podiatry

/pəˈdaɪətri//pəˈdaɪətri/

معنی: فن معالجه ودرمان امراض پا
معانی دیگر: (علم مراقبت از پا و درمان نابهنجاری های پا) پا تیماری، پا پزشکی، دانش ناخوشی های پاو درمان انها

بررسی کلمه

اسم ( noun )
مشتقات: podiatrist (n.)
• : تعریف: the medical study and treatment of foot problems.

جمله های نمونه

1. Ophthalmology, podiatry, orthopedicsurgery, and plastic surgery involvement are based on patient-specificcomplications.
[ترجمه گوگل]درگیری چشم پزشکی، پا، جراحی ارتوپدی و جراحی پلاستیک بر اساس عوارض خاص بیمار است
[ترجمه ترگمان]Ophthalmology، podiatry، orthopedicsurgery، و جراحی پلاستیک براساس specificcomplications بیمار هستند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. Covers podiatry treatment costs after referral from a GP.
[ترجمه گوگل]هزینه های درمان پا پس از ارجاع از پزشک عمومی را پوشش می دهد
[ترجمه ترگمان]هزینه های درمان podiatry پس از مراجعه از پزشک عمومی هزینه درمان را کاهش می دهد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. Thepain was beginning to make me hobbleandI was about to learn a new exotic word:podiatry.
[ترجمه گوگل]درد شروع به سر و صدا کردن من کرده بود و می خواستم یک کلمه عجیب و غریب جدید یاد بگیرم: پادرمانی
[ترجمه ترگمان]Thepain کم کم داشت مرا مجبور می کرد که یک کلمه عجیب و غریب را یاد بگیرم: podiatry
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. Podiatry Today warnsthatpurchasing the wrong shoe can result in injury.
[ترجمه گوگل]Podiatry Today هشدار می دهد که خرید کفش نامناسب می تواند منجر به آسیب شود
[ترجمه ترگمان]Podiatry امروز warnsthatpurchasing کفش نادرست می تواند منجر به جراحت شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. They come from the fields of biomechanics, sports podiatry, and physical therapy.
[ترجمه گوگل]آنها از رشته های بیومکانیک، پادری ورزشی و فیزیوتراپی می آیند
[ترجمه ترگمان]آن ها از حوزه های of، ورزش های ورزشی، و فیزیوتراپی می آیند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. Advance Step is a dedicated podiatry X - ray system which provides imaging performance for podiatry radiology.
[ترجمه گوگل]Advance Step یک سیستم پرتو ایکس مخصوص پا است که عملکرد تصویربرداری را برای رادیولوژی پا ارائه می دهد
[ترجمه ترگمان]مرحله پیش Advance یک سیستم اشعه ایکس اختصاصی است که عملکرد تصویربرداری را برای رادیولوژی podiatry فراهم می کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. The vice-president of the Australia Podiatry Association, Brendan Brown, said he anticipated a.
[ترجمه گوگل]برندان براون، نایب رئیس انجمن پزشکی پا در استرالیا، گفت که پیش‌بینی می‌کند
[ترجمه ترگمان]معاون رئیس انجمن Podiatry استرالیا، برندان براون، گفت که او پیش بینی می کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. For participants who require such assistance after the race, the Main Medical facility is located just beyond the finish line, as is an Ice Tent and Podiatry Tent.
[ترجمه گوگل]برای شرکت‌کنندگانی که پس از مسابقه به چنین کمک‌هایی نیاز دارند، مرکز اصلی پزشکی درست فراتر از خط پایان قرار دارد، مانند چادر یخی و چادر پا
[ترجمه ترگمان]برای شرکت کنندگانی که بعد از مسابقه نیازمند چنین کمک هایی هستند، مرکز پزشکی اصلی درست آنسوی خط پایان قرار دارد، همان طور که چادر یخی و چادر Podiatry است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

مترادف ها

فن معالجه و درمان امراض پا (اسم)
chiropody, podiatry

انگلیسی به انگلیسی

• branch of medicine that treats foot diseases and disorders

پیشنهاد کاربران

foot care
پا پزشکی ( اسم ) : مطالعه بیماری ها و اختلالات جزئی پا
podiatry=دانش بیماری های پا و درمان آن

بپرس