polyphonic

/ˌpɑːləˈfɑːnɪk//ˌpɒlɪˈfɒnɪk/

معنی: پرکروموسوم، چند اوا
معانی دیگر: دارای چند صدا، پر آوا، (موسیقی) پلی فونیک، چند آوایی (contrapuntal هم می گویند)، (پیانو و غیره) چند آهنگی، بسیار صدا، نماینده چندین صدا

بررسی کلمه

صفت ( adjective )
مشتقات: polyphonically (adv.)
• : تعریف: in music, having or consisting of many different sounds or voices.

جمله های نمونه

1. This gives an illusion of a richer polyphonic texture and relieves the sameness of homophony.
[ترجمه گوگل]این توهم بافت چند صدایی غنی‌تر را ایجاد می‌کند و یکنواختی هم‌آوایی را از بین می‌برد
[ترجمه ترگمان]این باعث می شود که یک توهم از بافت چند صدایی غنی تر ایجاد شود و یکنواختی of را کم کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. They are essentially wordless motets, each polyphonic section neatly dovetailed into the next.
[ترجمه گوگل]آن‌ها اساساً موت‌های بی‌کلمه‌ای هستند که هر بخش چندصدایی به‌طور منظمی در قسمت بعدی قرار دارد
[ترجمه ترگمان]آن ها اساسا motets wordless هستند، هر بخش چند صدایی که به طور منظم به قسمت بعدی تقسیم می شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. The madrigal was polyphonic but not purely polyphonic.
[ترجمه گوگل]مادریگال چند صدایی بود اما صرفاً چندصدایی نبود
[ترجمه ترگمان]The polyphonic بود، اما کام لا polyphonic نبود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. It can also convert polyphonic and monophonic ringtones.
[ترجمه گوگل]همچنین می تواند آهنگ های زنگ پلی فونیک و مونوفونیک را تبدیل کند
[ترجمه ترگمان]همچنین می تواند آهنگ های چند صدایی و چند صدایی را تبدیل کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. The oldest written evidence of polyphonic choral singing dates from the late 1300s to around 1420 with the Old Hall Manuscript (pictured to the left).
[ترجمه گوگل]قدیمی ترین شواهد مکتوب آواز کرال چند صدایی از اواخر دهه 1300 تا حدود سال 1420 با نسخه خطی تالار قدیمی (تصویر سمت چپ) باز می گردد
[ترجمه ترگمان]قدیمی ترین شواهد نوشتاری موسیقی کرال صدای چند صدایی از اواخر دهه ۱۳۰۰ تا حدود سال ۱۴۲۰ را با نسخه های خطی قدیمی (تصویر شده در سمت چپ)
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. The development of polyphonic music conceived the embryo of modern tonal harmony.
[ترجمه گوگل]توسعه موسیقی چندصدایی، جنین هارمونی تونال مدرن را به وجود آورد
[ترجمه ترگمان]رشد موسیقی چند صدایی باعث ایجاد جنین در سازگاری با تن رنگ مدرن شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. Great heights in polyphonic church music were reached in the 1500's.
[ترجمه گوگل]در دهه 1500 به اوج زیادی در موسیقی کلیسایی چندصدایی رسید
[ترجمه ترگمان]قله های بزرگ در موسیقی چند صدایی در دهه ۱۵۰۰ به دست آمد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. In this foundation, Kundera constructs the modern Polyphonic Novel Theory, which is based on the counterpoint.
[ترجمه گوگل]در این مبنا، کوندرا نظریه رمان چندصدایی مدرن را می سازد که مبتنی بر نقطه مقابل است
[ترجمه ترگمان]در این اساس، Kundera نظریه جدید polyphonic جدید را می سازد، که مبتنی بر کنترپوان است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. Any of several types of vocal polyphonic music, in two, three, or four parts, of the9th to the early13th century.
[ترجمه گوگل]هر یک از انواع مختلف موسیقی چندصدایی آوازی، در دو، سه یا چهار قسمت، از قرن نهم تا اوایل قرن سیزدهم
[ترجمه ترگمان]هر یک از انواع موسیقی چند صدایی چند صدایی، در دو، سه یا چهار قسمت، از the۹th تا قرن early۱۳th
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. The polyphonic features endow Light in August with eternal vitality.
[ترجمه گوگل]ویژگی های پلی فونیک به نور در آگوست با سرزندگی ابدی می بخشد
[ترجمه ترگمان]ویژگی های چند صدایی (چند صدایی)در ماه آگوست با نشاط ابدی به فضا پرداخت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. This thing can play polyphonic ring tones that you compose yourself!
[ترجمه گوگل]این چیز می تواند زنگ های پلی فونیک را که خودتان آهنگسازی می کنید پخش کند!
[ترجمه ترگمان]این شی می تواند صدای زنگ چند صدایی را پخش کند که شما خودتان را ترکیب بندی کنید!
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. Including all Phonetic in GBK, Recognizing polyphonic words and creating new phrases.
[ترجمه گوگل]شامل تمام Phonetic در GBK، تشخیص کلمات چندصدایی و ایجاد عبارات جدید
[ترجمه ترگمان]شامل همه Phonetic در GBK، تشخیص کلمات چند صدایی و ایجاد عبارت های جدید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. Finally, the writer discussed how to perform Bach polyphonic music in some aspects and what kind of questions should be paid more attention.
[ترجمه گوگل]نگارنده در پایان به چگونگی اجرای موسیقی چندصدایی باخ از برخی جنبه ها پرداخته و به چه نوع سوالاتی باید بیشتر توجه کرد
[ترجمه ترگمان]در نهایت، نویسنده درباره نحوه اجرای موسیقی چند صدایی (polyphonic)باخ در برخی از جنبه ها و اینکه چه نوع سوالات باید توجه بیشتری داشته باشد، بحث و تبادل نظر کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. This article discusses the modern didactics of polyphonic classes for composition major in conservatories and analysis specific Chinese educational matters.
[ترجمه گوگل]این مقاله در مورد آموزش مدرن کلاس های پلی فونیک برای رشته آهنگسازی در هنرستان ها و تجزیه و تحلیل موضوعات آموزشی خاص چینی بحث می کند
[ترجمه ترگمان]این مقاله در مورد didactics مدرن کلاس های چند صدایی برای composition و آنالیز مسائل آموزشی خاص چینی بحث می کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

مترادف ها

پرکروموسوم (صفت)
polyphonic

چند اوا (صفت)
polyphonic

تخصصی

[زمین شناسی] چند آوایی

انگلیسی به انگلیسی

• consisting of several harmonized melodies (music)

پیشنهاد کاربران

polyphonic: چند آوایی
polyphonic ( موسیقی )
واژه مصوب: چندصدا
تعریف: منسوب به چندصدایی

بپرس