poker face

/ˈpoʊkəˈfeɪs//ˈpəʊkəfeɪs/

دارای قیافه ی عاری از بیان (مثل قیافه ی کسی که پوکر بازی می کند)، چهره ی بی حالت، خشک، pokerfaced چهره خشک وبیحالت، قیافه گرفته وخشک، بیعلاقه، نچسب

جمله های نمونه

1. In business a poker face can be very useful.
[ترجمه نسرین] در کسب و کار، چهره بی حالت می تواند خیلی مفید باشد.
|
[ترجمه گوگل]در تجارت، چهره پوکر می تواند بسیار مفید باشد
[ترجمه ترگمان]پوکر بازی پوکر می تواند خیلی مفید باشد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. She managed to keep a poker face.
[ترجمه گوگل]او موفق شد چهره پوکری خود را حفظ کند
[ترجمه ترگمان]سعی کرد قیافه poker به خود بگیرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. Albert, normally poker faced, wore a look of pure dismay.
[ترجمه گوگل]آلبرت که معمولاً با پوکر رو به رو بود، ظاهری کاملاً ناامید داشت
[ترجمه ترگمان]آلبر که در حالت عادی قیافه گرفته و قیافه ای حاکی از ناامیدی به خود گرفته بود گفت:
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. He maintained a poker face.
[ترجمه گوگل]او چهره پوکری را حفظ کرد
[ترجمه ترگمان]صورتش سیخ شده بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. He keeps a poker face, you even can't conjecture what he thought.
[ترجمه گوگل]او چهره پوکری را حفظ می کند، حتی نمی توانید حدس بزنید که او چه فکر می کند
[ترجمه ترگمان]قیافه poker دارد، حتی نمی توانید حدس بزنید چه فکری می کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. He wore a poker face during police questioning.
[ترجمه گوگل]او در هنگام بازجویی پلیس صورت پوکری به تن داشت
[ترجمه ترگمان]در حین بازجویی پلیس صورتش سیخ شده بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. Steve always has a poker face on during business negotiations.
[ترجمه گوگل]استیو همیشه در طول مذاکرات تجاری چهره پوکری دارد
[ترجمه ترگمان]استیو همیشه در طول مذاکرات تجاری با پوکر بازی می کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. She is a real poker face, but there are violent passions lurked in the background.
[ترجمه گوگل]او یک چهره پوکر واقعی است، اما در پس زمینه اشتیاق خشونت آمیز پنهان شده است
[ترجمه ترگمان]چهره ای جدی و poker دارد، اما در پس زمینه احساسات شدید نهفته هست
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. I never know whether my boss likes my work or not -- he poker face!
[ترجمه گوگل]من هرگز نمی دانم که آیا رئیس من از کار من خوشش می آید یا نه -- او پوکر فیس است!
[ترجمه ترگمان]من هیچ وقت نمی دونم که رئیسم از کارم خوشش میاد یا نه! !! !! !! !! !! !! !! !! !! !! !! !! !! !! !! !! !! !! !! !!
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. ROGER FEDERER : Well, then I guess I don't show it. It's good, poker face.
[ترجمه گوگل]راجر فدرر: خب، پس حدس می‌زنم آن را نشان نمی‌دهم این خوب است، چهره پوکر
[ترجمه ترگمان] خب، پس فکر کنم من نشونش ندادم! !! !! !! !! !! !! !! !! !! !! !! !
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. Everyone likes him. He can tell a funny story with a poker face.
[ترجمه گوگل]همه او را دوست دارند او می تواند یک داستان خنده دار با چهره پوکر تعریف کند
[ترجمه ترگمان]همه دوستش دارن اون می تونه یه داستان خنده دار رو با یه چهره پوکر تعریف کنه
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. I never know whether my boss likes my work or not, he is a poker face.
[ترجمه گوگل]من هرگز نمی دانم که آیا رئیسم کار من را دوست دارد یا نه، او یک چهره پوکر است
[ترجمه ترگمان]من هیچ وقت نمی دونم که رئیسم از کار من خوشش میاد یا نه، اون قیافه poker داره
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. I never know what my boss thinks of my work -- he is a poker face!
[ترجمه گوگل]من هرگز نمی دانم رئیسم در مورد کار من چه فکری می کند -- او یک چهره پوکر است!
[ترجمه ترگمان]من هیچ وقت نمی دونم رئیسم به کار من چی فکر می کنه! !! !! !! !! !! !! !! !! !! !! !! !! !! !! !! !! !! !! !! !! !! !
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. I never know whether Henry is pleased or annoyed; he has a real poker face.
[ترجمه گوگل]من هرگز نمی دانم که هنری خوشحال است یا آزرده او یک چهره پوکر واقعی دارد
[ترجمه ترگمان]هرگز نمی دانم هنری راضی یا ناراحت است یا نه، صورتش سیخ سیخ شده
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

انگلیسی به انگلیسی

• being cool-headed, facial expression which does not show any emotion
a poker face is an expression on your face that does not show your feelings; an informal expression.

پیشنهاد کاربران

صورت سنگی. . یخ و بی روح. . کسی که هیچ احساسی توچهره ش نیست
an expression on someone's face that does not show what they are thinking or feeling
حالتی در صورت کسی که نشان نمی دهد چه فکر یا احساسی دارد
اگر کسی احساسات خود را به نحوی پنهان کند که در چهره وی نشانی از آن نباشد، به آن پوکرفیس می گویند که یکی از تکنیک ها در بازی پوکر برای جلوگیری از خواندن کارت ها از روی حالت چهره توسط رقبا است.
...
[مشاهده متن کامل]

to wear/keep a poker face
One of the most difficult things to do in an emotionally charged situation is to maintain a poker face
I can never have a poker face. Anybody looking at me can tell exactly what I'm thinking.

منابع• https://dictionary.cambridge.org/dictionary/english/poker-face
پوکر فیس: 😐
پوکر فیس= :|
poker face در واقع یه اصطلاحه که به شخصی میگن که هیچ گونه بیان و احساسی نداشته باشه
چهره ی بی روح، صورت بدون حالت

بپرس