polyhedron

/ˌpɑːliˈhiːdrən//ˌpɒliˈhiːdrən/

معنی: چند سطحی، جسم چند وجهی، کثیر الوجوه
معانی دیگر: (هندسه) چند وجهی، چند وجه، چند رویه، چند بر (به ویژه جسمی که بیش از شش سطح صاف داشته باشد)

بررسی کلمه

اسم ( noun )
حالات: polyhedra, polyhedrons
مشتقات: polyhedral (adj.)
• : تعریف: a solid, multifaceted figure.

جمله های نمونه

1. A cube is a polyhedron.
[ترجمه گوگل]مکعب یک چندوجهی است
[ترجمه ترگمان]مکعب یک polyhedron است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. Crystal shape fine, even, and polyhedron.
[ترجمه گوگل]شکل کریستالی ظریف، یکنواخت و چند وجهی است
[ترجمه ترگمان]کریستال، زیبا، حتی، و polyhedron
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. A polyhedron with eight plane surfaces.
[ترجمه گوگل]چند وجهی با هشت سطح صاف
[ترجمه ترگمان]A با هشت سطح صفحه
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. This thesis analyzed static behavior of plate polyhedron frame structures. The distribution rule of member internal forces was found by comparing with plate grid structures.
[ترجمه گوگل]این پایان نامه رفتار استاتیکی سازه های قاب چند وجهی صفحه ای را تحلیل می کند قانون توزیع نیروهای داخلی اعضا با مقایسه با ساختارهای شبکه صفحه ای پیدا شد
[ترجمه ترگمان]این پایان نامه رفتار استاتیکی حاکم بر ساختار قاب polyhedron صفحه ای را مورد بررسی قرار داد قاعده توزیع نیروهای داخلی عضو با مقایسه با ساختارهای گرید مشاهده شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. Anion coordination polyhedron growth unit theory mode was used to discuss the crystal habit of sapphire crystal.
[ترجمه گوگل]حالت تئوری واحد رشد چند وجهی هماهنگی آنیون برای بحث در مورد عادت کریستالی کریستال یاقوت کبود استفاده شد
[ترجمه ترگمان]هماهنگی Anion حالت تیوری واحد رشد برای بحث در مورد استفاده کریستال مایع یاقوت استفاده شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. FORTRAN program to generate random convex polyhedron aggregate based on the topology of spherical aggregates and the codes of the mesoscale structured finite element grids of concrete is developed.
[ترجمه گوگل]برنامه FORTRAN برای تولید سنگدانه های چندوجهی محدب تصادفی بر اساس توپولوژی سنگدانه های کروی و کدهای شبکه های المان محدود ساختاری در مقیاس بتن توسعه یافته است
[ترجمه ترگمان]برنامه FORTRAN برای تولید سنگ polyhedron محدب به صورت تصادفی براساس توپولوژی توده های کروی و کده ای شبکه اجزای محدود ساخت یافته بتون در بتون ساخته شده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. The various connection modes between U-O polyhedron and inorganic oxygen acid allow uranyl compounds to be structurally very diverse.
[ترجمه گوگل]حالت های مختلف اتصال بین چند وجهی U-O و اسید اکسیژن معدنی به ترکیبات اورانیل اجازه می دهد تا از نظر ساختاری بسیار متنوع باشند
[ترجمه ترگمان]حالت های اتصال مختلف بین U - O polyhedron و اسید اکسیژن غیر آلی به ترکیبات uranyl اجازه می دهد که از لحاظ ساختاری بسیار متنوع باشند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. Positive form can be introduced into any polygon or polyhedron by regarding it as a closed skin subjected to internal expansion.
[ترجمه گوگل]شکل مثبت را می توان با در نظر گرفتن آن به عنوان یک پوست بسته در معرض انبساط داخلی به هر چندضلعی یا چند وجهی وارد کرد
[ترجمه ترگمان]فرم مثبت را می توان به هر چند ضلعی یا polyhedron با توجه به آن به عنوان یک پوست بسته در معرض انبساط داخلی معرفی کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. Finally, this thesis gives the definition of the rectilinear Steiner tree problem in more higher-dimensional space, and the corresponding structure of the minimum convex polyhedron.
[ترجمه گوگل]در نهایت، این پایان نامه به تعریف مسئله درخت اشتاینر مستطیل در فضای با ابعاد بالاتر و ساختار متناظر حداقل چند وجهی محدب می‌پردازد
[ترجمه ترگمان]در نهایت، این پایان نامه به تعریف مساله درخت اشتاینر ساکن در فضای سه بعدی بیشتر و ساختار متناظر of محدب کمک می کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. The concrete method for deleting hidden line and the form of data structure which describes any polyhedron have been provided, too.
[ترجمه گوگل]روش مشخص برای حذف خط پنهان و شکل ساختار داده که هر چند وجهی را توصیف می کند نیز ارائه شده است
[ترجمه ترگمان]روش بتونی برای حذف خط پنهان و شکل ساختار داده ای که هر گونه polyhedron را توصیف می کند نیز ارایه شده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. The forming mechanism of natrolite has been illustrated by electronegative ion polyhedron of coordination growths unit theoretical model.
[ترجمه گوگل]مکانیسم تشکیل ناترولیت توسط مدل نظری چند وجهی یونی الکترونگاتیوی واحد رشد هماهنگی نشان داده شده است
[ترجمه ترگمان]مکانیسم تشکیل of بوسیله polyhedron یون الکترونگاتیو در مدل تیوریک واحد growths نشان داده شده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. Recall that the optimal solution is always on one of the vertices of the polyhedron created by the feasible region.
[ترجمه گوگل]به یاد بیاورید که راه حل بهینه همیشه روی یکی از رئوس چندوجهی ایجاد شده توسط ناحیه امکان پذیر است
[ترجمه ترگمان]به خاطر داشته باشید که راه حل بهینه همیشه در یکی از ریوس of ایجاد شده توسط منطقه امکان پذیر است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. This leads us to another contribution of Leonhard Euler to graph theory, namely Euler's polyhedron theorem or simply Euler's formula.
[ترجمه گوگل]این ما را به سهم دیگری از لئونارد اویلر در نظریه گراف، یعنی قضیه چند وجهی اویلر یا به سادگی فرمول اویلر هدایت می کند
[ترجمه ترگمان]این امر منجر به کمک دیگری از Leonhard اویلر به نظریه گراف، به نام های قضیه اویلر - polyhedron یا به سادگی فرمول اویلر می شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. This paper presents a method to manufacture pipe elbows by hydro - bulging a tubular single - curvature polyhedron.
[ترجمه گوگل]این مقاله روشی را برای ساخت زانوهای لوله با برآمدگی هیدرولیکی یک چند وجهی منحنی لوله ای ارائه می دهد
[ترجمه ترگمان]این مقاله روشی را برای تولید آرنج لوله توسط تولید لوله های hydro با انحنای تک شکل ارائه می دهد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

مترادف ها

چند سطحی (اسم)
polyhedron

جسم چند وجهی (اسم)
polyhedron

کثیر الوجوه (اسم)
polyhedron

تخصصی

[ریاضیات] چندوجهی

انگلیسی به انگلیسی

• solid figure having many plane surfaces (usually more than six)

پیشنهاد کاربران

بپرس