bill, but she writes with clarity and style.
[ترجمه گوگل]او در برابر بازیگوشی چند هجایی که نشانه نوشتن برادرش، بیل است، مقاومت می کند، اما با وضوح و سبک می نویسد
[ترجمه ترگمان]او در مقابل بازیگوشی polysyllabic که نوشته برادرش بیل را نشان می دهد مقاومت می کند، اما او با وضوح و سبک می نویسد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. Many scholars studied disyllabic and polysyllabic words in the ancient Chinese books by qualitative-quantitative method and acquired a large number of dependable data and reliable conclusions.
[ترجمه گوگل]بسیاری از محققان واژه های بی هجایی و چند هجایی را در کتب چینی باستان با روش کمی-کیفی مطالعه کردند و به تعداد زیادی داده های قابل اعتماد و نتایج قابل اعتماد دست یافتند
[ترجمه ترگمان]بسیاری از محققان disyllabic و polysyllabic را در کتاب های قدیمی چینی با روش کمی کیفی مطالعه کردند و تعداد زیادی از داده های قابل اعتماد و نتیجه گیری های قابل اطمینان بدست آوردند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. Among these polysyllabic conjunctions, there are 186 disyllabic and 31 trisyllable and 7 quadrisyllable.
[ترجمه گوگل]از میان این حروف ربط چند هجایی، 186 بی هجایی و 31 هجایی و 7 چهارهجایی وجود دارد
[ترجمه ترگمان]در میان این polysyllabic conjunctions، ۱۸۶ disyllabic و ۳۱ trisyllable و ۷ quadrisyllable وجود دارد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. The judging standards of polysyllabic words of The History of Southern Dynasties include meaning, grammar, meaning of context, figure of speech and the appearing frequency of this word.
[ترجمه گوگل]معیارهای داوری کلمات چند هجای تاریخ سلسله‌های جنوبی شامل معنا، دستور زبان، معنای بافت، شکل گفتار و بسامد ظاهری این کلمه است
[ترجمه ترگمان]استانداردهای قضاوت در مورد تاریخ نویسان جنوبی شامل معنی، دستور زبان، معنی متن، شکل سخنرانی و فرکانس ظهور این کلمه می شوند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. The two word-building is an important means of polysyllabic adverbs in Song Shu.
[ترجمه گوگل]دو واژه سازی وسیله مهمی برای قیدهای چند هجایی در سونگ شو است
[ترجمه ترگمان]دو کلمه - ساختمان یک وسیله مهم برای polysyllabic قید در \"شو\" است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. Most polysyllabic words in the vocabulary have been borrowed, mainly from Khmer, Pali and Sanskrit.
[ترجمه گوگل]بیشتر کلمات چند وجهی در واژگان عمدتاً از خمر، پالی و سانسکریت وام گرفته شده اند
[ترجمه ترگمان]بیشتر کلمات polysyllabic در لغت به طور عمده از Khmer، پالی و سانسکریت به عاریت گرفته شده اند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. Research on Disyllabic and Polysyllabic Words of the Book of Lord Shang is a treatise that researches disyllabic and polysyllabic Words of the Book of Lord Shang.
[ترجمه گوگل]تحقیق در مورد واژه های بی هجایی و چند وجهی کتاب لرد شانگ رساله ای است که به تحقیق در مورد واژه های بی هجایی و چند وجهی کتاب لرد شانگ می پردازد
[ترجمه ترگمان]تحقیقات درباره disyllabic و polysyllabic کتاب لرد Shang رساله ای است که disyllabic و polysyllabic را از کتاب لرد Shang منتشر می کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. Study historical orbit, disyllabic or polysyllabic word of development, the pre-Qin period era one important period that can't be ignored.
[ترجمه گوگل]مطالعه مدار تاریخی، کلمه بی هجایی یا چند هجایی توسعه، دوره پیش از کین، دوره مهمی است که نمی توان نادیده گرفت
[ترجمه ترگمان]بررسی مدار تاریخی، disyllabic یا polysyllabic از توسعه، دوره قبل از چین یک دوره مهم است که نمی تواند نادیده گرفته شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. About forty percent of the 224 polysyllabic conjunctions have not been included in the Chinese Dictionary (unabridged) by comparison.
[ترجمه گوگل]حدود چهل درصد از 224 حرف ربط چند هجایی در فرهنگ لغت چینی (به صورت خلاصه نشده) در مقایسه گنجانده نشده است
[ترجمه ترگمان]حدود چهل درصد از ۲۲۴ polysyllabic conjunctions در فرهنگ لغت چینی (unabridged)در مقایسه گنجانده نشده اند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. Through analyzing the special structure of polysyllabic adverbs in Zhang Xie Zhuang Yuan, this paper from one side investigates into the character of polysyllabic function word structure.
[ترجمه گوگل]این مقاله از طریق تجزیه و تحلیل ساختار ویژه قیدهای چند هجایی در ژانگ ژی ژوانگ یوان، از یک سو به بررسی خصوصیات ساختار واژه تابع چند هجایی می پردازد
[ترجمه ترگمان]این مقاله از یک طرف به ماهیت ساختار کلمه تابع polysyllabic می پردازد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. Avoid overuse of abstract, polysyllabic words. Instead, use concrete language that your audience can visualize.
[ترجمه گوگل]از استفاده بیش از حد از کلمات انتزاعی و چند هجایی خودداری کنید در عوض، از زبان مشخصی استفاده کنید که مخاطب شما بتواند آن را تجسم کند
[ترجمه ترگمان]از استفاده بیش از حد از کلمات انتزاعی و غیر کلامی اجتناب کنید به جای آن، از زبان بتونی استفاده کنید که شنوندگان تان بتوانند آن را تجسم کنند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. We found more than 900 new disyllabic words and about 110 new word meanings of old polysyllabic words.
[ترجمه گوگل]ما بیش از 900 کلمه بی هجایی جدید و حدود 110 معنی کلمه جدید از کلمات چند هجایی قدیمی پیدا کردیم
[ترجمه ترگمان]ما بیش از ۹۰۰ لغت disyllabic جدید و حدود ۱۱۰ کلمه جدید از کلمات polysyllabic قدیمی پیدا کردیم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. As far as noun is concerned, the noun serves as the way object should be disyllabic or polysyllabic, the structure which can be classified into the fluctuation type and the non- fluctuation type.
[ترجمه گوگل]تا آنجا که به اسم مربوط می شود، اسم به عنوان شیء باید بی هجایی یا چند هجایی باشد، ساختاری که می تواند به نوع نوسانی و نوع غیر نوسانی طبقه بندی شود
[ترجمه ترگمان]تا جایی که اسم مورد نظر است، اسم به عنوان شیئی عمل می کند که شی باید disyllabic یا polysyllabic باشد، ساختاری که می تواند به نوع نوسان و نوع non طبقه بندی شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

مترادف ها

چند سیلابی (صفت)
polysyllabic

چند هجایی (صفت)
polysyllabic, polysyllable

انگلیسی به انگلیسی

• containing more than one syllable; characterized by words with more than one syllable

پیشنهاد کاربران

polysyllabic ( زبان‏شناسی )
واژه مصوب: چندهجایی
تعریف: دارای چند هجا
( کلمه ) چند بخشی

بپرس