poisson distribution

/ˌpɔɪzsənˌdɪstrəˈbjuːʃən//ˌpɔɪzsənˌdɪstrɪˈbjuːʃən/

(آمار) توزیع پواسون

جمله های نمونه

1. Assuming the number of buckets is large, the Poisson distribution can once more be used as an approximation to the binomial distribution.
[ترجمه گوگل]با فرض اینکه تعداد سطل ها زیاد است، توزیع پواسون می تواند یک بار دیگر به عنوان تقریبی برای توزیع دو جمله ای استفاده شود
[ترجمه ترگمان]با فرض اینکه تعداد سطل ها بزرگ باشد، توزیع پواسون یک بار دیگر می تواند به عنوان تقریبی برای توزیع دوجمله ای به کار رود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. Aggregation results in mixed or compound Poisson distributions which can not be fitted by standard methods.
[ترجمه گوگل]تجمع منجر به توزیع پواسون مخلوط یا مرکب می شود که با روش های استاندارد قابل برازش نیست
[ترجمه ترگمان]تجمع نتایج در توزیع پواسون ترکیبی و مرکب را ارائه می دهد که نمی توان آن ها را با روش های استاندارد نصب کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. The results indicate that both binomial distribution and Poisson distribution well fit the statistic characteristics of sea spike under lower false-alarm probability.
[ترجمه گوگل]نتایج نشان می‌دهد که توزیع دوجمله‌ای و توزیع پواسون به خوبی با ویژگی‌های آماری سنبله دریا تحت احتمال هشدار کاذب کمتر مطابقت دارند
[ترجمه ترگمان]نتایج نشان می دهد که هر دو توزیع دوجمله ای و توزیع پواسون به خوبی ویژگی های آماری میخ دریایی را تحت احتمال هشدار غلط پایین تر قرار می دهند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. Highly attenuated laser pulses with Poisson distribution are used as single-photon sources and the BB8and B92 protocols are used for free-space quantum key distribution.
[ترجمه گوگل]پالس های لیزری بسیار ضعیف شده با توزیع پواسون به عنوان منابع تک فوتون و پروتکل های BB8 و B92 برای توزیع کلید کوانتومی در فضای آزاد استفاده می شوند
[ترجمه ترگمان]پالس های لیزری ضعیف با توزیع پواسون به عنوان منابع تک فوتونی و پروتکل های BB۸and B۹۲ برای توزیع کلید کوانتومی فضای آزاد مورد استفاده قرار می گیرند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. The Calligonum mongolicum population shows a Poisson distribution pattern.
[ترجمه گوگل]جمعیت Calligonum mongolicum الگوی توزیع پواسون را نشان می دهد
[ترجمه ترگمان]جمعیت calligonum mongolicum یک الگوی توزیع پواسون را نشان می دهد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. Meanwhile supposing the consumption is subject to poisson distribution, ordering postpone time as a constant, and single article in stock.
[ترجمه گوگل]در همین حال، با فرض اینکه مصرف مشروط به توزیع سم باشد، سفارش به تعویق انداختن زمان به عنوان یک کالای ثابت و واحد در انبار است
[ترجمه ترگمان]در عین حال، فرض می کنیم که مصرف در معرض توزیع پواسون است، سفارش زمان به عنوان یک ثابت و یک مقاله واحد در سهام را به تعویق می اندازد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. Under the failing firm working in compliance with Poisson distribution at any time, it is emphasizing analyzed that the critical level of the merger and divestment phase.
[ترجمه گوگل]تحت شرکت ورشکسته ای که در هر زمان مطابق با توزیع پواسون کار می کند، بر سطح بحرانی مرحله ادغام و واگذاری تاکید می شود
[ترجمه ترگمان]تحت سیستم ناموفق که در انطباق با توزیع پواسون در هر زمان کار می کند، تاکید می شود که سطح بحرانی ادغام و فاز divestment
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. The second is to regard the Poisson distribution as a Gaussian distribution approximately.
[ترجمه گوگل]دوم این است که توزیع پواسون را تقریباً یک توزیع گاوسی در نظر بگیریم
[ترجمه ترگمان]دومین مورد توجه به توزیع پواسون به عنوان توزیع گاوسی است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. In the measurement of low-level radioactivity, instead of Poisson distribution, a negative binomial distribution is proposed to denote the probability distribution of actual counts.
[ترجمه گوگل]در اندازه گیری رادیواکتیویته سطح پایین، به جای توزیع پواسون، یک توزیع دوجمله ای منفی برای نشان دادن توزیع احتمال شمارش واقعی پیشنهاد شده است
[ترجمه ترگمان]در اندازه گیری of سطح پایین به جای توزیع پواسون، یک توزیع دوجمله ای منفی پیشنهاد می شود تا توزیع احتمالی شمارش واقعی را نشان دهد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. Next, it has a form of compound Poisson distribution when claim amount is Logrithmic.
[ترجمه گوگل]در مرحله بعد، زمانی که مقدار ادعا لگاریتمی باشد، شکلی از توزیع پواسون مرکب دارد
[ترجمه ترگمان]سپس، شکل توزیع پواسون مرکب را در زمانی که مقدار ادعا Logrithmic است، دارد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. Confidence intervals for incidence rates were assessed by reference to the Poisson distribution.
[ترجمه گوگل]فواصل اطمینان برای نرخ بروز با ارجاع به توزیع پواسون ارزیابی شد
[ترجمه ترگمان]فواصل اعتماد برای نرخ های رخداد با اشاره به توزیع پواسون ارزیابی شدند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. We assumed that for each participant the occurrence of short spells followed a Poisson distribution.
[ترجمه گوگل]ما فرض کردیم که برای هر شرکت‌کننده، وقوع طلسم‌های کوتاه از توزیع پواسون پیروی می‌کند
[ترجمه ترگمان]ما فرض کردیم که برای هر شرکت کننده، وقوع افسون های کوتاه به دنبال توزیع پواسون است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. In speech sound statistics, the word occurance deviates from Poisson distribution for random discrete variable.
[ترجمه گوگل]در آمار صدای گفتار، وقوع کلمه از توزیع پواسون برای متغیر گسسته تصادفی منحرف می شود
[ترجمه ترگمان]در آمار صدا، کلمه occurance از توزیع پواسون برای متغیر گسسته تصادفی متفاوت است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. Application for a small - area estimation of breast cancer mortality using Poisson distribution is illustrated.
[ترجمه گوگل]کاربرد برای تخمین مساحت کوچک مرگ و میر سرطان پستان با استفاده از توزیع پواسون نشان داده شده است
[ترجمه ترگمان]کاربرد برای تخمین سطح کوچک مرگ و میر ناشی از سرطان سینه با استفاده از توزیع پواسون نشان داده شده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

15. The multiple necking fracture distribution on the circumference yields to random Poisson distribution.
[ترجمه گوگل]توزیع شکستگی گردنی متعدد بر روی محیط به توزیع تصادفی پواسون منجر می شود
[ترجمه ترگمان]توزیع شکست چندگانه در محیط پیرامون توزیع پواسون تصادفی است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

تخصصی

[حسابداری] توزیع پواسن
[برق و الکترونیک] توزیع پواسون
[زمین شناسی] توزیع پواسون
[صنعت] توزیع پوسان
[ریاضیات] توزیع پواسن، پخش پواسن، توزیع پویسان، توزیع پواسون
[معدن] توزیع پواسون (زمین آمار)
[آمار] توزیع پواسون

انگلیسی به انگلیسی

• distribution probability that represents the happening of unusual events in a large number of trials

پیشنهاد کاربران

بپرس