1. Polarisation is the most effective way of reducing or eliminating reflected glare.
[ترجمه گوگل]قطبش موثرترین راه برای کاهش یا از بین بردن تابش خیره کننده منعکس شده است
[ترجمه ترگمان]polarisation موثرترین راه برای کاهش یا حذف انعکاس نور است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]polarisation موثرترین راه برای کاهش یا حذف انعکاس نور است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
2. Now it is the very polarisation of the two communities that appears to be driving the political process.
[ترجمه گوگل]اکنون این خود قطبی شدن دو جامعه است که به نظر می رسد روند سیاسی را هدایت می کند
[ترجمه ترگمان]اکنون این پولاریزاسیون دو جامعه ای است که به نظر می رسد فرآیند سیاسی را هدایت می کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]اکنون این پولاریزاسیون دو جامعه ای است که به نظر می رسد فرآیند سیاسی را هدایت می کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
3. Polarisation may also vary the way in which fusion takes place.
[ترجمه گوگل]پلاریزاسیون همچنین ممکن است روشی که در آن همجوشی انجام می شود متفاوت باشد
[ترجمه ترگمان]هم چنین polarisation ممکن است روشی را تغییر دهد که ادغام در آن صورت می گیرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]هم چنین polarisation ممکن است روشی را تغییر دهد که ادغام در آن صورت می گیرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
4. At the same time it also indicates a polarisation of national identities.
[ترجمه گوگل]در عین حال نشان دهنده قطبی شدن هویت های ملی است
[ترجمه ترگمان]در عین حال نشان دهنده پولاریزاسیون هویت های ملی است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]در عین حال نشان دهنده پولاریزاسیون هویت های ملی است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
5. Put simply, polarisation works like a venetian blind to cut reflection from above and below yet still allow clear vision.
[ترجمه گوگل]به زبان ساده، پلاریزاسیون مانند یک کور ونیز کار می کند تا بازتاب را از بالا و پایین قطع کند و در عین حال دید واضحی را فراهم می کند
[ترجمه ترگمان]به عبارت ساده تر پولاریزاسیون به مانند یک کور venetian عمل می کند تا بازتاب را از بالا و پایین بازتاب کند، اما هنوز هم اجازه بینایی روشن را می دهد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]به عبارت ساده تر پولاریزاسیون به مانند یک کور venetian عمل می کند تا بازتاب را از بالا و پایین بازتاب کند، اما هنوز هم اجازه بینایی روشن را می دهد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
6. Dielectric polarisation is a new measuring parameter in the field of foam qualification.
[ترجمه گوگل]پلاریزاسیون دی الکتریک یک پارامتر اندازه گیری جدید در زمینه تشخیص کف است
[ترجمه ترگمان]پولاریزاسیون دی الکتریک یک پارامتر اندازه گیری جدید در زمینه صلاحیت فوم است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]پولاریزاسیون دی الکتریک یک پارامتر اندازه گیری جدید در زمینه صلاحیت فوم است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
7. The dielectric polarisation is measured as the increase in capacity relative to the empty vessel.
[ترجمه گوگل]پلاریزاسیون دی الکتریک به عنوان افزایش ظرفیت نسبت به ظرف خالی اندازه گیری می شود
[ترجمه ترگمان]پولاریزاسیون دی الکتریک به عنوان افزایش ظرفیت نسبت به کشتی خالی اندازه گیری می شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]پولاریزاسیون دی الکتریک به عنوان افزایش ظرفیت نسبت به کشتی خالی اندازه گیری می شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
8. For the pure ferroelectric liquid crystal, the spontaneous polarisation has a linear relation with the tilt angle, and the linearity of between the two parameters is independent of temperature.
[ترجمه گوگل]برای کریستال مایع فروالکتریک خالص، قطبش خود به خود یک رابطه خطی با زاویه شیب دارد و خطی بودن بین دو پارامتر مستقل از دما است
[ترجمه ترگمان]برای بلور مایع فرو الکتریک خالص، پولاریزاسیون به خودی خود رابطه خطی با زاویه انحراف دارد و خطی بودن بین دو پارامتر مستقل از دما است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]برای بلور مایع فرو الکتریک خالص، پولاریزاسیون به خودی خود رابطه خطی با زاویه انحراف دارد و خطی بودن بین دو پارامتر مستقل از دما است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
9. Political polarisation in industrialised countries has fuelled a resurgence of fiscal conservatism.
[ترجمه گوگل]دوقطبی شدن سیاسی در کشورهای صنعتی به احیای محافظه کاری مالی دامن زده است
[ترجمه ترگمان]پولاریزاسیون سیاسی در کشورهای صنعتی باعث تجدید حیات محافظه کاری مالی شده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]پولاریزاسیون سیاسی در کشورهای صنعتی باعث تجدید حیات محافظه کاری مالی شده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
10. The polarisation can be rotated 360 degrees, '' explained co-author James Chon.
[ترجمه گوگل]جیمز چون، نویسنده همکار، توضیح داد که قطبش را می توان 360 درجه چرخاند
[ترجمه ترگمان]The می تواند ۳۶۰ درجه بچرخد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]The می تواند ۳۶۰ درجه بچرخد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
11. There may be polarisation rotation scale on the LNB feed horn throat.
[ترجمه گوگل]ممکن است مقیاس چرخش پلاریزاسیون در گلوگاه شاخ تغذیه LNB وجود داشته باشد
[ترجمه ترگمان]ممکن است مقیاس چرخش پولاریزاسیون در گلوی شاخی LNB وجود داشته باشد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]ممکن است مقیاس چرخش پولاریزاسیون در گلوی شاخی LNB وجود داشته باشد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
12. Facing the satellite, clockwise polarisation is positive, negative is anticlockwise.
[ترجمه گوگل]در مقابل ماهواره، قطبش در جهت عقربه های ساعت مثبت است، منفی خلاف جهت عقربه های ساعت است
[ترجمه ترگمان]روبرو شدن با ماهواره، polarisation در جهت عقربه های ساعت مثبت و خلاف جهت عقربه های ساعت است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]روبرو شدن با ماهواره، polarisation در جهت عقربه های ساعت مثبت و خلاف جهت عقربه های ساعت است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
13. The transmitted beam consists only of photons with the perpendicular polarisation.
[ترجمه گوگل]پرتو ارسالی فقط از فوتون هایی با قطبش عمود تشکیل شده است
[ترجمه ترگمان]تیر انتقالی تنها از فوتونی با پلاریزاسیون عمود تشکیل شده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]تیر انتقالی تنها از فوتونی با پلاریزاسیون عمود تشکیل شده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
14. The crystal acts as an analyser which ascertains whether or not the photon has polarisation perpendicular to the optical axis of the crystal.
[ترجمه گوگل]کریستال به عنوان یک تحلیلگر عمل می کند که مشخص می کند آیا فوتون دارای قطبش عمود بر محور نوری کریستال است یا خیر
[ترجمه ترگمان]بلور به عنوان an عمل می کند که نشان می دهد آیا فوتون نسبت به محور نوری کریستال عمود است یا نه
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]بلور به عنوان an عمل می کند که نشان می دهد آیا فوتون نسبت به محور نوری کریستال عمود است یا نه
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
15. One partial solution to the problem is to exploit polarisation.
[ترجمه گوگل]یکی از راه حل های جزئی برای این مشکل، بهره برداری از قطبی شدن است
[ترجمه ترگمان]یک راه حل نسبی برای مساله استفاده از پولاریزاسیون است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]یک راه حل نسبی برای مساله استفاده از پولاریزاسیون است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید