point system

/ˈpɔɪntˈsɪstəm//pɔɪntˈsɪstəm/

روش میانگین گیری نمرات امتحانی (a:4 پوان و b:3 و c:2 و d:grade-point average) (1 هم می گویند)-2 (چاپ)روش اندازه گیری حروف، پوینت گذاری -3 (برای خواندن نابینایان) روش برجسته نویسی با نقطه های برجسته -4 (امریکا) روش کسرپوان از رانندگان خاطی (که می تواند منجر به از دست دادن گواهی نامه بشود)

بررسی کلمه

اسم ( noun )
(1) تعریف: a method of grading that uses numbers instead of letter grades.

(2) تعریف: a system of grading type by size, with the point as the unit of measurement.

(3) تعریف: a system of writing or printing for the blind, such as Braille, that uses an alphabet of raised dots or symbols.

(4) تعریف: a system of penalizing drivers a certain number of points for each traffic offense, a driver's license being suspended when a certain total is reached.

جمله های نمونه

1. The regulation will be through training and a points system, based on experience gained in mediation.
[ترجمه گوگل]مقررات از طریق آموزش و سیستم امتیازدهی بر اساس تجربیات به دست آمده در میانجیگری خواهد بود
[ترجمه ترگمان]این مقررات از طریق آموزش و یک سیستم امتیاز براساس تجربه بدست آمده در وساطت خواهد بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. A complicated points system could stop men in this type of role getting the top rates of pay.
[ترجمه گوگل]یک سیستم امتیازی پیچیده می‌تواند مردان را در این نوع نقش‌ها از دریافت بالاترین نرخ‌های حقوق باز دارد
[ترجمه ترگمان]یک سیستم نقاط پیچیده می تواند مردان را در این نوع از نقش در گرفتن نرخ بالای پرداختی متوقف کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. The paper puts forward a total revamp of the points system, as well as tougher sentences for repeat offenders.
[ترجمه گوگل]این مقاله اصلاح کاملی در سیستم امتیازدهی و همچنین احکام سخت‌تر برای مجرمان تکراری ارائه می‌کند
[ترجمه ترگمان]این مقاله اصلاح کلی سیستم امتیازی و نیز مجازات های شدیدتر برای مجرمان تکرار را مطرح می کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. In typesetting, a point system of measurement equivalent to twelve points or 217 mm.
[ترجمه گوگل]در حروفچینی، یک سیستم نقطه ای برای اندازه گیری معادل دوازده نقطه یا 217 میلی متر
[ترجمه ترگمان]در حروف چینی، یک سیستم نقطه اندازه گیری معادل با دوازده نقطه یا ۲۱۷ میلی متر
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. Didot point system: A conventional system of type measurement used in continental Europe.
[ترجمه گوگل]سیستم نقطه دیدوت: یک سیستم معمولی از نوع اندازه گیری مورد استفاده در قاره اروپا
[ترجمه ترگمان]سیستم امتیازی Didot: یک سیستم مرسوم اندازه گیری نوع که در قاره اروپا مورد استفاده قرار می گیرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. The Order Point system is generally used by the Small and Medium Enterprises because of its simplicity.
[ترجمه گوگل]سیستم نقطه سفارش عموماً توسط شرکت های کوچک و متوسط ​​به دلیل سادگی آن استفاده می شود
[ترجمه ترگمان]سیستم سفارش سفارش به طور کلی توسط شرکت های کوچک و متوسط به خاطر سادگی آن استفاده می شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. The exercise program is also based on a point system.
[ترجمه گوگل]برنامه تمرینی نیز بر اساس سیستم امتیازی است
[ترجمه ترگمان]برنامه ورزشی نیز مبتنی بر یک سیستم نقطه است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. The concept, composition and assessing method of the Work Load Point system are defined clearly, and the differences between Work Load Point system and traditional hour-working system are described.
[ترجمه گوگل]مفهوم، ترکیب و روش ارزیابی سیستم نقطه بار کاری به وضوح تعریف شده است و تفاوت‌های بین سیستم نقطه بار کاری و سیستم سنتی ساعت کاری شرح داده شده است
[ترجمه ترگمان]مفهوم، ترکیب و ارزیابی روش سیستم نقطه بار کار به طور واضح تعریف شده اند و تفاوت بین سیستم نقطه بار کار و سیستم ساعت کار سنتی توضیح داده می شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. First of all, the paper uses Work Load Point assessment system, work breakdown structure and critical path method to build the control and monitor system based on the Work Load Point system.
[ترجمه گوگل]اول از همه، مقاله از سیستم ارزیابی نقطه بار کاری، ساختار شکست کار و روش مسیر بحرانی برای ساختن سیستم کنترل و نظارت بر اساس سیستم نقطه بار کاری استفاده می‌کند
[ترجمه ترگمان]اول از همه، این مقاله از سیستم ارزیابی نقطه بار کار، ساختار شکست کار و روش مسیر بحرانی برای ساخت کنترل و نظارت بر سیستم بر پایه سیستم نقطه بار کار استفاده می کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. Thirdly, it studies the theory and method of Work Load Point system based on project schedule monitoring.
[ترجمه گوگل]ثالثاً، تئوری و روش سیستم نقطه بار کاری را بر اساس پایش زمانبندی پروژه مطالعه می کند
[ترجمه ترگمان]سوم اینکه، این تئوری و روش سیستم بار بار کار برپایه نظارت زمانبندی پروژه را مورد مطالعه قرار می دهد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. Ranking Sections: IX. Best Classic Riders, X. Best Stage Race Riders. Point system notes.
[ترجمه گوگل]بخش های رتبه بندی: IX بهترین سوارکاران کلاسیک، X بهترین سوارکاران مسابقه استیج نکات سیستم نقطه
[ترجمه ترگمان]بخش های رتبه: ۹ بهترین Riders کلاسیک، X بهترین صحنه برای سوارها نکات سیستم نقطه
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. Heidelberg's experience shows that two points - are equally suitable for all net - point system for Imaging.
[ترجمه گوگل]تجربه هایدلبرگ نشان می دهد که دو نقطه - به یک اندازه برای تمام سیستم های نقطه خالص برای تصویربرداری مناسب هستند
[ترجمه ترگمان]تجربه هایدلبرگ نشان می دهد که دو نقطه به طور مساوی برای همه سیستم - برای تصویرسازی وجود دارند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. The judges score a bout based on a ten - point system of twenty - point system.
[ترجمه گوگل]داوران مسابقه ای را بر اساس سیستم ده امتیازی بیست امتیازی به دست می آورند
[ترجمه ترگمان]داوران یک مسابقه را براساس یک سیستم ۱۰ نمره ای از سیستم بیست نمره ای امتیاز می دهند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. Finally, the paper studies the implementation of the control and monitor system based on Work Load Point system through one concrete pipeline erection sub-project.
[ترجمه گوگل]در نهایت، این مقاله به بررسی اجرای سیستم کنترل و نظارت بر اساس سیستم نقطه بار کاری از طریق یک پروژه فرعی نصب خط لوله بتنی می‌پردازد
[ترجمه ترگمان]در نهایت، این مقاله پیاده سازی کنترل و نظارت بر سیستم بر مبنای سیستم بار بار کار از طریق یک پروژه ساخت خط لوله بتونی را مورد مطالعه قرار می دهد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

انگلیسی به انگلیسی

• system of measuring font size by points; system of evaluating students' performance by numbers

پیشنهاد کاربران

سیستم امتیازدهی
سیستم یا سامانه امتیازی - سیستم امتیازدهی - سامانۀ پاداش دهی ( در حوزه های مربوط به بازی وارسازی و بازی های ویدئویی )

بپرس