plummy

/ˈplʌmi//ˈplʌmi/

پر از آلو (یا آلوچه یا گوجه)، پر آلو، دارای طعم آلو، آلو مزه، دارای صدای گرم و رسا، گوجه دار، بسیار خوب، عالی

جمله های نمونه

1. This wine has an almost plummy flavour.
[ترجمه گوگل]این شراب طعمی تقریباً آلویی دارد
[ترجمه ترگمان] این شراب تقریبا بوی plummy رو میده
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. It has some plummy fruit, with sufficient tannin for only £ 7
[ترجمه گوگل]مقداری میوه آلوچه ای دارد که فقط 7 پوند تانن کافی دارد
[ترجمه ترگمان]مقداری میوه plummy دارد که فقط برای ۷ پوند کافی است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. In spite of that plummy voice, she'd make it all right, or his name wasn't Walter Wetherby!
[ترجمه گوگل]علیرغم آن صدای بداخلاق، او همه چیز را درست می کرد، وگرنه نام او والتر وتربی نبود!
[ترجمه ترگمان]با وجود آن صدای آبدار، حالش خوب شده بود، یا اسمش والتر Wetherby نبود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. Style: Dry red, medium - bodied, plummy flavors and smooth tannins.
[ترجمه گوگل]سبک: قرمز خشک، بدنه متوسط، طعم‌های آلویی و تانن‌های صاف
[ترجمه ترگمان]سبک: خشک کردن قرمز، بدن میانی، طعم ها و tannins صاف
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. Rich and plummy on the palate, this easy drinking rose wine has deep cherry undertones and a soft, smooth finish.
[ترجمه گوگل]این شراب رز غنی و لطیف در کام، این شراب رز آسان دارای ته رنگ های عمیق گیلاسی و ظاهری نرم و صاف است
[ترجمه ترگمان]غنی و آبدار در the، این آشامیدن آسان، شراب شیرین، نرم و نرم و نرم است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. In the mouth sweet and plummy fruit with an impressive vigor, length, and freshness.
[ترجمه گوگل]در دهان میوه شیرین و آلوچه ای با قوت، طول و طراوت چشمگیر
[ترجمه ترگمان]در دهان، میوه شیرین و plummy با طراوت، بلندی و تازگی داشت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. Rich and plummy on the palate, this easy drinking rose wine has cherry undertones and a soft, smooth finish.
[ترجمه گوگل]این شراب رز غنی و لطیف در کام، این شراب رز آسان دارای رنگ های گیلاسی و ظاهری نرم و صاف است
[ترجمه ترگمان]غنی و آبدار در the، این آشامیدن آسان، شراب سفید و یک پایان نرم و نرم است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. Comments: Medimm - Bodied red wine with concentrated blackcurrant and plummy bouquet, velvet texture with vanilla oaks taste.
[ترجمه گوگل]توضیحات: Medimm - شراب قرمز بدنه با انگور سیاه غلیظ و دسته گل آلو، بافت مخملی با طعم بلوط وانیلی
[ترجمه ترگمان]توضیحات: شراب قرمز Medimm با blackcurrant متمرکز و دسته گل plummy، بافت مخملی با طعم بلوط وانیل
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. The sounds produced by the bassist, Phil Lesh, were by turns plummy and thick, trebly and melodic.
[ترجمه گوگل]صداهای تولید شده توسط نوازنده بیس، فیل لش، به نوبه خود کثیف و غلیظ، سه گانه و ملودیک بود
[ترجمه ترگمان]صداهای تولید شده توسط نوازنده گیتار، فیل Lesh، به نوبت plummy، کلفت، سه برابر و melodic می شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. Medimm - Bodied red wine with concentrated blackcurrant and plummy bouquet, velvet texture with vanilla oaks taste.
[ترجمه گوگل]Medimm - شراب قرمز بدنه با انگور سیاه غلیظ و دسته گل آلو، بافت مخملی با طعم بلوط وانیلی
[ترجمه ترگمان]شراب قرمز، شراب قرمز با روکش تزیین شده، بافت مخملی با طعم وانیل
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. Style: Dry red, full - bodied, vanilla oak and plummy taste.
[ترجمه گوگل]سبک: قرمز خشک، بدن پر، بلوط وانیلی و طعم آلو
[ترجمه ترگمان]سبک: خشک، قرمز، تنومند، وانیل، و مزه plummy
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

انگلیسی به انگلیسی

• good (informal); marvelous, excellent; plum-filled, containing plums
if you say that someone has a plummy voice or accent, you mean that they speak in a rather old-fashioned, upper-class english way.
something that is plummy is dark red in colour; a literary use.

پیشنهاد کاربران

بپرس