1. prices may plummet later
ممکن است بعدا قیمت ها شدیدا تنزل کند.
2. For some inexplicable reason her spirits seemed to plummet earthwards.
[ترجمه گوگل]به دلایلی غیرقابل توضیح به نظر می رسید که روحیه او به سمت زمین سقوط می کند
[ترجمه ترگمان]به دلیلی نامعلوم، به نظر می رسید که روحش در earthwards سقوط می کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
3. Except in the unlikely event that rates soon plummet, it could cost the bank up to £100m this year.
[ترجمه گوگل]به جز در صورت بعید که نرخ ها به زودی سقوط کند، ممکن است امسال تا 100 میلیون پوند برای بانک هزینه داشته باشد
[ترجمه ترگمان]به جز در رویدادی که بعید به نظر می رسد که نرخ به زودی کاهش یابد، ممکن است این بانک تا ۱۰۰ میلیون پوند امسال هزینه داشته باشد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
4. And Forbes began to plummet in the polls.
[ترجمه گوگل]و فوربس در نظرسنجی ها شروع به سقوط کرد
[ترجمه ترگمان]و \"فوربز\" در رای گیری شروع به کاهش کرده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
5. The rope snapped, causing the climber to plummet several hundred feet down the mountain.
[ترجمه گوگل]طناب پاره شد و باعث شد که کوهنورد چند صد فوتی از کوه پایین بیاید
[ترجمه ترگمان]طناب پاره شد و باعث شد که کوهنورد چند صد متر از کوه پایین بیاید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
6. An excellent rice harvest caused prices to plummet by 40 %.
[ترجمه گوگل]برداشت عالی برنج باعث شد قیمت ها تا 40 درصد کاهش یابد
[ترجمه ترگمان]برداشت عالی برنج باعث کاهش ۴۰ درصدی قیمت برنج شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
7. A drought caused agricultural production to plummet 11 % in 199 driving up food prices and retarding overall economic growth.
[ترجمه گوگل]خشکسالی باعث شد که تولیدات کشاورزی در سال 199 به میزان 11 درصد کاهش یابد و قیمت مواد غذایی را افزایش داد و رشد اقتصادی کلی را به تاخیر انداخت
[ترجمه ترگمان]خشکسالی باعث کاهش ۱۱ درصدی تولید کشاورزی در ۱۹۹ قیمت مواد غذایی و رشد کلی رشد اقتصادی شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
8. This year, that amount could plummet to $ 1 million, a serious blow to the already financially struggling tribe.
[ترجمه گوگل]امسال، این مبلغ می تواند به 1 میلیون دلار کاهش یابد، که ضربه ای جدی به قبیله ای است که از نظر مالی در حال حاضر دچار مشکل شده است
[ترجمه ترگمان]در سال جاری، این مبلغ به ۱ میلیون دلار کاهش خواهد یافت که ضربه جدی به قبیله ای که از نظر مالی در حال مبارزه با آن است، می باشد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
9. Temperatures plummet to minus sixty degrees or lower at night even at the equator in midsummer.
[ترجمه گوگل]دما در شب حتی در استوا در اواسط تابستان به منفی شصت درجه یا کمتر می رسد
[ترجمه ترگمان]درجه حرارت هوا به من های شصت درجه یا پایین در شب حتی در خط استوا در چله تابستان کاهش می یابد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
10. Temperatures during the long Mercurian night would probably plummet to below zero.
[ترجمه گوگل]دما در طول شب طولانی عطارد احتمالاً به زیر صفر خواهد رسید
[ترجمه ترگمان]درجه حرارت در طول شب دراز مدت احتمالا به کم تر از صفر می رسید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
11. And, just like a spent rocket, the plummet to earth is happening even faster than the upward rise.
[ترجمه گوگل]و درست مانند یک موشک خرج شده، سقوط به زمین حتی سریعتر از صعود به سمت بالا اتفاق می افتد
[ترجمه ترگمان]و درست مثل یک موشک مصرف شده، افت زمین حتی سریع تر از افزایش رو به بالا در حال رخ دادن است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
12. This has caused confidence to plummet in recent months after a decade - long boom in commercial property.
[ترجمه گوگل]این باعث شده است که اعتماد در ماه های اخیر پس از یک دهه - رونق طولانی در املاک تجاری - کاهش یابد
[ترجمه ترگمان]این باعث کاهش اعتماد به افت در ماه های اخیر پس از یک دهه رونق اقتصادی شده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
13. Photo: Two news helicopters plummet to earth after colliding midair over a park in Phoenix, Arizona.
[ترجمه گوگل]عکس: دو هلیکوپتر خبری پس از برخورد در هوا بر فراز پارکی در فینیکس، آریزونا به زمین سقوط کردند
[ترجمه ترگمان]عکس: دو هلیکوپتر خبری پس از برخورد در وسط یک پارک در فونیکس در آریزونا به زمین سقوط کردند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
14. Grogginess, sleepiness and the inevitable productivity plummet.
[ترجمه گوگل]گیجی، خواب آلودگی و بهره وری اجتناب ناپذیر کاهش می یابد
[ترجمه ترگمان]خواب آلودگی، خواب آلودگی و کاهش اجتناب ناپذیر بهره وری
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
15. Just watch your electricity bills plummet!
[ترجمه گوگل]فقط مراقب کاهش شدید قبض های برق خود باشید!
[ترجمه ترگمان]فقط مراقب bills electricity باش
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید