poltroon

/pɒlˈtruːn//pɒlˈtruːn/

معنی: بزدل، ادم ترسو، ادم جبون و سرگردان
معانی دیگر: ترسو، جبون، بی غیرت

بررسی کلمه

اسم ( noun )
مشتقات: poltroonery (n.)
• : تعریف: a despicable coward.

جمله های نمونه

1. No one likes to be regarded as a poltroon.
[ترجمه گوگل]هیچ کس دوست ندارد به عنوان یک پولتر در نظر گرفته شود
[ترجمه ترگمان]هیچ کس دوست نداره به عنوان یه آدم ترسو نگاه کنه
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. Noonlikes to be regarded as a poltroon.
[ترجمه گوگل]ظهر دوست دارد به عنوان یک poltroon در نظر گرفته شود
[ترجمه ترگمان]مثل یک مرد ترسو و بزدل به نظر می رسند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. You are a poltroon to abuse your strength.
[ترجمه گوگل]تو گرداننده ای برای سوء استفاده از قدرتت
[ترجمه ترگمان]تو آدم ترسو و بزدل هستی
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. " Coward! Poltroon !'squeaked Reepicheep. " Give me my sword and free my paws if you dare. "
[ترجمه گوگل]ریپیچیپ جیغ زد: "ترسو! پولترون!" شمشیرم را به من بده و اگر جرات داری پنجه هایم را آزاد کن "
[ترجمه ترگمان]\" ترسو! poltroon! با صدای جیرجیر مآنندی گفت: \" اگر جرات دارید، شمشیرم را به من بدهید و paws را آزاد کنید \"
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. Every moment of the fashion industry's misery is richly deserved by the designers and magazine poltroons who perpetuate this absurd creation.
[ترجمه گوگل]هر لحظه از بدبختی صنعت مد مستحق طراحان و دست اندرکاران مجلات است که این خلاقیت پوچ را تداوم می بخشند
[ترجمه ترگمان]هر لحظه از بدبختی های صنعت مد به طور حتم به وسیله طراحان و مجله magazine که این خلقت پوچ را جاودانه می کنند، سزاوار است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. Every moment of the fashion industry's misery is richly deserved by the designers and magazine poltroons who perpetuate . . .
[ترجمه گوگل]هر لحظه از بدبختی صنعت مد مستحق طراحان و دست اندرکاران مجلات است که تداوم می بخشند
[ترجمه ترگمان]هر لحظه از بدبختی های صنعت مد به طور گسترده ای به وسیله طراحان و مجله magazine که تداوم را تداوم می بخشند، قرار گرفته است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. Every moment of the fashion industry's misery is richly deserved by the designers and magazine poltroons who perpetuate this
[ترجمه گوگل]هر لحظه از بدبختی صنعت مد مستحق طراحان و دست اندرکاران مجلات است که این را تداوم می بخشند
[ترجمه ترگمان]هر لحظه از بدبختی های صنعت مد به طور گسترده ای به وسیله طراحان و poltroons که این را تداوم می بخشند، قرار گرفته است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

مترادف ها

بزدل (اسم)
coward, poltroon

ادم ترسو (اسم)
funk, coward, poltroon, quitter

ادم جبون و سرگردان (اسم)
poltroon

انگلیسی به انگلیسی

• coward, timid person, wimp

پیشنهاد کاربران

بپرس