1. Clinical for muscular dystrophy, myasthenia gravis, muscular dystrophy, polymyositis, motor neuron disease, as atrophy disease syringomyelia.
[ترجمه گوگل]بالینی برای دیستروفی عضلانی، میاستنی گراویس، دیستروفی عضلانی، پلی میوزیت، بیماری نورون حرکتی، به عنوان بیماری آتروفی سیرنگومیلیا
[ترجمه ترگمان]بالینی برای فساد عضلانی، myasthenia gravis، فساد عضلانی، polymyositis، بیماری نورون حرکتی، به عنوان بیماری atrophy syringomyelia
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]بالینی برای فساد عضلانی، myasthenia gravis، فساد عضلانی، polymyositis، بیماری نورون حرکتی، به عنوان بیماری atrophy syringomyelia
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
2. In patients with polymyositis and dermatomyositis, acute abdomen is attributed to intestinal vasculitis causing ischemia, ulceration or perforation.
[ترجمه گوگل]در بیماران مبتلا به پلی میوزیت و درماتومیوزیت، شکم حاد به واسکولیت روده نسبت داده می شود که باعث ایسکمی، زخم یا سوراخ شدن می شود
[ترجمه ترگمان]در بیمارانی با polymyositis و dermatomyositis، شکم حاد به vasculitis روده نسبت داده می شود که باعث کم خونی، ulceration یا perforation می شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]در بیمارانی با polymyositis و dermatomyositis، شکم حاد به vasculitis روده نسبت داده می شود که باعث کم خونی، ulceration یا perforation می شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
3. Results Of the 146 patients confirmed with polymyositis and dermatomyositis, 107(7 29%) visited Department of Dermatology first, while only 4( 74%) visited Department of Nephrology first.
[ترجمه گوگل]نتایج از 146 بیمار تایید شده با پلی میوزیت و درماتومیوزیت، 107 نفر (7 29%) ابتدا به بخش پوست مراجعه کردند، در حالی که تنها 4 نفر (74%) ابتدا به بخش نفرولوژی مراجعه کردند
[ترجمه ترگمان]نتایج حاصل از ۱۴۶ بیمار تایید شده با polymyositis و dermatomyositis، ۱۰۷ (۷ درصد)ابتدا از اداره پوست مراقبت کردند، در حالی که تنها ۴ (۷۴ درصد)از دپارتمان of بازدید کردند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]نتایج حاصل از ۱۴۶ بیمار تایید شده با polymyositis و dermatomyositis، ۱۰۷ (۷ درصد)ابتدا از اداره پوست مراقبت کردند، در حالی که تنها ۴ (۷۴ درصد)از دپارتمان of بازدید کردند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
4. The Clinical Manifestations of polymyositis and dermatomyositis vary greatly. It is more difficult to distinguish the mild cases from others.
[ترجمه گوگل]تظاهرات بالینی پلی میوزیت و درماتومیوزیت بسیار متفاوت است تشخیص موارد خفیف از موارد دیگر دشوارتر است
[ترجمه ترگمان]The بالینی of و dermatomyositis به شدت متفاوت هستند تشخیص موارد خفیف از دیگران دشوارتر است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]The بالینی of و dermatomyositis به شدت متفاوت هستند تشخیص موارد خفیف از دیگران دشوارتر است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
5. Conclusions Experimental polymyositis model of rats can be induced by homologous skeletal muscle homogenate.
[ترجمه گوگل]ConclusionsExperimental پلی میوزیت مدل موش صحرایی را می توان با هموژن عضله اسکلتی همولوگ القا کرد
[ترجمه ترگمان]نتیجه گیری مدل polymyositis تجربی موش های اسکلتی را می توان توسط ماهیچه اسکلتی متشابه تشخیص داد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]نتیجه گیری مدل polymyositis تجربی موش های اسکلتی را می توان توسط ماهیچه اسکلتی متشابه تشخیص داد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
6. A thinking on the diagnosis and treatment of polymyositis (PM) was explored by the theory of eight extra meridians and collateral disease of TCM.
[ترجمه گوگل]تفکری در مورد تشخیص و درمان پلی میوزیت (PM) با تئوری هشت مریدین اضافی و بیماری جانبی TCM مورد بررسی قرار گرفت
[ترجمه ترگمان]یک تفکر در مورد تشخیص و درمان of (PM)توسط تئوری هشت meridians اضافی و بیماری جانبی of بررسی شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]یک تفکر در مورد تشخیص و درمان of (PM)توسط تئوری هشت meridians اضافی و بیماری جانبی of بررسی شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
7. Objective To discuss the therapeutic effect of prednisone plus methotrexate(MTX) on polymyositis(PM) and dermatomyositis(DM).
