plume

/ˈpluːm//pluːm/

معنی: پر، تل، ارایش دادن، بالیدن، با پر اراستن
معانی دیگر: شهپر، پر بزرگ، شاهپر، بزرگ پر، پر زینتی، پر (خوش نما)، توده ی پر، کاکل، (دود یا گرد و خاک یا ابر و غیره) ستون، (به خود) بالیدن، تفاخر کردن، نازیدن، دود کردن، ستون وارمتصاعد شدن، رجوع شود به: plumage، (زیست شناسی) زایده ی پری، زایده ی پر مانند، پر سانه، جایزه، ارزانه، پردار کردن، پر درآوردن، (پرنده) پر خود را تمیز و آراسته کردن، پر ارایشی، پر کلاه زنان

بررسی کلمه

اسم ( noun )
(1) تعریف: a feather, esp. a large, colorful, or fluffy one.

- An ostrich has long, colorful plumes.
[ترجمه علی میرزائی] یک شتر مرغ دارای شاه پرهای بلند و رنگارنگ می باشد
|
[ترجمه مصطفی] شتر مرغ پرنده
|
[ترجمه گوگل] شترمرغ دارای پرهای بلند و رنگارنگ است
[ترجمه ترگمان] یک شتر مرغ دارای پره ای بلند و رنگی است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

(2) تعریف: a feather used as a decoration or as a mark of honor, as on a hat or helmet.

- The lancers wore black plumes in their hats.
[ترجمه گوگل] لنسرها پرهای سیاه در کلاه خود داشتند
[ترجمه ترگمان] The در کلاه های خود plumes سیاه به سر داشتند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

(3) تعریف: something that looks feathery.

- We saw plumes of steam rising from the water.
[ترجمه مصطفی] ستون های از بخار را دیدیم که در حال بلند شدن از سطح آب بودند.
|
[ترجمه گوگل] شاهد بودیم که بخار از آب بلند می شد
[ترجمه ترگمان] ما پر از بخار را دیدیم که از آب بالا می آمد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
فعل گذرا ( transitive verb )
حالات: plumes, pluming, plumed
مشتقات: plumeless (adj.), plumelike (adj.)
(1) تعریف: to put one or more feathers on, or to cover with feathers.

(2) تعریف: of a bird, to clean and arrange (its feathers); preen.

(3) تعریف: to be satisfied with (oneself) about something (often fol. by on or upon).

- She plumed herself on her high grades.
[ترجمه گوگل] او خودش را به نمرات بالایش رساند
[ترجمه ترگمان] او خودش را به خاطر نمره عالی پر کرده بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

جمله های نمونه

1. a plume of white feathers projects from its nape
یک دسته پر سفید از قفایش بیرون زده است.

2. on top of his helmet there was a plume of three red feathers
در نوک کلاهخود او یک کاکل مرکب از سه پر قرمز نصب شده بود.

3. She writes under the nom de plume of Alison Cooper.
[ترجمه گوگل]او تحت نام آلیسون کوپر می نویسد
[ترجمه ترگمان] اون زیر اسم مستعار \"آلیسون کوپر\" نوشته
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. A black plume of smoke rose above the city.
[ترجمه گوگل]دود سیاهی از بالای شهر بلند شد
[ترجمه ترگمان]در بالای شهر پر از دود سیاه رنگی دیده می شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. The red plume on the horse's head was nodding to the rhythm of its steps.
[ترجمه گوگل]ستون قرمز روی سر اسب به ریتم قدم هایش سر تکان می داد
[ترجمه ترگمان]کلاه قرمز روی سر اسب با تکان دادن ریتم آن اشاره می کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. A radioactive plume could reach the city within hours.
[ترجمه گوگل]یک ستون رادیواکتیو می تواند ظرف چند ساعت به شهر برسد
[ترجمه ترگمان]یک توده رادیواکتیو ممکن است در عرض چند ساعت به شهر برسد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. A plume of smoke rose from the chimney.
[ترجمه گوگل]دود از دودکش بلند شد
[ترجمه ترگمان]یک ستون دود از بخاری بلند شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. But the hot-spot plume that created this island has been erupting in this way since long before the Tristanians came.
[ترجمه گوگل]اما ستون داغی که این جزیره را ایجاد کرده است از مدت ها قبل از آمدن تریستانی ها به این شکل فوران کرده است
[ترجمه ترگمان]اما پری نقطه داغ که این جزیره را ایجاد کرد از مدت ها قبل از آمدن the فوران کرده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. And a plume of smoke here and there.
[ترجمه گوگل]و یک ستون دود اینجا و آنجا
[ترجمه ترگمان] و یه پر از دود اینجا و اونجا
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. No one has ever imaged a hot-spot plume with seismic tomography.
[ترجمه گوگل]هیچ کس تا به حال یک ستون داغ را با توموگرافی لرزه ای تصویر نکرده است
[ترجمه ترگمان]هیچ کس تا به حال یک توده ذرات داغ با پرتونگاری لرزه ای را تصویر نکرده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. The slow-moving plume has moved thousands of yards past the five-acre yard at Bernardo Avenue and Gamble Lane, health officials say.
[ترجمه گوگل]مقامات بهداشتی می گویند که ستونی که به کندی حرکت می کند هزاران یارد را از حیاط پنج هکتاری در خیابان برناردو و گمبل لین عبور داده است
[ترجمه ترگمان]به گفته مسئولان بهداشتی، این توده آهسته در حال حرکت هزاران یارد از حیاط پنج هکتاری در خیابان برناردو و گمبل لین عبور کرده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. There is again a plume, but additionally horizontal layers of double diffusive convection spread out around this.
[ترجمه گوگل]دوباره یک ستون وجود دارد، اما علاوه بر این، لایه‌های افقی همرفت دوگانه انتشاری در اطراف آن پخش شده‌اند
[ترجمه ترگمان]باز هم یک پری وجود دارد، اما علاوه بر آن لایه های افقی of نفوذی دوگانه در اطراف آن گسترش یافت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. It sent a plume of smoke hundreds of miles east across four states.
[ترجمه گوگل]توده‌ای از دود را صدها مایل به شرق در چهار ایالت فرستاد
[ترجمه ترگمان]در عرض چهار ایالت، انبوهی از دود را به سمت شرق فرستاد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. Lab officials disclosed this week that the plume had been growing for at least six years.
[ترجمه گوگل]مقامات آزمایشگاه این هفته فاش کردند که این ستون حداقل به مدت شش سال در حال رشد بوده است
[ترجمه ترگمان]مقامات آزمایشگاه این هفته فاش کردند که این توده حداقل به مدت شش سال در حال رشد بوده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

15. There was no wind to bend the plume of black smoke rising from the hospital's incineration chimney.
[ترجمه گوگل]هیچ بادی نمی وزید که ستون دود سیاهی را که از دودکش سوزاندن بیمارستان بلند می شد خم کند
[ترجمه ترگمان]هیچ بادی نبود که پر از دود سیاه از بخاری بیمارستان بلند شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

مترادف ها

پر (اسم)
fin, cilium, feather, plume

تل (اسم)
hill, plume

ارایش دادن (فعل)
adorn, decorate, beautify, embellish, garnish, lard, plume, purfle

بالیدن (فعل)
pique, brave, pride, magnify, grow, glory, boast, flaunt, brag, preen, plume, set up

با پر اراستن (فعل)
feather, plume

تخصصی

[آب و خاک] پر مانند، لکه آلودگی

انگلیسی به انگلیسی

• feather, group of feathers; large body of vapor or fluid that expands upwards and/or outward (i.e. a plume of smoke rising from a fire)
decorate with feathers; clean one's feathers, preen (about birds); cover with feathers
a plume is a large, often brightly coloured bird's feather; a formal use.
a plume of smoke is a small column of it rising into the air.

پیشنهاد کاربران

پر زینتی و بزرگ که روی کلاه می گذاشتند
1. ابری از دود تو کارتونا هست دیدین اتیش روشن میکنن دودش مثه ابر میره بالا
A black plume of smoke rose above the city
2. معنی دیگش میشه پر رو کلاه. فیلمای قدیمی هست پر رو کلاهشون هست ( حالا اون زمان این چه زینتی بوده نمیدونم )
انبوه دود که به بالا میره
plume ( مهندسی محیط زیست و انرژی )
واژه مصوب: پَرشار
تعریف: حجمی از یک مادۀ آلاینده که از منبع انتشار خود به سمت نقاط دورتر حرکت می کند
نقش ( حرکت دود، بخار یا هر نوع سیالی که قابل دیدن باشه )
پلوم
دوده
[توضیح: پلوم بیش تر به معنی دودغلیظ اس. ت پلوم عموماً دارای جِرم مرئی و مانند دانه ی برف ورقه ای ( فَلسی ) یا به صورت ذرت بوداده ( پفکی ) و معمولاً غلیظ است ( سیاه مثل دوده ی کربنی یا آبی مثل دوده ی روغنی ) ]
Exhaust plume
دوده ی اگزوز
ستون دود
تنوره { زمین شناسی و تکتونیک}
( دود و گرد و غبار ) فواره

بپرس