... [مشاهده متن کامل]
زبان یا اعمالی که به گروه خاصی از مردم توهین نشود یا آنان را به حاشیه نبرد.
اغلب برای توصیف شخصی استفاده می شود که در انتخاب کلمات خود با تدبیر است و از استفاده از زبانی که ممکن است تبعیض آمیز یا تحقیرآمیز تلقی شود اجتناب می کند.
مثال؛
سیاست پسند
کلمه مودبانه ، کلمه ای که توهین آمیز یا ناراحت کننده نباشه
Euphemism
Don't call them old. Perhaps they take offense. Call them well - seasoned.
اونا رو �پیر� خطاب نکن ممکنه ناراحت بشن، با تجربه خطابشون کن.
اونا رو �پیر� خطاب نکن ممکنه ناراحت بشن، با تجربه خطابشون کن.
با ادب و شخصیت
طرز صحیح بیان و رفتار
گفتار محترمانه ، رفتار و اخلاق باشخصیتانه
Don't say go away , the politically correct is to say I wanna be alone.
طرز صحیح بیان و رفتار
گفتار محترمانه ، رفتار و اخلاق باشخصیتانه
• باور اخلاقی ای که بر طبق آن از هر گونه گفتار و عملی که می تواند نسبت به حساسیت های سیاسی ( جنسیت، ملیت، قومیت، نژاد، زبان، گویش، لهجه، فرهنگ و . . . ) توهین آمیز باشد اجتناب می شود.
• رفتار و گفتارِ اصولی - اخلاقی
... [مشاهده متن کامل]
عبارات معادل فارسی:
* نزاکت سیاسی
* سیاست یا رفتار درست اینه که . . .
* ادب حکم می کنه که . . .
مثال:
You mean you guys are that politically correct?
یعنی منظورت اینه که شماها رفتارتون انقدر اصولیه؟
• رفتار و گفتارِ اصولی - اخلاقی
... [مشاهده متن کامل]
عبارات معادل فارسی:
* نزاکت سیاسی
* سیاست یا رفتار درست اینه که . . .
* ادب حکم می کنه که . . .
مثال:
یعنی منظورت اینه که شماها رفتارتون انقدر اصولیه؟
خوش نویس
یعنی کسی که خوانا می نویسد
یعنی کسی که خوانا می نویسد
نان به نرخ روز خوردن. پیرو سیاست عامه پسند
قصد و تلاش برای اجتناب از هر گونه رفتار یا حرف توهین آمیز و ناراحت کننده به کسی
قابل قبول و روش محترمانه حرف زدن درباره یک گروه اجتماعی خاص ، رفتار با دقت که جلوگیری می کنه از حساسیت یا توهین
نزاکت سیاسی
ادب حکم میکنه که
سیاست درست اینه که
سیاست درست اینه که
مشاهده ادامه پیشنهادها (١٠ از ١١)