1. A police dog, trained to sniff out explosives, found evidence of a bomb in the apartment.
[ترجمه گوگل]یک سگ پلیس که برای بو کشیدن مواد منفجره آموزش دیده بود، شواهدی از وجود بمب در آپارتمان پیدا کرد
[ترجمه ترگمان]یک سگ پلیس که برای بو کشیدن مواد منفجره آموزش دیده بود، شواهدی از یک بمب در آپارتمان پیدا کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
2. Police dogs have good noses for following criminals' trails.
[ترجمه گوگل]سگ های پلیس بینی خوبی برای دنبال کردن رد پای مجرمان دارند
[ترجمه ترگمان]سگ های پلیس بینی خوبی برای تعقیب مجرمان دارند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
3. Police dogs picked up the scent of the two men from clothes they had left behind.
[ترجمه گوگل]سگهای پلیس بوی این دو مرد را از لباسهایی که به جا گذاشته بودند میشنیدند
[ترجمه ترگمان]سگ های پاسبان عطر دو مرد را از لباس هایی که پشت سر گذاشته بودند جمع کردند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
4. Police dogs can discriminate between the different smells.
[ترجمه گوگل]سگ های پلیس می توانند بین بوهای مختلف تمایز قائل شوند
[ترجمه ترگمان]سگ های پلیس می توانند بین بوهای مختلف تمایز قایل شوند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
5. A police dog picked up the murderer's scent.
6. The police dog finally hunted down the escaped prisoner.
[ترجمه گوگل]سگ پلیس سرانجام زندانی فراری را شکار کرد
[ترجمه ترگمان]سگ پلیس سرانجام زندانی فراری را شکار کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
7. Police dogs are often a cross between a retriever and an alsatian.
[ترجمه گوگل]سگ های پلیس اغلب ترکیبی بین یک رتریور و یک آلزاسیایی هستند
[ترجمه ترگمان]سگ های پلیس اغلب از یک سگ شکاری و یک سگ شکاری عبور می کنند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
8. Police dogs are trained to attack in certain circumstances.
[ترجمه گوگل]سگ های پلیس برای حمله در شرایط خاصی آموزش دیده اند
[ترجمه ترگمان]سگ های پلیس آموزش دیده اند تا در شرایط خاصی حمله کنند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
9. Police dogs have a very keen sense of smell and can scent even the slightest traces of drugs.
[ترجمه گوگل]سگ های پلیس حس بویایی بسیار قوی دارند و می توانند حتی کوچکترین اثری از مواد مخدر را معطر کنند
[ترجمه ترگمان]سگ های پلیس حس بویایی تیز دارند و می توانند حتی کوچک ترین نشانه هایی از داروها را استشمام کنند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
10. Police dogs have proved indispensable in the war on drugs.
[ترجمه گوگل]سگ های پلیس در جنگ با مواد مخدر ضروری هستند
[ترجمه ترگمان]سگ های پلیس در جنگ با مواد مخدر اجتناب ناپذیر بوده اند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
11. Police fired tear gas and loosed police dogs.
[ترجمه گوگل]پلیس گاز اشک آور شلیک کرد و سگ های پلیس را از دست داد
[ترجمه ترگمان]پلیس گاز اشک آور و سگ های پلیس را اخراج کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
12. Suddenly, as if by magic, the police dog team came up out of the creek bed, and a man came running toward my fire. It was my grandfather.
[ترجمه گوگل]ناگهان مثل جادو تیم سگ پلیس از بستر نهر بیرون آمدند و مردی با دویدن به سمت آتش من آمد پدربزرگم بود
[ترجمه ترگمان]ناگهان، گویی از جادو، تیم سگ پلیس از بس تر نهر بیرون آمد و مردی دوان دوان به طرف بخاری من آمد پدربزرگم بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
13. The police dog scented about till he found the trail.
[ترجمه گوگل]سگ پلیس تا زمانی که ردش را پیدا کرد، در اطراف معطر شد
[ترجمه ترگمان]سگ پلیس بوی عطر می داد تا اینکه رد پاها را پیدا کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
14. With the help with the police dog, he soon found the fellow out.
[ترجمه گوگل]با کمک سگ پلیس، او به زودی هموطن را پیدا کرد
[ترجمه ترگمان]با کمک سگ پلیس به زودی آن مرد را پیدا کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
15. Whether the police dog is able to pursue that effractor or not depends on its ability.
[ترجمه گوگل]اینکه سگ پلیس بتواند آن افراکتور را تعقیب کند یا نه به توانایی آن بستگی دارد
[ترجمه ترگمان]این که آیا سگ پلیس قادر است آن را دنبال کند یا نه به توانایی آن بستگی دارد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید