pogrom

/pəˈɡrɑːm//ˈpɒɡrəm/

معنی: ازار و کشتار همگانی، قتل عام کردن
معانی دیگر: همه کشی (به ویژه همه کشی یهودیان در روسیه ی تزاری)، قتل عام، کشت و کشتار، آزار و کشتار

بررسی کلمه

اسم ( noun )
• : تعریف: a systematic persecution or slaughter of an ethnic or religious group, esp. of Jews.

جمله های نمونه

1. The famines and pogroms in 19th-century Eastern Europe forced many Jewish refugees to emigrate.
[ترجمه گوگل]قحطی و قتل عام در قرن نوزدهم اروپای شرقی بسیاری از پناهندگان یهودی را مجبور به مهاجرت کرد
[ترجمه ترگمان]قحطی و قحطی در اروپای شرقی قرن نوزدهم بسیاری از پناهندگان یهودی را مجبور به مهاجرت کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. That pogrom followed allegations that a Muslim mob had been responsible for the deaths of Hindu activists.
[ترجمه گوگل]این قتل عام در پی ادعاهایی مبنی بر اینکه یک اوباش مسلمان مسئول کشته شدن فعالان هندو بوده است، صورت گرفت
[ترجمه ترگمان]این گروه تبهکاری به دنبال ادعاهایی مبنی بر این است که یک گروه مسلمان مسئول مرگ فعالان هندو بوده اند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. The book focuses on the Kielce pogrom, the murder of more than 40 Jews by local Poles in July 194
[ترجمه گوگل]تمرکز این کتاب بر قتل عام کیلسه، قتل بیش از 40 یهودی توسط لهستانی های محلی در ژوئیه 194 است
[ترجمه ترگمان]این کتاب بر روی Kielce pogrom، قتل بیش از ۴۰ یهودی از سوی لهستانی ها محلی در ماه ژوئیه، تمرکز دارد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. The way some of his colleagues told it afterward, he nearly started a pogrom.
[ترجمه گوگل]همانطور که برخی از همکارانش بعداً آن را گفتند، او تقریباً یک قتل عام را شروع کرد
[ترجمه ترگمان]روشی که برخی از همکارانش بعدا به آن گفتند، او تقریبا شروع به یک pogrom کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. It will be a greater blow than would be a dozen pogroms.
[ترجمه گوگل]این یک ضربه بزرگتر از یک دوجین قتل عام خواهد بود
[ترجمه ترگمان]این ضربه خیلی بزرگ تر از آن است که ده دوازده نفر دیگر هم وجود داشته باشد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. Street-fighting in Osh, the largest city in southern Kyrgyzstan, between ethnic Kyrgyz and minority Uzbeks escalated rapidly into a pogrom.
[ترجمه گوگل]درگیری خیابانی در اوش، بزرگترین شهر در جنوب قرقیزستان، بین قرقیزهای قومی و اقلیت ازبک به سرعت به یک قتل عام تبدیل شد
[ترجمه ترگمان]خیابانی که در اوش، بزرگ ترین شهر جنوب قرقیزستان، بین نژاد ازبک و اقلیت ازبک مبارزه می کند، به سرعت به یک \"pogrom\" تبدیل شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. But in 190 Nicholas II's government encouraged a new pogrom, so Bob's people grabbed their weapons, packed up their families, and mounted their horses.
[ترجمه گوگل]اما در سال 190، دولت نیکلاس دوم یک پوگروم جدید را تشویق کرد، بنابراین مردم باب اسلحه‌هایشان را گرفتند، خانواده‌هایشان را جمع کردند و بر اسب‌هایشان سوار شدند
[ترجمه ترگمان]اما در سال ۱۹۰ دولت نیکولاس دوم یک pogrom جدید را تشویق کرد، بنابراین افراد باب سلاح های خود را برداشتند و خانواده های خود را جمع کردند و سوار اسب هایشان شدند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. Two brothers fall in love with the same girl, Zoya, a 19-year-old Jewess, in a Moscow that is readying for a pogrom [4] some time between the second world war and the death of Stalin.
[ترجمه گوگل]دو برادر در مسکو که در فاصله زمانی بین جنگ جهانی دوم و مرگ استالین آماده یک قتل عام می شود، عاشق یک دختر، زویا، یک یهودی 19 ساله می شوند
[ترجمه ترگمان]دو برادر با همان دختر، Zoya، یک یهودی ۱۹ ساله در مسکو هستند که در حال آماده شدن برای یک pogrom [ ۴ ] زمانی بین جنگ جهانی دوم و مرگ استالین هستند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. Even if we do not go towards a financial pogrom, social conscience doubts finance as a source of real wealth.
[ترجمه گوگل]حتی اگر به سمت یک پوگروم مالی نرویم، وجدان اجتماعی به مالی به عنوان منبع ثروت واقعی شک می کند
[ترجمه ترگمان]حتی اگر به سوی یک \"pogrom مالی\" برویم، وجدان اجتماعی به منابع مالی به عنوان منبع ثروت واقعی شک دارد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

مترادف ها

ازار و کشتار همگانی (اسم)
pogrom

قتل عام کردن (فعل)
massacre, pogrom

انگلیسی به انگلیسی

• massacre, slaughter, act of organized destruction and violence
a pogrom is an organized, official persecution, for racial or religious reasons, which usually leads to mass killing of a group of people.

پیشنهاد کاربران

کشتار خشونت بار یا آزار یک گروه قومی یا مذهبی. این اصطلاح در قرون نوزدهم و بیستم برای توصیف حملات به یهودیان در امپراتوری روسیه وارد زبان انگلیسی شدو هم اکنون برای توصیف سیاست حملات برای پاکسازی گروه های مذهبی یا قومی غیریهود نیز به کار می رود.
کشتار فراگیر ، کشتار گروهی ، کشتار جمعی ، کشتار دسته جمعی

بپرس