pole vaulter

جمله های نمونه

1. The pole vaulter bettered the world's record by five inches.
[ترجمه گوگل]این ورزشکار با تیرک، رکورد جهان را پنج اینچ بهبود بخشید
[ترجمه ترگمان]The با رکورد ارتفاع پنج سانتی متر با نیزه سوراخ شده بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. Only the pole vaulter Sergei Bubka and the discus thrower Lars Riedel have won more individual medals.
[ترجمه گوگل]تنها سرگئی بوبکا، پرتاب کننده پرتاب با چوب و لارس ریدل، پرتاب کننده دیسک، مدال های انفرادی بیشتری کسب کرده اند
[ترجمه ترگمان]تنها the vaulter (سرگئی Bubka)و the Riedel در رشته پرتاب دیسک، مدال های انفرادی بیشتری کسب کرده اند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. Pole vaulters need long run-ups.
[ترجمه گوگل]رکابزنان نیاز به دویدن طولانی دارند
[ترجمه ترگمان]vaulters قطبی نیاز به دراز مدت دارند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. There was a pole vaulter in the 1980 Olympics who vaulted so high that people are still waiting for him to come down.
[ترجمه گوگل]در المپیک 1980 یک ورزشکار پرش با چوب آنقدر بالا رفت که مردم همچنان منتظر پایین آمدن او هستند
[ترجمه ترگمان]یک تیر چوبی در المپیک ۱۹۸۰ به وجود آمد که آنقدر بالا رفت که مردم هنوز منتظر آمدن او بودند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. What are the most important qualities of a pole vaulter?
[ترجمه گوگل]مهم ترین ویژگی های یک پرنده با چوب چیست؟
[ترجمه ترگمان]مهم ترین ویژگی یک قطب طاق با نیزه است؟
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. Born in the United States to Greek parents, Clentzos was a pole vaulter at the University of Southern California in the early 1930s.
[ترجمه گوگل]کلنتزوس که در ایالات متحده از پدر و مادری یونانی به دنیا آمد، در اوایل دهه 1930 در دانشگاه کالیفرنیای جنوبی ورزشکار پرش با قطب بود
[ترجمه ترگمان]Clentzos در ایالات متحده آمریکا متولد شد و در اوایل دهه ۱۹۳۰ قطب جنوب کالیفرنیا بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. The main purpose of this paper is to introduce the application of quick diagnostic technology on both Liu Feiliang, elite pole vaulter and Cai Peng, elite long jumper in China.
[ترجمه گوگل]هدف اصلی این مقاله معرفی کاربرد فناوری تشخیص سریع در هر دو لیو فیلیانگ، پرش از قطب نخبه و کای پنگ، پرش طول نخبه در چین است
[ترجمه ترگمان]هدف اصلی این مقاله معرفی استفاده از فن آوری تشخیصی سریع در هردو لیو Feiliang، pole elite vaulter و Zhao Cai، بلوز بلند مدت در چین است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. Other prominent runners on the first few days include Prince Albert of Monaco, who took part in former Winter Olympics and legendary pole vaulter Sergei Bubka.
[ترجمه گوگل]از دیگر دوندگان برجسته در چند روز اول می توان به شاهزاده آلبرت موناکو، که در بازی های المپیک زمستانی سابق شرکت کرد و سرگئی بوبکا، دونده افسانه ای، اشاره کرد
[ترجمه ترگمان]دیگر دوندگان برجسته در چند روز اول عبارتند از شاهزاده آلبرت موناکو که در المپیک زمستانی سابق و قطب افسانه ای سرگئی Bubka شرکت کردند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. The study points out that the selecting of modern female pole vaulter will transit from young gymnasts to all-round athletes, and proceed with the method of training from the young .
[ترجمه گوگل]این مطالعه نشان می دهد که انتخاب ورزشکار مدرن زن با تیرک از ژیمناستیک های جوان به ورزشکاران همه جانبه منتقل می شود و با روش تمرین از جوانان ادامه می یابد
[ترجمه ترگمان]این مطالعه اشاره می کند که انتخاب قطب زن مدرن vaulter از gymnasts جوان به ورزش کاران دور و دور منتقل خواهد شد و با روش آموزش از سوی جوانان ادامه خواهد یافت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

انگلیسی به انگلیسی

• athlete who competes in the pole vault sport

پیشنهاد کاربران

بپرس