pneumonitis


(پزشکی) شش تبسی، شش افروختگی، آماس ریه

جمله های نمونه

1. Diagnosis: Hypersensitivity pneumonitis, subacute stage, with centrilobular nodules.
[ترجمه گوگل]تشخیص: پنومونیت حساسیتی، مرحله تحت حاد، با گره های مرکز لوبولار
[ترجمه ترگمان]تشخیص: Hypersensitivity pneumonitis، مرحله subacute، با گره های centrilobular
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. Hypersensitivity pneumonitis is related to inhaled antigens.
[ترجمه گوگل]پنومونیت با حساسیت به آنتی ژن های استنشاقی مربوط می شود
[ترجمه ترگمان]Hypersensitivity pneumonitis مربوط به آنتی ژن تنفسی است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. Pneumonitis related to treatment with paclitaxel.
[ترجمه گوگل]پنومونیت مربوط به درمان با پاکلیتاکسل
[ترجمه ترگمان]Pneumonitis مربوط به درمان با paclitaxel
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. Pneumonitis is usually associated with fever.
[ترجمه گوگل]پنومونیت معمولاً با تب همراه است
[ترجمه ترگمان]Pneumonitis معمولا با تب همراه است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. The major acute toxicity of radiotherapy were pneumonitis, radiation esophagitis and skin damaged.
[ترجمه گوگل]عمده ترین سمیت حاد پرتودرمانی، پنومونیت، ازوفاژیت پرتویی و آسیب پوست بود
[ترجمه ترگمان]سمیت حاد تنفسی radiotherapy، pneumonitis، تابش اشعه و پوست آسیب دید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. Objective To describe the clinical features of amiodarone pneumonitis with Hypermastigote lung infection.
[ترجمه گوگل]هدف: توصیف ویژگی های بالینی پنومونیت آمیودارونی همراه با عفونت ریه هیپرماستیگوت
[ترجمه ترگمان]هدف توصیف ویژگی های بالینی of pneumonitis با عفونت ریه Hypermastigote
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. One form of hypersensitivity pneumonitis is known as farmer's lung because the farmer inhales thermophilic actinomycetes in moldy hay that set off the reaction.
[ترجمه گوگل]یکی از شکل‌های پنومونیت با حساسیت به ریه کشاورز شناخته می‌شود، زیرا کشاورز اکتینومیست‌های گرمادوست را در یونجه کپک زده استنشاق می‌کند که واکنش را آغاز می‌کند
[ترجمه ترگمان]یک شکل از hypersensitivity pneumonitis به نام شش کشاورز مشهور است، زیرا کشاورز در حال استعمال thermophilic actinomycetes در hay است که واکنش را دفع می کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. Objective Using fibrobronchoscope to treat the thorax postoperative pneumonitis or atelectasis.
[ترجمه گوگل]هدف: استفاده از فیبروبرونکوسکوپی برای درمان پنومونیت یا آتلکتازی پس از عمل قفسه سینه
[ترجمه ترگمان]هدف استفاده از fibrobronchoscope برای درمان قفسه سینه، pneumonitis یا atelectasis
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. We report a young man who was a dental technician with pneumoconiosis, manifesting initially with interstitial pneumonitis of unknown origin.
[ترجمه گوگل]ما مرد جوانی را گزارش می کنیم که تکنسین دندانپزشکی مبتلا به پنوموکونیوز بود که در ابتدا با پنومونیت بینابینی با منشأ ناشناخته ظاهر می شد
[ترجمه ترگمان]ما یک مرد جوان را که یک متخصص دندان پزشکی با pneumoconiosis بود، گزارش می کنیم، که در ابتدا با pneumonitis interstitial از مبدا ناشناخته، ظاهر شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. Conclusion The anti-inflammatory treatment is an effective way for dynamic observation of the changes of single tumid pneumonitis foci.
[ترجمه گوگل]نتیجه‌گیری درمان ضد التهابی روشی مؤثر برای مشاهده پویا تغییرات کانون‌های پنومونی تومید منفرد است
[ترجمه ترگمان]نتیجه گیری رفتار ضد التهاب یک راه موثر برای مشاهده پویا تغییرات واحد tumid pneumonitis است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. Objective: The decrease false ball to paralyze sufferer again and again the aspiration pneumonitis occurrence.
[ترجمه گوگل]هدف: کاهش توپ کاذب باعث فلج شدن دوباره و دوباره بروز پنومونیت آسپیراسیون در فرد مبتلا می شود
[ترجمه ترگمان]هدف: کاهش توپ کاذب ممکن است بار دیگر بیمار را فلج کرده و بار دیگر آرزوی وقوع را داشته باشد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. Patchy lobular lucency and air trapping may also be seen, and is characteristic of hypersensitivity pneumonitis, reflecting the presence of bronchiolitis.
[ترجمه گوگل]درخشندگی لوبولار تکه تکه و به دام افتادن هوا نیز ممکن است دیده شود، و مشخصه پنومونیت با حساسیت بیش از حد است که منعکس کننده وجود برونشیولیت است
[ترجمه ترگمان]patchy lobular lucency و تله گذاری هوا نیز ممکن است دیده شوند و مشخصه of pneumonitis است که منعکس کننده حضور of است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. Conclusion HRCT could clearly show the type and distribution of abnormalities in patient with hypersensitivity pneumonitis.
[ترجمه گوگل]نتیجه‌گیری HRCT می‌تواند به وضوح نوع و توزیع ناهنجاری‌ها را در بیماران مبتلا به پنومونیت با حساسیت نشان دهد
[ترجمه ترگمان]نتیجه گیری HRCT می تواند به وضوح نوع و توزیع ناهنجاری را در بیمار با hypersensitivity pneumonitis نشان دهد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

انگلیسی به انگلیسی

• inflammation of the lungs, severe congestion of the lungs

پیشنهاد کاربران

[پزشکی] پنومونی: التهاب ریه
[پزشکی] پنومونیت: التهاب ریه ها
pneumonitis ( پزشکی )
واژه مصوب: شُش‏آماس
تعریف: التهاب ریه که محدود به دیوارۀ حبابچه‏ها و غالباً ناشی از ویروس ها یا عوامل ناشناخته است
التهاب ریه ها

بپرس