1. Unemployment serves as a useful point of reference in examining social problems.
[ترجمه گوگل]بیکاری به عنوان یک نقطه مرجع مفید در بررسی مشکلات اجتماعی است
[ترجمه ترگمان]بیکاری به عنوان یک نقطه مفید مرجع در بررسی مشکلات اجتماعی عمل می کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]بیکاری به عنوان یک نقطه مفید مرجع در بررسی مشکلات اجتماعی عمل می کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
2. Do we still have any fixed point of reference in the teaching of English?
[ترجمه گوگل]آیا هنوز نقطه مرجع ثابتی در آموزش زبان انگلیسی داریم؟
[ترجمه ترگمان]آیا ما هنوز نقطه ثابتی از مرجع در آموزش زبان انگلیسی داریم؟
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]آیا ما هنوز نقطه ثابتی از مرجع در آموزش زبان انگلیسی داریم؟
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
3. This table is only a very general point of reference.
[ترجمه گوگل]این جدول تنها یک نقطه مرجع بسیار کلی است
[ترجمه ترگمان]این میز تنها یک نقطه مرجع کلی است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]این میز تنها یک نقطه مرجع کلی است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
4. In writing, these words need a point of reference already established in the text.
[ترجمه گوگل]در نوشتن، این کلمات نیاز به یک نقطه مرجع دارند که قبلاً در متن ایجاد شده است
[ترجمه ترگمان]در نوشتن، این کلمات نیازمند نقطه مرجعی هستند که قبلا در متن ایجاد شده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]در نوشتن، این کلمات نیازمند نقطه مرجعی هستند که قبلا در متن ایجاد شده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
5. The panel would provide a point of reference for institutional shareholders, other City institutions and auditors to air concerns.
[ترجمه گوگل]این پانل یک نقطه مرجع برای سهامداران نهادی، سایر موسسات شهر و حسابرسان به نگرانیهای خود ارائه میکند
[ترجمه ترگمان]این هیات یک نقطه مرجع برای سهامداران نهادی، دیگر موسسات شهری و حسابرسان را به نگرانی های هوایی ارائه می دهد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]این هیات یک نقطه مرجع برای سهامداران نهادی، دیگر موسسات شهری و حسابرسان را به نگرانی های هوایی ارائه می دهد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
6. This building serves as a point of reference, alluding in its monumentality to the idea of art as drama.
[ترجمه گوگل]این ساختمان به عنوان یک نقطه ارجاع عمل می کند و در یادبود بودن خود به ایده هنر به عنوان درام اشاره دارد
[ترجمه ترگمان]این ساختمان به عنوان یک نقطه مرجع عمل می کند و به monumentality آن به ایده هنر به عنوان درام اشاره می کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]این ساختمان به عنوان یک نقطه مرجع عمل می کند و به monumentality آن به ایده هنر به عنوان درام اشاره می کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
7. She is now my point of reference.
[ترجمه گوگل]او اکنون نقطه مرجع من است
[ترجمه ترگمان]حالا منظور من از این قرار است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]حالا منظور من از این قرار است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
8. I struggle to find a point of reference in those words.
[ترجمه گوگل]من برای پیدا کردن نقطه مرجع در آن کلمات تلاش می کنم
[ترجمه ترگمان]تقلا می کنم تا به آن کلمات اشاره کنم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]تقلا می کنم تا به آن کلمات اشاره کنم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
9. I had no other point of reference.
[ترجمه گوگل]من نقطه مرجع دیگری نداشتم
[ترجمه ترگمان]من هیچ نکته دیگری نداشتم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]من هیچ نکته دیگری نداشتم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
10. Turgenev is as much a point of reference for Mishra as for his hero: both warrant the comparison.
[ترجمه گوگل]تورگنیف به همان اندازه برای میشا نقطه مرجع است که برای قهرمانش: هر دو مقایسه را تضمین می کنند
[ترجمه ترگمان]Turgenev به عنوان یک نقطه مرجع برای میشرا بعنوان قهرمان خود محسوب می شود: هر دو این comparison را تضمین می کنند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]Turgenev به عنوان یک نقطه مرجع برای میشرا بعنوان قهرمان خود محسوب می شود: هر دو این comparison را تضمین می کنند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
11. A point of reference from which measurements can be made.
[ترجمه گوگل]نقطه مرجعی که می توان از آن اندازه گیری کرد
[ترجمه ترگمان]نقطه ای از مرجع که اندازه گیری را می توان انجام داد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]نقطه ای از مرجع که اندازه گیری را می توان انجام داد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
12. Referential : object used as point of reference for the rotation.
[ترجمه گوگل]مرجع: شیء مورد استفاده به عنوان نقطه مرجع برای چرخش
[ترجمه ترگمان]Referential: شی به عنوان نقطه مرجع برای چرخش مورد استفاده قرار می گیرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]Referential: شی به عنوان نقطه مرجع برای چرخش مورد استفاده قرار می گیرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
13. Proceed from vision of NPM, and from the point of reference and reflexion, the article analyses the NPM s impact on administrative system reform of our country .
[ترجمه گوگل]این مقاله بر اساس چشم انداز NPM و از نقطه نظر مرجع و تأمل، تأثیر NPM بر اصلاح نظام اداری کشورمان را تحلیل می کند
[ترجمه ترگمان]از دیدگاه of و از نقطه نظر مرجع و reflexion، این مقاله تاثیر NPM بر اصلاحات سیستم اجرایی کشور ما را تجزیه و تحلیل می کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]از دیدگاه of و از نقطه نظر مرجع و reflexion، این مقاله تاثیر NPM بر اصلاحات سیستم اجرایی کشور ما را تجزیه و تحلیل می کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
14. The common point of reference in a broadcast advertising sales transaction is audience ratings.
[ترجمه گوگل]نقطه مرجع مشترک در تراکنش فروش تبلیغات پخش، رتبه بندی مخاطبان است
[ترجمه ترگمان]نقطه مشترک مرجع در یک تراکنش فروش تبلیغات، رتبه مخاطب است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]نقطه مشترک مرجع در یک تراکنش فروش تبلیغات، رتبه مخاطب است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
15. They are exported only as a point of reference.
[ترجمه گوگل]آنها فقط به عنوان یک نقطه مرجع صادر می شوند
[ترجمه ترگمان]آن ها فقط به عنوان نقطه مرجع صادر می شوند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]آن ها فقط به عنوان نقطه مرجع صادر می شوند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید