1. amoojan pocketed his nephews' inheritance
عمو جان ارثیه ی برادر زاده های خودش را به جیب زد.
2. he pocketed his house keys
او کلیدهای خانه اش را در جیبش گذاشت.
3. i pocketed their insult and smiled
من توهین آنها را به روی خود نیاوردم و لبخند زدم.
4. she pocketed her scruples
او دودلی خود را بروز نداد.
5. the coat is pocketed on both sides
دو طرف پالتو جیب دارد.
6. a ring of mountains in which the town is pocketed
حلقه ای از کوه که شهر را احاطه کرده است