polynya


(بخشی از دریا که اطراف آن را یخ فراگرفته است) یخ پیرامون، یخ گیر، polynia منطقه اب ازاد در یک دریای ی

جمله های نمونه

1. The variation and distribution of polynya and Circumpolar Flaw Lead might effect the beginning time of sea ice melting of the whole passage in great extent.
[ترجمه گوگل]تنوع و توزیع پلی‌نیا و سرب نقص محیطی ممکن است بر زمان شروع ذوب یخ دریا در کل گذرگاه تأثیر بگذارد
[ترجمه ترگمان]تغییر و توزیع of و Circumpolar سرب ممکن است باعث شود که زمان شروع از ذوب یخ دریا تا حد زیادی در حال ذوب شدن باشد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. Annual development of the Great Siberian polynya influences spawning and growth rates of polar cod, the key prey species of the High Arctic ecosystem.
[ترجمه گوگل]توسعه سالانه پلی‌نیای بزرگ سیبری بر نرخ تخم‌ریزی و رشد ماهی قطبی، گونه‌های اصلی طعمه اکوسیستم قطب شمال تأثیر می‌گذارد
[ترجمه ترگمان]توسعه سالانه of بزرگ سیبری بر تولید و رشد صید ماهی قطبی، گونه های شکار اصلی اکو سیستم قطب شمال تاثیر می گذارد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. Modeling water mass formation in the Mertz Glacier Polynya and Ad é lie Depression, East Antarctica.
[ترجمه گوگل]مدل‌سازی تشکیل توده آب در یخچال مرتز پلی‌نیا و افسردگی در شرق قطب جنوب
[ترجمه ترگمان]مدل سازی جریان آب در یخچال لانگ جوکل و (Ad)به صورت افسردگی دراز در شرق قطب جنوب قرار دارد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. The higher productivity was located on the coastal bay and the polynya of the continental shelf.
[ترجمه گوگل]بهره‌وری بالاتر در خلیج ساحلی و پلی‌نیای فلات قاره قرار داشت
[ترجمه ترگمان]بهره وری بالاتر در ساحل ساحلی و the of قاره ای قرار داشت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. The glacier tongue had previously contributed to keeping a section of the ocean free of ice, a condition known as a polynya.
[ترجمه گوگل]زبان یخچال قبلاً در حفظ بخشی از اقیانوس عاری از یخ نقش داشته است، وضعیتی که به عنوان polynya شناخته می شود
[ترجمه ترگمان]این یخچال قبلا به حفظ بخشی از اقیانوس عاری از یخ کمک کرده بود، شرایطی که به عنوان a شناخته می شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. For fully understanding the initiation and maintenance of Weddell Polynya, the atmosphere-sea ice-ocean interaction in large scale should be considered.
[ترجمه گوگل]برای درک کامل شروع و نگهداری Weddell Polynya، تعامل جو-دریا یخ اقیانوس در مقیاس بزرگ باید در نظر گرفته شود
[ترجمه ترگمان]برای درک کامل شروع و نگهداری of Polynya، تعامل بین سطح دریا - دریا در مقیاس بزرگ باید در نظر گرفته شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. The Bering Strait, the Chukchi Beaufort Coast, the Barents Sea coast and the Great Siberian Polynya are among the most vulnerable places.
[ترجمه گوگل]تنگه برینگ، ساحل چوکچی بوفورت، ساحل دریای بارنتز و پلی‌نیای بزرگ سیبری از آسیب‌پذیرترین مکان‌ها هستند
[ترجمه ترگمان]تنگه برینگ، ساحل Chukchi Beaufort، ساحل دریای بارنت و سیبری بزرگ در میان آسیب پذیرترین مکان ها هستند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. The shorter tongue may not protect the area from sea ice, reducing or even eliminating the polynya and the access to food it provided.
[ترجمه گوگل]زبان کوتاه‌تر ممکن است منطقه را از یخ دریا محافظت نکند، پلی‌نیا و دسترسی به غذای آن را کاهش دهد یا حتی از بین ببرد
[ترجمه ترگمان]زبان کوتاه تر ممکن است از ناحیه یخ دریا، کاهش یا حتی از بین بردن the و دسترسی به غذایی که فراهم می کند، حفاظت نکند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

تخصصی

[عمران و معماری] آب محصور در یخ
[زمین شناسی] یخ گشایی غیر خطی - هر نوع بازشدگی غیرخطی محصور در یخ، به ویژه گسترش زیاد آب، نسبت به رگه(یخ)، احاطه شده توسط یخ دریایی، اما نه آنقدر زیاد که تحت عنوان آب باز(یخ) نامیده شود؛ عموماً در دهانه رودخانه بزرگ دیده می شود.

پیشنهاد کاربران

بپرس