[ترجمه گوگل]هدف بحث در مورد اثر درمانی پردنیزون به همراه متوترکسات (MTX) بر پلی میوزیت (PM) و درماتومیوزیت (DM)
[ترجمه ترگمان]هدف برای بحث در مورد اثر درمانی of به علاوه methotrexate (MTX)در polymyositis (PM)و dermatomyositis (DM)
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]هدف برای بحث در مورد اثر درمانی of به علاوه methotrexate (MTX)در polymyositis (PM)و dermatomyositis (DM)
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
8. The pathological characters of LGMD2B are similar to the changes of polymyositis.
[ترجمه گوگل]خصوصیات پاتولوژیک LGMD2B مشابه تغییرات پلی میوزیت است
[ترجمه ترگمان]شخصیت های pathological of مشابه تغییرات of هستند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]شخصیت های pathological of مشابه تغییرات of هستند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
9. Objective : To investigate the clinical and EMG features in patients with polymyositis ( PM ) and dermatomyositis ( DM ).
[ترجمه گوگل]هدف: بررسی ویژگی های بالینی و EMG در بیماران مبتلا به پلی میوزیت (PM) و درماتومیوزیت (DM)
[ترجمه ترگمان]هدف: بررسی ویژگی های بالینی و EMG در بیماران با polymyositis (PM)و dermatomyositis (DM)
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]هدف: بررسی ویژگی های بالینی و EMG در بیماران با polymyositis (PM)و dermatomyositis (DM)
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
10. Objective:To study the difference of electromyography(EMG) and muscle enzyme(ME) in the progression of polymyositis(PM) and dermatomyositis(DM).
[ترجمه گوگل]هدف: مطالعه تفاوت الکترومیوگرافی (EMG) و آنزیم عضلانی (ME) در پیشرفت پلی میوزیت (PM) و درماتومیوزیت (DM)
[ترجمه ترگمان]هدف: مطالعه تفاوت of (EMG)و آنزیم ماهیچه (ME)در روند پیشرفت of (PM)و dermatomyositis (DM)
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]هدف: مطالعه تفاوت of (EMG)و آنزیم ماهیچه (ME)در روند پیشرفت of (PM)و dermatomyositis (DM)
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
11. Objective To study the pathology, the pathogenesis, the effect of treatment and the prognosis of polymyositis and dermatomyositis.
[ترجمه گوگل]هدف: مطالعه پاتولوژی، پاتوژنز، اثر درمان و پیش آگهی پلی میوزیت و درماتومیوزیت
[ترجمه ترگمان]هدف مطالعه آسیب شناسی، بیماری زا بودن، اثر درمان و پیش بینی of و dermatomyositis
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]هدف مطالعه آسیب شناسی، بیماری زا بودن، اثر درمان و پیش بینی of و dermatomyositis
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
12. Objective: To investigate the status of activation and apoptosis of peripheral blood mononuclear cells (PBMC) in patients with polymyositis (PM) and dermatomyositis (DM).
[ترجمه گوگل]هدف: بررسی وضعیت فعالسازی و آپوپتوز سلولهای تک هستهای خون محیطی (PBMC) در بیماران مبتلا به پلیمیوزیت (PM) و درماتومیوزیت (DM)
[ترجمه ترگمان]هدف: بررسی وضعیت فعال سازی و آپوپتوز سلول های mononuclear خون محیطی (PBMC)در بیماران با polymyositis (PM)و dermatomyositis (DM)
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]هدف: بررسی وضعیت فعال سازی و آپوپتوز سلول های mononuclear خون محیطی (PBMC)در بیماران با polymyositis (PM)و dermatomyositis (DM)
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
13. Of course, many more, such as Scleroderma, Sjogren's syndrome, Vasculitis, Myositis(includes polymyositis and dermatomyositis), Tennis Elbow, Frozen Shoulder, Carpal Tunnel Syndrome, and so on .
[ترجمه گوگل]البته بسیاری موارد دیگر مانند اسکلرودرمی، سندرم شوگرن، واسکولیت، میوزیت (شامل پلی میوزیت و درماتومیوزیت)، آرنج تنیس بازان، شانه یخ زده، سندرم تونل کارپال و غیره
[ترجمه ترگمان]البته، بسیاری دیگر، مانند Scleroderma، سندرم Sjogren، Vasculitis، myositis، myositis (شامل polymyositis و dermatomyositis)، Tennis رفتگی شانه، سندرم Tunnel Carpal، و غیره
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]البته، بسیاری دیگر، مانند Scleroderma، سندرم Sjogren، Vasculitis، myositis، myositis (شامل polymyositis و dermatomyositis)، Tennis رفتگی شانه، سندرم Tunnel Carpal، و غیره
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید