پیش رفتن، ادامه دادن ( با قدرت و مصمم با وجود مشکلات )
مثال:
As far as I'm concerned there's a need to plough ahead with the discoveries and applications of nanotechnology. تا انجا که بمن مربوط میشود، نیاز به پیشبرد اکتشافات و کاربردهای فناوری وجود دارد
مثال:
As far as I'm concerned there's a need to plough ahead with the discoveries and applications of nanotechnology. تا انجا که بمن مربوط میشود، نیاز به پیشبرد اکتشافات و کاربردهای فناوری وجود دارد
از آنجائیکه من نگرانش هستم ، تحقیقات عمیقتری برای کشفیات و کاربردهای نانوتکنولوژی لازم است.
با وجود سختی ها ادامه دادن