1. He finally plucked up courage to ask her to marry him.
[ترجمه گوگل]او در نهایت جرات پیدا کرد و از او خواست تا با او ازدواج کند
[ترجمه ترگمان]بالاخره شهامت این را پیدا کرد که از او بخواهد با او ازدواج کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]بالاخره شهامت این را پیدا کرد که از او بخواهد با او ازدواج کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
2. I shall have to pluck up courage and speak to her about it.
[ترجمه گوگل]من باید شجاعت پیدا کنم و در مورد آن با او صحبت کنم
[ترجمه ترگمان]باید دل و جرئت داشته باشم و در این مورد با او صحبت کنم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]باید دل و جرئت داشته باشم و در این مورد با او صحبت کنم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
3. It took me about two hours to pluck up courage to call.
[ترجمه گوگل]حدود دو ساعت طول کشید تا جرات تماس گرفتن را پیدا کنم
[ترجمه ترگمان]دو ساعت طول کشید تا جرات زنگ زدن پیدا کنم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]دو ساعت طول کشید تا جرات زنگ زدن پیدا کنم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
4. Eventually I plucked up courage and booked a ticket to Amsterdam with the sole purpose of getting laid.
[ترجمه گوگل]در نهایت شجاعت به دست آوردم و بلیط آمستردام را تنها با این هدف رزرو کردم
[ترجمه ترگمان]بالاخره من شجاعت را از دست دادم و یک بلیط برای آمستردام با تنها هدف از دست دادن آن را رزرو کردم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]بالاخره من شجاعت را از دست دادم و یک بلیط برای آمستردام با تنها هدف از دست دادن آن را رزرو کردم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
5. Nelly begged me not to leave her, and plucking up courage I stayed.
[ترجمه گوگل]نلی به من التماس کرد که او را ترک نکنم و با شجاعت در آنجا ماندم
[ترجمه ترگمان]نلی به من التماس کرد که او را ترک نکنم و شجاعت خود را به دست آورم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]نلی به من التماس کرد که او را ترک نکنم و شجاعت خود را به دست آورم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
6. But eventually, he plucked up courage to see a solicitor.
[ترجمه گوگل]اما در نهایت، او جرات پیدا کرد و به یک وکیل مراجعه کرد
[ترجمه ترگمان]اما سرانجام، جرات پیدا کردن مشاور حقوقی را پیدا کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]اما سرانجام، جرات پیدا کردن مشاور حقوقی را پیدا کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
7. Kent suspected that if the fellow ever did pluck up courage to call he would be disappointed.
[ترجمه گوگل]کنت مشکوک بود که اگر آن شخص جرأت کند زنگ بزند، ناامید خواهد شد
[ترجمه ترگمان]کنت حدس می زد که اگر این مرد جرات کرده باشد که با او تماس بگیرد نا امید خواهد شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]کنت حدس می زد که اگر این مرد جرات کرده باشد که با او تماس بگیرد نا امید خواهد شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
8. In times of difficulty we must pluck up courage.
[ترجمه گوگل]در مواقع سختی باید شجاعت داشته باشیم
[ترجمه ترگمان]به سختی باید دل و جرات پیدا کنیم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]به سختی باید دل و جرات پیدا کنیم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
9. You must pluck up courage and have it out with Sun - fu once and for all!
[ترجمه گوگل]شما باید شجاعت داشته باشید و آن را با Sun - fu یک بار برای همیشه انجام دهید!
[ترجمه ترگمان]شما باید شجاعت خود را به دست آورید و یک بار و برای همیشه آن را بیرون بیاورید!
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]شما باید شجاعت خود را به دست آورید و یک بار و برای همیشه آن را بیرون بیاورید!
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
10. Wish you can benefit from our online sentence dictionary and make progress every day!
[ترجمه گوگل]ای کاش می توانید از فرهنگ لغت جملات آنلاین ما بهره مند شوید و هر روز پیشرفت کنید!
[ترجمه ترگمان]ای کاش شما می توانید از فرهنگ لغت آنلاین ما بهره مند شوید و هر روز پیشرفت کنید!
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]ای کاش شما می توانید از فرهنگ لغت آنلاین ما بهره مند شوید و هر روز پیشرفت کنید!
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
11. You need to understand that no one should pluck up courage, not to dispute that in order to break your friendship over the years.
[ترجمه گوگل]شما باید درک کنید که هیچ کس نباید شجاعت پیدا کند، نه اینکه در این مورد بحث کنید تا دوستی خود را در طول این سال ها از بین ببرید
[ترجمه ترگمان]تو باید درک کنی که هیچ کس جرات پیدا کردن شجاعت تو را ندارد، نه برای این که در این سال ها دوستی تو را به هم بزند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]تو باید درک کنی که هیچ کس جرات پیدا کردن شجاعت تو را ندارد، نه برای این که در این سال ها دوستی تو را به هم بزند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
12. Then her own lips lost their evenness, and she struggled long before she could pluck up courage to contemplate this new disaster.
[ترجمه گوگل]سپس لبهای خودش یکنواختی خود را از دست داد و مدتها قبل از اینکه بتواند جرات و شهامتی برای فکر کردن به این فاجعه جدید بیاورد تلاش کرد
[ترجمه ترگمان]آن وقت لب های خودش evenness را از دست داد و خیلی طول کشید تا بتواند شهامت این فاجعه جدید را تحمل کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]آن وقت لب های خودش evenness را از دست داد و خیلی طول کشید تا بتواند شهامت این فاجعه جدید را تحمل کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید