polenta

/poʊˈlentə//pəʊˈlentə/

(خوراکپزی ایتالیایی - شوربای ذرت) پولنته، خریره جو و شاه بلوط

بررسی کلمه

اسم ( noun )
• : تعریف: an Italian dish made of cornmeal mush.

جمله های نمونه

1. Pour polenta into the prepared pan and set aside to cool.
[ترجمه گوگل]پولنتا را در ظرف آماده شده بریزید و کنار بگذارید تا خنک شود
[ترجمه ترگمان]polenta را در ماهی تابه بریزید و کنار بگذارید تا خنک شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. Carefully add polenta and cook until browned on both sides, about minutes on each side.
[ترجمه گوگل]پولنتا را با احتیاط اضافه کنید و هر دو طرف را حدود دقیقه بپزید تا قهوه ای شود
[ترجمه ترگمان]به دقت بپزید و بپزید تا آن که هر دو طرف آن را سیاه کنید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. Meanwhile, prepare polenta according to instructions in recipe, but do not pour into pan to cool.
[ترجمه گوگل]در همین حال، پولنتا را طبق دستور پخت آماده کنید، اما در تابه نریزید تا خنک شود
[ترجمه ترگمان]در عین حال، طبق دستورالعمل دستورالعمل، polenta را آماده کنید، اما در ماهی تابه بریزید تا خنک شوند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. Oil a 9-by-1 2-inch cake pan and pour polenta into it.
[ترجمه گوگل]یک قالب کیک 9 در 1 2 اینچی را روغن بزنید و پولنتا را داخل آن بریزید
[ترجمه ترگمان]روغن یک ماهی تابه ۱ تا ۱ اینچی است و polenta را در آن بریزید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. Place a serving of polenta on each of 6 flameproof serving plates and make a well in center.
[ترجمه گوگل]یک وعده پولنتا را روی هر 6 بشقاب سرو ضد شعله قرار دهید و یک چاه در مرکز آن ایجاد کنید
[ترجمه ترگمان]در هر یک از ۶ flameproof که در حال خدمت هستند، سرو کار داشته باشید و در مرکز به خوبی عمل کنید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. Drizzle oil over polenta and brush to distribute evenly.
[ترجمه گوگل]روغن را روی پولنتا بریزید و برس بزنید تا به طور یکنواخت پخش شود
[ترجمه ترگمان]روغن زیتون روی polenta و قلم مو به طور مساوی پخش می شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. Notice the gluten network holding the golden polenta nuggets and pieces of brown rice and flecks of bran.
[ترجمه گوگل]به شبکه گلوتن توجه کنید که ناگت های پولنتا طلایی و تکه های برنج قهوه ای و تکه های سبوس را در خود جای داده است
[ترجمه ترگمان]توجه داشته باشید که شبکه گلوتن the طلایی و قطعات برنج قهوه ای و نقره ای را در دست دارد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. The polenta is done when it pulls away from the side of the pot as you stir.
[ترجمه گوگل]پولنتا زمانی تمام می شود که هنگام هم زدن از کنار قابلمه جدا شود
[ترجمه ترگمان]وقتی هوا را از کنار دیگ بیرون می کشد، The را از کنار دیگ بیرون می کشد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. Ssamois with polenta the centrepiece of the Menu Gastronomico Valdostano, so I gave that a wide berth.
[ترجمه گوگل]ساموای با پولنتا، قسمت مرکزی منوی غذای والدوستانو است، بنابراین من یک اسکله وسیع به آن دادم
[ترجمه ترگمان]به جای آن که به جای آن یکی از کانون the مرا به جای آن جا به جا کنند، یک تخت بزرگ به آن دادم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. Drizzle oil over polenta and brush to distribute evenly. Sprinkle with cheese.
[ترجمه گوگل]روغن را روی پولنتا بریزید و برس بزنید تا به طور یکنواخت پخش شود با پنیر بپاشید
[ترجمه ترگمان]روغن زیتون روی polenta و قلم مو به طور مساوی پخش می شود Sprinkle با پنیر
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. Most especially, notice the little pieces of polenta floating in the dough, like little gold nuggets.
[ترجمه گوگل]به ویژه، به تکه های کوچک پولنتا که مانند تکه های کوچک طلا در خمیر شناور هستند، توجه کنید
[ترجمه ترگمان]به خصوص، به تکه های کوچک of که در خمیر شناور هستند، مانند nuggets کوچک طلایی توجه کنید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. Serve with Sweet Potato Polenta and garnish with herb sprigs.
[ترجمه گوگل]با پولنتا سیب زمینی شیرین سرو کنید و با شاخه های سبزی تزئین کنید
[ترجمه ترگمان]آن ها را با بچه های کوچک سیب زمینی و garnish با شاخه های علف سرو کنید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. Truffle Polenta Cake, Pan Fried Taleggio Cheese, Asparagus, Olive Dressing.
[ترجمه گوگل]کیک پولنتا ترافل، پنیر تالیجو، مارچوبه، سس زیتون
[ترجمه ترگمان]کیک polenta کیک، پنیر Pan Fried، Asparagus، لباس زیتون
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. Staple food to polenta and rice, supplemented by sweet potatoes and various vegetables, beans and other natural food, commonly used cooking oil fire.
[ترجمه گوگل]غذای اصلی برای پولنتا و برنج، با سیب زمینی شیرین و سبزیجات مختلف، لوبیا و سایر مواد غذایی طبیعی، که معمولاً از روغن پخت و پز استفاده می شود، تکمیل می شود
[ترجمه ترگمان]غذای Staple به polenta و برنج، همراه با سیب زمینی شیرین و سبزیجات مختلف، لوبیا و سایر مواد غذایی طبیعی که معمولا از آتش روغن خوراکی استفاده می شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

15. Put on the pot to make polenta!
[ترجمه گوگل]در قابلمه را بگذارید تا پولنتا درست شود!
[ترجمه ترگمان]! \"دیگ\" رو بذار رو آب تا \"polenta\" درست کنه
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

پیشنهاد کاربران

پولنتا یک نوع پیش غذای ایتالیایی است که از آرد نخودچی و نخود تشکیل می شود. این پیش غذا سبک و گیاهی است و افراد دارای رژیم غذایی سالم بسیار طرفدار آن هستند.
صفحه زیر نیز ویکی پدیای فارسی این غذا است که توضیحات مختصری در مورد آن داده است. هم چنین اگر به فارسی آن را در گوگل جست وجو کنید، طرز تهیه آن را می توانید مشاهده کنید.
...
[مشاهده متن کامل]

اگر مفید بود لطفاً لایک بفرمایید. متشکرم.

منابع• http://yun.ir/xfvikd
Polenta🔰 ( /pəˈlɛntə, poʊˈ - /, Italian: [poˈlɛnta] ) is a dish of boiled cornmeal that was historically made from other grains. It may be served as a hot porridge, or it may be allowed to cool and solidify into a loaf that can be baked, fried, or grilled
Wikipedia. com@
منابع• https://en.wikipedia.org/wiki/Polenta

بپرس