poker

/ˈpoʊkə//ˈpəʊkə/

معنی: سیخ، سیخونک، بازی پوکر، سیخ بخاری، سیخ زن
معانی دیگر: (قمار با ورق) پوکر، میله (که با آن آتش شومینه و غیره را هم می زنند)، استام، سی  بخاری، سی  زن

بررسی کلمه

اسم ( noun )
• : تعریف: someone or something that pokes, esp. a long, pointed metal rod for stirring up a fire.
مشابه: prod
اسم ( noun )
• : تعریف: any of several card games that involve gambling on the value of the players' hands.

جمله های نمونه

1. poker chips
ژتون پوکر

2. a poker player
پو کر باز

3. to play poker
پوکر بازی کردن

4. a round of poker
یک دور بازی پوکر

5. a card game, as poker
بازی ورق،مانند پوکر

6. deuces when wild in poker can be counted as kings, etc.
در پوکر ورق آس می تواند معادل شاه و غیره باشد.

7. i stirred the fire with a poker so that it would burn better
آتش را با سیخ زیر و رو کردم تا بهتر بسوزد.

8. Sam boasted that she could beat anyone at poker.
[ترجمه گوگل]سام به خود می بالید که می تواند هر کسی را در پوکر شکست دهد
[ترجمه ترگمان]سم با غرور می گفت که می تواند هر کسی را در پوکر شکست بدهد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. Lon and I play in the same weekly poker game.
[ترجمه گوگل]من و لون در یک بازی هفتگی پوکر بازی می کنیم
[ترجمه ترگمان]من و Lon در یک بازی پوکر هفتگی بازی می کنیم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. He was cleared out in the poker game.
[ترجمه (هادی )] تو پوکر همه چیشو باخت
|
[ترجمه گوگل]او در بازی پوکر پاک شد
[ترجمه ترگمان] اون توی بازی پوکر تبرئه شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. Father poked the fire with a poker.
[ترجمه گوگل]پدر با پوکر آتش زد
[ترجمه ترگمان]پدر با سیخ بخاری آتش را روشن کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. She dealt him a tremendous blow with the poker.
[ترجمه گوگل]او با پوکر ضربه بزرگی به او زد
[ترجمه ترگمان]با سیخ سیخ سر او ضربه محکمی زد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. Who's for a hand of poker?
[ترجمه گوگل]چه کسی برای یک دست پوکر است؟
[ترجمه ترگمان]کی پوکر بازی می کنه؟
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. He was invited for a game of poker, but he refused to play.
[ترجمه گوگل]او برای یک بازی پوکر دعوت شد، اما او از بازی کردن خودداری کرد
[ترجمه ترگمان]او برای یک بازی پوکر دعوت شده بود، اما از بازی کردن امتناع ورزید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

15. Alexander's main hobby was poker.
[ترجمه گوگل]سرگرمی اصلی اسکندر پوکر بود
[ترجمه ترگمان]سرگرمی اصلی الکساندر پوکر بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

16. We cleaned up at the poker table last night.
[ترجمه گوگل]دیشب سر میز پوکر تمیز کردیم
[ترجمه ترگمان] دیشب خونه پوکر رو تمیز کردیم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

مترادف ها

سیخ (اسم)
prod, goad, gad, spur, grill, stylet, broach, skewer, ramrod, poker, spit, fid

سیخونک (اسم)
prick, poker, jag

بازی پوکر (اسم)
poker

سیخ بخاری (اسم)
poker, stoker

سیخ زن (اسم)
poker

تخصصی

[ریاضیات] پوکر

انگلیسی به انگلیسی

• shovel, poker; tool used to arrange hot coals; type of card game
poker is a card game that people play, usually in order to win money.
a poker is a metal bar which you use to move coal or wood in a fire so that air can circulate.

پیشنهاد کاربران

poker در فوتبال چهار گل زدن در یک بازی
poker در زبان عادی یعنی خشک و بی احساس
بازیکنی که چهارتا گل میزنه بهش میگن پوکر کرد
Poker face میشه صورت بی حالت، خشک

Poker or pokerfase:|
پوکر فیس

بپرس