point out

/pɔɪnt aʊt//pɔɪnt aʊt/

بررسی کلمه

عبارت ( phrase )
• : تعریف: to show or tell about something so that someone can see it or know it.

- The tour guide pointed out some interesting sights.
[ترجمه گوگل] راهنمای تور به مناظر جالبی اشاره کرد
[ترجمه ترگمان] راهنمای تور به برخی مناظر جالب اشاره کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
- Please point out the things that you want changed.
[ترجمه ***] لطفا به چیز هایی که می خواهید تغییر دهید، اشاره کنید.
|
[ترجمه کیوان نیک] لطفا چیزایی رو که میخواهید تغییر کند را ذکر کنید.
|
[ترجمه radmanesh] لطفا به چیزهایی که میخواهید تغییر دهید اشاره بکنید.
|
[ترجمه علی جعفری] خاطر نشان ساختن
|
[ترجمه گوگل] لطفاً به مواردی که می خواهید تغییر کند اشاره کنید
[ترجمه ترگمان] لطفا چیزهایی رو که می خوای عوض کن
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

جمله های نمونه

1. We wish to point out that. . .
[ترجمه گوگل]مایلیم به آن اشاره کنیم
[ترجمه ترگمان] ما می خواهیم به این نکته اشاره کنیم که
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. Please don't take it amiss, if I point out your errors.
[ترجمه گوگل]لطفاً اگر به اشتباهات شما اشاره می کنم، آن را اشتباه نگیرید
[ترجمه ترگمان]خواهش می کنم بد برداشت نکن، اگر اشتباه تو را بگویم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. She was at pains to point out that she was no newcomer to the area.
[ترجمه گوگل]او در تلاش بود به این نکته اشاره کند که تازه وارد این منطقه نیست
[ترجمه ترگمان]به زحمت می توانست به این نکته اشاره کند که تازه وارد در این منطقه نیست
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. Critics point out that poverty still exists.
[ترجمه گوگل]منتقدان اشاره می کنند که فقر هنوز وجود دارد
[ترجمه ترگمان]منتقدان می گویند که فقر همچنان وجود دارد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. She was quick to point out that it wasn't her fault.
[ترجمه گوگل]او سریع به این نکته اشاره کرد که تقصیر او نیست
[ترجمه ترگمان]او سریع فهمید که تقصیر او نیست
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. Roy was at pains to point out that English was the only exam he'd ever failed.
[ترجمه گوگل]روی در تلاش بود به این نکته اشاره کند که زبان انگلیسی تنها امتحانی بود که تا به حال مردود شده بود
[ترجمه ترگمان]روی تقلا می کرد تا نشان دهد که انگلیسی ها تنها ازمایشی است که تا به حال شکست خورده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. I beg to point out that your information are out of date.
[ترجمه گوگل]خواهشمندم اشاره کنم که اطلاعات شما قدیمی است
[ترجمه ترگمان]خواهش می کنم به این نکته اشاره کنید که information خارج از تاریخ است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. I beg to point out that you are wrong.
[ترجمه گوگل]خواهش می کنم به این نکته اشاره کنم که اشتباه می کنید
[ترجمه ترگمان]خواهش می کنم به این نکته اشاره کنید که اشتباه می کنید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. Are appliances you buy safe? We point out the danger signs.
[ترجمه گوگل]آیا لوازمی که خریداری می کنید ایمن هستند؟ ما به علائم خطر اشاره می کنیم
[ترجمه ترگمان]آیا لوازمی که می خواهید ایمن خرید کنید؟ ما به نشانه های خطر اشاره می کنیم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. I should point out that not one of these paintings is original.
[ترجمه گوگل]باید اشاره کنم که هیچ کدام از این تابلوها اصل نیستند
[ترجمه ترگمان]باید به این نکته اشاره کنم که یکی از این نقاشی ها اصلی نیست
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. We all too easily point out our mothers' failings.
[ترجمه گوگل]همه ما به راحتی به اشتباهات مادران خود اشاره می کنیم
[ترجمه ترگمان]همه ما به آسانی از خطاهای مادران خود استفاده می کنیم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. She is at pains to point out how much work she has done.
[ترجمه گوگل]او در تلاش است که نشان دهد چقدر کار انجام داده است
[ترجمه ترگمان]او در تلاش است تا نشان دهد که او چقدر کار کرده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. She was quick to point out the mistakes I'd made.
[ترجمه گوگل]او سریع به اشتباهاتی که مرتکب شده بودم اشاره کرد
[ترجمه ترگمان]او سریع بود که اشتباهاتی را که مرتکب شده بودم، نادیده بگیرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. Mobil is at pains to point out that the chances of an explosion at the site are remote.
[ترجمه گوگل]موبیل در تلاش است تا به این نکته اشاره کند که احتمال انفجار در محل بسیار دور است
[ترجمه ترگمان]Mobil در تلاش است تا به این نکته اشاره کند که احتمال انفجاری در محل از دست رفته است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

15. I must point out that further delay would be unwise.
[ترجمه گوگل]باید اشاره کنم که تاخیر بیشتر عاقلانه نیست
[ترجمه ترگمان]باید به این نکته اشاره کنم که این تاخیر غیر عاقلانه است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

تخصصی

[ریاضیات] خاطر نشان کردن، تذکر دادن، توجه کردن

انگلیسی به انگلیسی

• indicate, draw attention to

پیشنهاد کاربران

گفتن!
( همین. �خاطرنشان کردن� بی معنی است! )
Point out=pick out
نشان دادن، اشاره کردن، اصرار کردن پافشاری کردن
The teacher pointed out ( picked out ) a few areas the students need to improve on
معلم به قسمت هایی که دانش آموزان باید در آنها تقویت شوند، اشاره کرد ( تاکید کرد )
لازم به ذکر است
خاطر نشان کردن
( با انگشت ) اشاره کردن
اشاره کردن هم به موضوعی و هم به سمتی
کاربر Mahboubeh پیشنهادشان غلط است زیرا اذعان کردن با توجه به فرهنگ دهخدا و . . . یعنی اقرار کردن، گردن نهادن، اعتراف کردن، قبول کردن و. . .
POINT OUT = show / mention
She pointed out the beautiful paintings on the walls.
Please point out to the students that they must attend all the lectures.
'We'll miss the bus if we don't hurry', he pointed out.
I want to point out that
یعنی من میخوام به این نکته اشاره کنم که
point sth out ( to sb )
mention sth in order to give sb information about it or make them notice it
To cite , to mention
:Meanings
1 ) to direct someone's attention to ( someone or something ) by pointing
2 ) to make a person notice someone or something, sometimes by holding up one of your fingers towards him, her, or it
...
[مشاهده متن کامل]

✅3 ) to tell someone about some information, often because you believe they do not know it or have forgotten it
✅4 ) to direct attention toward something
. e. g
. . .
The speaker gave his answer by comparing his status to other normal workers who have regular jobs. He 💎pointed out💎 the fact that his work is unstable and that he needed to work much harder than those who have regular and secured jobs for him to achieve financial stability

to make something clear to someone
point something out : to tell someone something that they did not already know or had not thought about / to show something to someone by pointing at it
Point at
اشاره کردن به ( با انگشت )
He pointed at me.
Indicate = Point out
اشاره کردن به ( تو صحبت )
I pointed out that issue in my words.

اذعان کردن
با اشاره نشان دادن
Example :
In greece we say "he speaks farsi" when we want to point out the high proficiency if a foreign language learner
Before we get into the main differences between the two languages it's important to point out that these days speakers of either language typically write in standard chinese or putonghua which is based on Beijing dialect of mandarin
...
[مشاهده متن کامل]

خاطر نشان کردن

متوجه کردن
اظهار داشتن
بیان کردن
متذکر شدن
گوشزد کردن
حالی کردن، تفهیم :بزحمت حالیشون کرد که. .
To direct attention to something
گوشزد کردن.
یادآوری، یادآور شدن
اشاره کردن، متذکر شدن
شناساندن، متذکر شدن
گفتن چیزی به کسی که قبلا درباره ی آن نمی دانسته است.
نشان دادن چیزی به دیگران به کمک اشاره کردن به آن
اشاره کردن به کسی یا چیزی به وسیله ی انگشت دست یا با دراز کردن جسمی نازک به سمت آن
تعیین هویت
خاطر نشان کردن
اشاره کردن ( با انگشت )
شناسایی کردن
گفتن، ذکر کردن، یادآور شدن، خطاب قرار دادن
نشان دادن
draw attention to something
I don’t know who’s Ali and can’t point him out.
Identify
tell somebody something
یادآوری کردن - تعریف کردن

اشاره کردن. تشخیص دادن
اشاره کردن یا تذکر دادن به چیز یا موضوعی که شما قبلا نمیدانستید یا فراموش کرده بودید
مشاهده ادامه پیشنهادها (١٠ از ٣٩)

بپرس