ریشه :
ploutos : ثروت یا دارایی
nomy : دانش - علم
. Plutocracy
حکومت ثروتمندان
( از: ploutos = ثروت - cracy = حکومت )
مثال: Critics argue that the country is turning into a plutocracy.
... [مشاهده متن کامل]
۲. Plutocrat
شخصی که در نظام plutocracy نفوذ دارد؛ ثروتمندِ بانفوذ
مثال: The conference was full of global plutocrats.
ploutos : ثروت یا دارایی
nomy : دانش - علم
حکومت ثروتمندان
( از: ploutos = ثروت - cracy = حکومت )
مثال: Critics argue that the country is turning into a plutocracy.
... [مشاهده متن کامل]
شخصی که در نظام plutocracy نفوذ دارد؛ ثروتمندِ بانفوذ
مثال: The conference was full of global plutocrats.
جامعه ای که در آن ثروت توسط عده معدودی کنترل می شود و رشد اقتصادی به همان اقلیت ثروتمند وابسته می شود.
حکومت اقلیت ثروتمند