politically


از لحاظ سیاسی، ازراه سیاست

جمله های نمونه

1. politically incompatible
از نظر سیاسی ناسازگار

2. a politically inert citizenry
شهروندانی که از نظر سیاسی بی حمیت اند

3. the party was hurt politically
حزب از نظر سیاسی صدمه خورد.

4. his travels somewhat liberalized him politically
سفرهای او تا اندازه ای او را از نظر سیاسی گسترده اندیش کرد.

5. Journalists are supposed to be politically neutral.
[ترجمه گوگل]قرار است خبرنگاران از نظر سیاسی بی طرف باشند
[ترجمه ترگمان]روزنامه نگاران باید از نظر سیاسی بی طرف باشند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. Politically they're neither right-wing nor left - just a bunch of wishy-washy pseudo-liberals.
[ترجمه گوگل]از نظر سیاسی، آنها نه جناح راست هستند و نه چپ - فقط یک دسته از شبه لیبرال های هوس باز
[ترجمه ترگمان]از لحاظ سیاسی نه جناح راست و نه جناح چپ - فقط یک مشت of آبکی و بی مزه
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. He certainly was not politically inactive.
[ترجمه گوگل]او مطمئناً از نظر سیاسی منفعل نبود
[ترجمه ترگمان]او قطعا از لحاظ سیاسی غیر فعال نبود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. The area has a large, but politically inactive population.
[ترجمه گوگل]این منطقه جمعیت زیادی دارد اما از نظر سیاسی غیرفعال است
[ترجمه ترگمان]این منطقه جمعیت زیادی دارد اما از نظر سیاسی غیر فعال است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. This solution is politically expedient but may well cause long-term problems.
[ترجمه گوگل]این راه حل از نظر سیاسی مصلحتی است اما ممکن است مشکلات درازمدت ایجاد کند
[ترجمه ترگمان]این راه حل از نظر سیاسی مناسب است اما ممکن است به خوبی مشکلات بلندمدتی ایجاد کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. Europe is remaking itself politically within the matrix of the European Community.
[ترجمه گوگل]اروپا در حال بازسازی سیاسی خود در درون ماتریس جامعه اروپایی است
[ترجمه ترگمان]اروپا خود را از لحاظ سیاسی در ماتریس جامعه اروپایی بازسازی می کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. These dictators have entrenched themselves politically and are difficult to move.
[ترجمه گوگل]این دیکتاتورها خود را از نظر سیاسی تثبیت کرده اند و به سختی جابه جا می شوند
[ترجمه ترگمان]این دیکتاتورهای خود را از نظر سیاسی سنگر گرفته اند و حرکت آن ها دشوار است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. It would be politically inept to cut these training programmes now.
[ترجمه گوگل]قطع این برنامه های آموزشی اکنون از نظر سیاسی ناکارآمد خواهد بود
[ترجمه ترگمان]از نظر سیاسی برای قطع این برنامه های آموزشی، از نظر سیاسی نالایق است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. Raising income tax is considered politically dangerous.
[ترجمه گوگل]افزایش مالیات بر درآمد از نظر سیاسی خطرناک تلقی می شود
[ترجمه ترگمان]افزایش مالیات بر درآمد از نظر سیاسی خطرناک تلقی می شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. Politically and economically this is an extremely difficult question.
[ترجمه گوگل]از نظر سیاسی و اقتصادی این یک سوال بسیار دشوار است
[ترجمه ترگمان]از لحاظ سیاسی و اقتصادی این سوال بسیار دشوار است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

15. Try to avoid politically loaded terms like "nation".
[ترجمه گوگل]سعی کنید از اصطلاحات سیاسی مانند "ملت" اجتناب کنید
[ترجمه ترگمان]سعی کنید از عبارات پر بار سیاسی مانند \"ملت\" دوری کنید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

انگلیسی به انگلیسی

• from a governmental standpoint; in a political manner, in the manner of involving a government

پیشنهاد کاربران

از لحاظ سیاسی
مثال:
politically illiterate
از لحاظِ سیاسی بی سواد و ( نادان )
سیاسی، سیاسیا
مثال: He is not politically active.
او فعالیت سیاسی نمی کند.
*آموزش زبانهای انگلیسی، ترکی استانبولی و اسپانیایی
گاهی *از لحاظ تکنیکی * معنا میشود
به لحاظ سیاسی
با شیوه ی سیاسی
به شیوه سیاست
از راه سیاسی
از نظر سیاسی
از جهت/نظر سیاست

بپرس