polyhistor


دانشمند بزرگ پایه، بسییار دان، بسیار دانى، دانش بسیار

پیشنهاد کاربران

another term for polymath: a person of wide knowledge or learning; a person of great and varied learning.
این کلمه معادل کلمه ی polymath هست و هر دو به معنی فرد چند بعدی از نظر دانش و یادگیری گسترده است. به عبارت دیگر این کلمه به فردی با معمولات فراوان و متنوع اشاره دارد؛ فاضل و عالم
...
[مشاهده متن کامل]

Example 1: 👇
As I delved into the pages of her autobiography, I discovered that my grandmother was a polyhistor, with accomplishments spanning from art to politics.
همانطور که در صفحات زندگینامه مادر بزرگم جستجو می کردم، متوجه شدم که او فردی بسیار آگاه و فاضل است، با دستاوردهایی از هنر تا سیاست.
Example 2: 👇
The documentary showcased Leonardo da Vinci not only as an artist but also as a polyhistor with his contributions to science and engineering.
این مستند لئوناردو داوینچی را نه تنها به عنوان یک هنرمند، بلکه به عنوان یک فرد فاضل و عالم با توجه به نقش مهم او در علم و مهندسی به نمایش گذاشت.

polyhistor

بپرس