polluter

/pəˈluːtər//pəˈluːtə/

معنی: الوده کننده، ملوی کننده
معانی دیگر: ملوک کننده

جمله های نمونه

1. The polluter should pay for the cost of the clean-up.
[ترجمه گوگل]آلاینده باید هزینه پاکسازی را بپردازد
[ترجمه ترگمان]The باید تاوان هزینه پاک سازی را بپردازد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. This stipulates that a polluter should pay for the repair of environmental damage.
[ترجمه گوگل]این امر تصریح می کند که یک آلوده کننده باید هزینه ترمیم آسیب های زیست محیطی را بپردازد
[ترجمه ترگمان]این امر تصریح می کند که یکی از آلاینده های زیست محیطی باید به جبران خسارت زیست محیطی بپردازد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. The polluter shall make compensation according to law if losses have caused.
[ترجمه گوگل]اگر خسارت وارد شده باشد، آلاینده باید طبق قانون جبران کند
[ترجمه ترگمان]polluter با توجه به قانون در صورت ایجاد خسارت، جبران خسارت خواهد کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. Certain Industry be major polluter of the environment.
[ترجمه گوگل]برخی از صنایع آلوده کننده اصلی محیط زیست هستند
[ترجمه ترگمان]برخی از صنایع یکی از آلاینده های اصلی محیط زیست هستند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. A polluter then would pay for all the resources which he consumes.
[ترجمه گوگل]در این صورت یک آلوده کننده برای تمام منابعی که مصرف می کند هزینه می کند
[ترجمه ترگمان]سپس یک آلوده کننده محیط زیست تمام منابعی را که مصرف می کند پرداخت خواهد کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. But the US, the biggest polluter, refuses to do so.
[ترجمه گوگل]اما ایالات متحده، بزرگترین آلوده کننده، از انجام این کار خودداری می کند
[ترجمه ترگمان]اما ایالات متحده، بزرگ ترین آلوده کننده، از انجام این کار خودداری می کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. Actually, once the fund has footed a bill, it has in the past successfully pursued a polluter through the courts.
[ترجمه گوگل]در واقع، هنگامی که صندوق یک صورت حساب را پرداخت کرد، در گذشته با موفقیت یک آلوده کننده را از طریق دادگاه پیگیری کرده است
[ترجمه ترگمان]در واقع، زمانی که صندوق یک لایحه را شکل داد، در گذشته با موفقیت یکی از polluter را در دادگاه ها دنبال کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. He typically determines the nature and level of the demands to be made of a polluter.
[ترجمه گوگل]او نوعاً ماهیت و سطح مطالباتی را که باید از یک آلوده کننده ایجاد شود تعیین می کند
[ترجمه ترگمان]او به طور معمول ماهیت و سطح تقاضا را مشخص می کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. The changes are intended to shift the burden from tax payer to polluter.
[ترجمه گوگل]این تغییرات به منظور انتقال بار از مالیات دهندگان به آلوده کننده است
[ترجمه ترگمان]هدف از این تغییرات، تغییر بار مالیاتی از پرداخت کننده مالیات به محیط زیست است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. Both approaches can be justified on the principle that the polluter should pay.
[ترجمه گوگل]هر دو رویکرد را می توان بر این اصل توجیه کرد که آلوده کننده باید بپردازد
[ترجمه ترگمان]هر دو رویکرد را می توان براساس این اصل توجیه کرد که the باید پرداخت کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. All others should be brought up to modern standards using the principle that the polluter pays.
[ترجمه گوگل]سایر موارد باید با استفاده از این اصل که آلاینده می پردازد مطابق با استانداردهای مدرن تربیت شوند
[ترجمه ترگمان]بقیه باید با استفاده از این اصل که محیط زیست پول می پردازد، استانداردهای مدرن را به استانداردهای مدرن تبدیل کنند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. The importance of allocation allowable emission fairly and reasonably for each polluter in total emission control planning is analyzed, The defects in the existing allocation methods are pointed out.
[ترجمه گوگل]اهمیت تخصیص انتشار مجاز به طور عادلانه و معقول برای هر آلاینده در برنامه ریزی کنترل کل انتشار تجزیه و تحلیل شده است، به ایرادات موجود در روش های تخصیص موجود اشاره می شود
[ترجمه ترگمان]اهمیت تخصیص مجاز انتشار مجاز به طور منصفانه و منطقی برای هر آلوده کننده در برنامه ریزی کنترل انتشار گازهای گلخانه ای تحلیل می شود، نقص در روش های تخصیص موجود نشان داده می شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. America, the world's biggest consumer, is the world's biggest polluter.
[ترجمه گوگل]آمریکا، بزرگترین مصرف کننده جهان، بزرگترین آلوده کننده جهان است
[ترجمه ترگمان]آمریکا، بزرگ ترین مصرف کننده جهان، بزرگ ترین مصرف کننده بزرگ جهان است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. The citizens, all of whom love nature and our planet, demonstrated outside the city's worst polluter.
[ترجمه گوگل]شهروندانی که همگی عاشق طبیعت و سیاره ما هستند، بیرون از بدترین آلاینده شهر تظاهرات کردند
[ترجمه ترگمان]شهروندان، که همه آن ها طبیعت و سیاره ما را دوست دارند، بیرون بدترین آلاینده های شهر را نشان دادند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

مترادف ها

الوده کننده (اسم)
contaminant, pollutant, polluter

ملوی کننده (اسم)
polluter

انگلیسی به انگلیسی

• one who pollutes, contaminator
a polluter is a company or factory whose processes cause pollution.

پیشنهاد کاربران

🔍 دوستان مشتقات ( derivatives ) این کلمه اینها هستند:
✅ فعل ( verb ) : pollute
✅️ اسم ( noun ) : pollution / pollutant / polluter
✅️ صفت ( adjective ) : polluted
✅️ قید ( adverb ) : _
polluter ( حمل‏ونقل دریایی )
واژه مصوب: آلوده‏گر
تعریف: [حمل‏ونقل دریایی] شناوری که از آن مواد خطرناک به آب یا هوا وارد می شود|||[مهندسی محیط زیست و انرژی] فرد حقیقی یا حقوقی که باعث آلودگی محیط شود

بپرس