1. What he disliked was pluperfect history, a double shift into the past, into the dead and gone.
[ترجمه گوگل]چیزی که او دوست نداشت، تاریخ پرپرفکت بود، یک تغییر دوگانه به گذشته، به مردگان و رفته بود
[ترجمه ترگمان]چیزی که او دوست نداشت تاریخ pluperfect بود، یک شیفت دوبل در گذشته و در میان مردگان و از بین رفته بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
2. And the past past. the pluperfect, can not have existed for him at all.
[ترجمه گوگل]و گذشته گذشته پرپرفکت، اصلا نمی تواند برای او وجود داشته باشد
[ترجمه ترگمان]و گذشته ها گذشته the نمیتونه برای اون وجود داشته باشه
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
3. I would argue that it was pluperfect obviously disabled the banks and the major investment banks.
[ترجمه گوگل]من میتوانم استدلال کنم که بسیار عالی بود، آشکارا بانکها و بانکهای سرمایهگذاری بزرگ را از کار انداخت
[ترجمه ترگمان]من استدلال خواهم کرد که این امر به طور واضح بانک ها و بانک های بزرگ سرمایه گذاری را از کار می اندازد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
4. He spoke with pluperfect precision.
5. Maude, on the other hand, had gone deep into the pluperfect, eleven generations of it.
[ترجمه گوگل]از سوی دیگر، ماود به عمق یازده نسل آن رفته بود
[ترجمه ترگمان]ماد مو ازل، از طرف دیگر حدود یازده نسل از آن گذشته بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
6. He was always making diagrams of verbs and their inflections, and he looked for opportunities to show off his mastery of the pluperfect and future perfect tenses, his two favorites.
[ترجمه گوگل]او همیشه نمودار افعال و عطف آنها را می ساخت و به دنبال فرصت هایی می گشت تا تسلط خود را بر زمان های مضاعف و آینده کامل، دو مورد مورد علاقه خود، نشان دهد
[ترجمه ترگمان]او همیشه نمودار افعال و inflections را درست می کرد، و به دنبال فرصت هایی می گشت تا تسلط خود را در زمان pluperfect و زمان مناسب آینده، که دو مورد مورد علاقه اش بود، نشان دهد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید