plummeting life satisfaction

پیشنهاد کاربران

🔸 معادل فارسی:
• سقوط شدید رضایت از زندگی
• افت ناگهانی کیفیت تجربه ی زیست
• کاهش چشمگیر احساس خوشبختی
________________________________________
🔸 تعریف ها:
1. ** ( اجتماعی – اصلی ) :** کاهش سریع و شدید در میزان رضایت افراد از زندگی روزمره، شرایط اقتصادی یا اجتماعی.
...
[مشاهده متن کامل]

- مثال: Surveys show plummeting life satisfaction among young adults.
نظرسنجی ها کاهش شدید رضایت از زندگی در میان جوانان را نشان می دهند.
2. ** ( روان شناختی – عمومی ) :** افت محسوس در احساس خوشبختی، آرامش یا رضایت درونی افراد.
- مثال: Economic crises often lead to plummeting life satisfaction.
بحران های اقتصادی معمولاً باعث سقوط رضایت از زندگی می شوند.
________________________________________
🔸 مترادف ها:
declining happiness – falling well - being – dropping quality of life – diminishing satisfaction – worsening life outlook
________________________________________
🔸 مثال ها:
• Rising unemployment has caused plummeting life satisfaction.
افزایش بیکاری باعث سقوط رضایت از زندگی شده است.
• Surveys reveal plummeting life satisfaction in times of political instability.
نظرسنجی ها در دوره های بی ثباتی سیاسی سقوط رضایت از زندگی را نشان می دهند.
• Inflation led to plummeting life satisfaction among middle - class families.
تورم باعث افت شدید رضایت از زندگی در میان خانواده های طبقه متوسط شد.