pollute

/pəˈluːt//pəˈluːt/

معنی: الودن، ملوی کردن، نجس کردن
معانی دیگر: آلودن، آلوده کردن، پلشت کردن، ناپاک کردن، پژاگن کردن، (مجازی) لکه دار کردن، ملوک کردن

بررسی کلمه

فعل گذرا ( transitive verb )
حالات: pollutes, polluting, polluted
(1) تعریف: to make dirty, unpleasant, or unhealthy, esp. by infusing with waste material.
مترادف: befoul, contaminate, defile, foul, poison, taint
متضاد: clear, purify
مشابه: begrime, blight, corrupt, dirty, rot, soil, sully

- The factory emissions polluted the air.
[ترجمه گوگل] آلاینده های کارخانه هوا را آلوده کرد
[ترجمه ترگمان] تشعشعات کارخانه هوا را آلوده کرده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
- The company polluted the river by dumping its waste there for years.
[ترجمه aaa] این شرکت با دفع زباله در رودخانه به مدت طولانی ( برای سالیان دراز ) باعث آلودگی آن شده.
|
[ترجمه گوگل] این شرکت سال ها با ریختن زباله های خود در آنجا رودخانه را آلوده کرد
[ترجمه ترگمان] شرکت این رودخانه را با ریختن زباله در آنجا برای سال ها آلوده کرده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

(2) تعریف: to cause to become immoral or impure; taint.
مترادف: corrupt, debauch, deprave, pervert
متضاد: purify
مشابه: debase, defile, foul, infect, rot, sully, taint

- Excessive violence on television may pollute young minds.
[ترجمه گوگل] خشونت بیش از حد در تلویزیون ممکن است ذهن جوانان را آلوده کند
[ترجمه ترگمان] خشونت بیش از حد در تلویزیون ممکن است افکار جوانان را آلوده کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
فعل ناگذر ( intransitive verb )
مشتقات: polluter (n.)
• : تعریف: to make water, air, landscape, or the like dirty, unpleasant, or unhealthy, esp. by infusing with waste material.

- Those who pollute should pay.
[ترجمه گوگل] کسانی که آلوده می کنند باید بپردازند
[ترجمه ترگمان] کسانی که آلوده می شوند باید تقاص پس بدهند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

جمله های نمونه

1. to pollute a temple
معبدی را نجس (آلوده) کردن

2. to pollute somebody's honor
شرف کسی را لکه دار کردن

3. to pollute the purity of the temple
پاکی معبد را آلوده کردن

4. cars and factories pollute the city's air
اتومبیل ها و کارخانه ها هوای شهر را آلوده می کنند.

5. violent films that pollute young minds
فیلم های پرخشونتی که فکر جوانان را آلوده می کند

6. These gases pollute the atmosphere of towns and cities.
[ترجمه گوگل]این گازها جو شهرها و شهرها را آلوده می کنند
[ترجمه ترگمان]این گازها جو شهرها و شهرها را آلوده می کنند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. Mining would pollute the lake and denude the forest.
[ترجمه گوگل]استخراج معدن باعث آلودگی دریاچه و از بین بردن جنگل می شود
[ترجمه ترگمان]استخراج آب دریاچه را آلوده خواهد کرد و از جنگل بیرون خواهد رفت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. Factories are no longer allowed to pollute the air with black smoke.
[ترجمه گوگل]کارخانه ها دیگر اجازه ندارند هوا را با دود سیاه آلوده کنند
[ترجمه ترگمان]کارخانه ها دیگر مجاز نیست هوا را با دود سیاه آلوده کنند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. The violent films pollute the minds of the young men.
[ترجمه گوگل]فیلم های خشن ذهن مردان جوان را آلوده می کند
[ترجمه ترگمان]فیلم های خشن مغز مردان جوان را آلوده می کنند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. Pesticides can kill wildlife and pollute the atmosphere.
[ترجمه گوگل]آفت کش ها می توانند حیات وحش را از بین ببرند و جو را آلوده کنند
[ترجمه ترگمان]Pesticides می توانند حیات وحش را بکشند و اتمسفر را آلوده کنند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. She thinks these books pollute the minds of children.
[ترجمه گوگل]او فکر می کند این کتاب ها ذهن کودکان را آلوده می کند
[ترجمه ترگمان]او فکر می کند این کتاب ها ذهن بچه ها را آلوده می کنند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. We should respect the environment and not pollute it.
[ترجمه گوگل]ما باید به محیط زیست احترام بگذاریم و آن را آلوده نکنیم
[ترجمه ترگمان]ما باید به محیط زیست احترام بگذاریم و آن را آلوده نکنیم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. Bicycling doesn't pollute the air.
[ترجمه گوگل]دوچرخه سواری هوا را آلوده نمی کند
[ترجمه ترگمان]bicycling هوا را آلوده نمی کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. We disturb wildlife, pollute air, drop litter and literally wear out the footpaths.
[ترجمه گوگل]ما حیات وحش را مزاحم می کنیم، هوا را آلوده می کنیم، زباله ها را رها می کنیم و به معنای واقعی کلمه مسیرهای پیاده روی را فرسوده می کنیم
[ترجمه ترگمان]ما حیات وحش را مختل می کنیم، هوا را آلوده می کنیم، زباله می ریزند و به صورت تحت اللفظی، از پیاده روهای خارج می شوند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

15. Water rising through abandoned mines could pollute rivers, kill wildlife and contaminate drinking water.
[ترجمه گوگل]آب ناشی از معادن متروکه می تواند رودخانه ها را آلوده کند، حیات وحش را از بین ببرد و آب آشامیدنی را آلوده کند
[ترجمه ترگمان]آب از طریق مین های رها شده می تواند رودخانه ها را آلوده کرده، حیات وحش را نابود کرده و آب آشامیدنی آلوده را آلوده کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

16. Do not pollute fresh water supplies.
[ترجمه گوگل]منابع آب شیرین را آلوده نکنید
[ترجمه ترگمان]آب تازه را آلوده نکنید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

17. Nitrogen can take up to 20 years to pollute water and, therefore, is a very long term problem.
[ترجمه گوگل]نیتروژن می تواند تا 20 سال طول بکشد تا آب را آلوده کند و بنابراین یک مشکل بسیار طولانی مدت است
[ترجمه ترگمان]نیتروژن می تواند ۲۰ سال طول بکشد تا آب آلوده شود و بنابراین یک مشکل طولانی مدت است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

18. Cigarette smokers pollute the air for other people but take no account of this in deciding how much to smoke.
[ترجمه گوگل]سیگاری‌ها هوای افراد دیگر را آلوده می‌کنند، اما در تصمیم‌گیری برای میزان سیگار کشیدن، این را در نظر نمی‌گیرند
[ترجمه ترگمان]سیگار کشیدن سیگار هوا را برای افراد دیگر آلوده می کند اما این موضوع را در تصمیم گیری در مورد این که چقدر سیگار می کشد، در نظر نمی گیرند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

19. It is believed the spill is continuing to pollute the region.
[ترجمه گوگل]اعتقاد بر این است که نشت همچنان منطقه را آلوده می کند
[ترجمه ترگمان]معتقدند نشت نفت همچنان ادامه دارد تا منطقه را آلوده کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

مترادف ها

الودن (فعل)
imbrue, bedaub, spatter, besmear, contaminate, gaum, pollute, smear, tincture, maculate

ملوی کردن (فعل)
bedaub, besmear, contaminate, defile, deflower, pollute

نجس کردن (فعل)
pollute

انگلیسی به انگلیسی

• contaminate; defile, profane; spoil, ruin
to pollute water, the air, or the environment means to make it dirty and dangerous to use or live in.

پیشنهاد کاربران

1. الوده کردن 2. فاسد کردن. منحرف کردن. خراب کردن
مثال:
it is a fact that the water is polluted
این یک واقعیت است که آب آلوده شده.
🔍 دوستان مشتقات ( derivatives ) این کلمه اینها هستند:
✅ فعل ( verb ) : pollute
✅️ اسم ( noun ) : pollution / pollutant / polluter
✅️ صفت ( adjective ) : polluted
✅️ قید ( adverb ) : _
برپایه نسک ریشه واژگان فارسی، الفیده دکتر علی نورائی، راب ( فعل ) to pollute هم ریشه با آلودن در فارسی است.
pollute
آلودن: to pollute
آلودگی: pollution
آلایش: کنش آلودن
آلوده کردن هوا ، رودخانه و. . .
Make air , river , etc dirty and dangerous
مثال : many of britian's rivers are polluted chemical from factories
هیدیدن = to pollute
از واژه ی "ناهید".
دوستان شخص "nadii" کاملا اشتباه ترجمه کردند
Polluted adj
Polluter n
Pollutant n
Pollution n
Pollute v
این کلمه قید نداره و ۳ تا اسم و یک صفت و یک فعل داره.
Make dirty
آلوده کردن
the factory pollutes the air and water
کارخانه هوا و آب را آلوده می کند 🥉🥉🥉
ریاضی 94 ، هنر 91
Pollute اسم است و به معنی آلوده ولی pollution صفت است وبه معنی الودگی
آلوده کردن
کثیف کردن
آلوده
توضیح واژه pollute:
to make the air, rivers, etc. dirty and dangerous.
مثال:
Many of our rivers are polluted with chemicals from factories.
دارای پلشتی شدن
مشاهده ادامه پیشنهادها (١٠ از ١٥)

بپرس