polymer

/ˈpɑːləmər//ˈpɒlɪmə/

معنی: بسپار
معانی دیگر: (شیمی) بسپار، پلیمر، پرپار، جسمی که از ترکیب ذرات متشابه الترکیب وازتکرار واحدهای ساختمانی یکنوخت ایجاد شده باشد

بررسی کلمه

اسم ( noun )
• : تعریف: a natural or synthetic compound, such as polyethylene or nylon, that is of high molecular weight and is composed of repeated links of simple molecules.

جمله های نمونه

1. The nature of the polymer is currently a trade secret.
[ترجمه گوگل]ماهیت پلیمر در حال حاضر یک راز تجاری است
[ترجمه ترگمان]ماهیت پلیمر در حال حاضر یک راز تجاری است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. The polymer solution is separated from the pure solvent by a membrane, permeable only to solvent molecules.
[ترجمه گوگل]محلول پلیمری توسط یک غشاء از حلال خالص جدا می شود که فقط برای مولکول های حلال قابل نفوذ است
[ترجمه ترگمان]محلول پلیمری از حلال خالص توسط غشا جدا می شود، و فقط با مولکول های حلال نفوذپذیر است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. Assessment of the performance of samples of polymer in improving oil recovery from North Sea reservoirs.
[ترجمه گوگل]ارزیابی عملکرد نمونه‌های پلیمر در بهبود بازیافت نفت از مخازن دریای شمال
[ترجمه ترگمان]ارزیابی عملکرد نمونه های پلیمری در بهبود بازیابی نفت از مخازن دریای شمال
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. Physically the process of cooling a polymer through its glass transition would then be as follows.
[ترجمه گوگل]از نظر فیزیکی، فرآیند خنک‌سازی یک پلیمر از طریق انتقال شیشه‌ای آن به شرح زیر است
[ترجمه ترگمان]به لحاظ فیزیکی فرآیند خنک کردن یک پلیمر از طریق انتقال شیشه ای آن به صورت زیر است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. The polymer is introduced into the dilatometer between the point A and the capillary.
[ترجمه گوگل]پلیمر بین نقطه A و مویرگ به دیلاتومتر وارد می شود
[ترجمه ترگمان]پلی مر در شکاف بین نقطه A و تخلخل ایجاد می شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. A polymer forms over the marks and shows them up in a kind of 3-D relief.
[ترجمه گوگل]یک پلیمر روی علامت ها شکل می گیرد و آنها را به نوعی برجسته سه بعدی نشان می دهد
[ترجمه ترگمان]یک پلیمر روی نشانه ها شکل می گیرد و آن ها را به نوعی آسودگی سه بعدی نشان می دهد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. Y., is made of an advanced polymer instead of metal.
[ترجمه گوگل]Y, به جای فلز از یک پلیمر پیشرفته ساخته شده است
[ترجمه ترگمان]Y, از یک پلیمر پیشرفته به جای فلز ساخته شده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. The alignment of polymer chains at specific distances from one another to form crystalline nuclei will be assisted when intermolecular forces are strong.
[ترجمه گوگل]تراز کردن زنجیره های پلیمری در فواصل مشخص از یکدیگر برای تشکیل هسته های کریستالی زمانی کمک می شود که نیروهای بین مولکولی قوی باشند
[ترجمه ترگمان]هم ترازی زنجیره های پلیمری در فواصل معین از هم دیگر برای تشکیل هسته های کریستالی در زمانی که نیروهای بین مولکولی قوی هستند به آن ها کمک خواهد شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. In 192 Svedberg first achieved this by subjecting polymer solutions to large force fields, generated at high speeds of rotation.
[ترجمه گوگل]در سال 192، سودبرگ برای اولین بار با قرار دادن محلول های پلیمری در میدان های نیروی بزرگ، که در سرعت های چرخش بالا ایجاد می شد، به این امر دست یافت
[ترجمه ترگمان]در ۱۹۲ Svedberg ابتدا با قرار دادن محلول های پلیمری به میدان های نیروی بزرگ، در سرعت های بالا چرخش به دست آمد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. An amorphous polymer in this state has been likened to a plate of frozen spaghetti.
[ترجمه گوگل]یک پلیمر آمورف در این حالت به صفحه ای از اسپاگتی منجمد تشبیه شده است
[ترجمه ترگمان]یک پلیمر آمورف در این حالت به بشقاب اسپاگتی یخ زده تشبیه شده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. A porous polymer membrane bag seals the electrolyte, allowing water vapour, but not the acid solution, to pass.
[ترجمه گوگل]یک کیسه غشایی پلیمری متخلخل، الکترولیت را مهر و موم می کند و اجازه می دهد بخار آب، اما نه محلول اسید، عبور کند
[ترجمه ترگمان]یک کیسه غشا پلیمری متخلخل، الکترولیت را تمیز می کند و به بخار آب اجازه عبور می دهد، اما محلول اسید نمی تواند عبور کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. Under these conditions, however, ethylene forms short chains or rings, rather than the long chains of the solid polymer.
[ترجمه گوگل]با این حال، تحت این شرایط، اتیلن به جای زنجیره های بلند پلیمر جامد، زنجیره ها یا حلقه های کوتاه را تشکیل می دهد
[ترجمه ترگمان]با این حال، تحت این شرایط، اتیلن به جای زنجیره های طولانی پلیمر جامد، زنجیره ای یا حلقه های کوتاه را تشکیل می دهد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. Overall this book is a well produced scholarly account of the physics of polymer solutions.
[ترجمه گوگل]به طور کلی این کتاب یک گزارش علمی خوب از فیزیک محلول های پلیمری است
[ترجمه ترگمان]در کل این کتاب یک حساب علمی تولید شده از فیزیک راه حل های پلی مر است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. For practical purposes T m is taken to be the melting temperature of the undiluted polymer irrespective of the crystalline content.
[ترجمه گوگل]برای اهداف عملی، T m به عنوان دمای ذوب پلیمر رقیق نشده صرف نظر از محتوای کریستالی در نظر گرفته می شود
[ترجمه ترگمان]برای اهداف عملی T m به عنوان دمای ذوب پلیمر undiluted صرف نظر از محتوای کریستالی گرفته می شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

مترادف ها

بسپار (اسم)
polymer

تخصصی

[شیمی] بسپار، پلیمر، پرپار
[صنایع غذایی] پلیمر : جسمی که از ترکیب ذرات متشابه الترکیب واز تکرار واحدهای ساختمانی یکنوخت ایجاد شده باشد ،
[نساجی] پلیمر
[نفت] بسپار
[پلیمر] پلیمر، بسپار، جسمی که از ترکیب ذرات متشابه الترکیب ساخته شده است، جسمی که از تکرار واحدهای ساختمانی یکنواخت ایجاد شده باشد.

انگلیسی به انگلیسی

• complex compound made of many joined monomers (chemistry)
a polymer is a chemical compound with large molecules made of many smaller molecules of the same kind; a technical term in chemistry.

پیشنهاد کاربران

پولیمر . بساپر
مثال:
the polymer will not degrade
پلیمر تجزیه نمی شود.
پلیمر
بسپار
از پیشوند بس به چم بسیار و پار تشکیل شده است.
پلیمر, بسپار
polymer ( شیمی )
واژه مصوب: بَسپار
تعریف: درشت مولکولی که از مولکول های ساده با جِرم مولکولی کم ساخته شود|||متـ . پلیمر

بپرس