plotting
ثبت یا رسم مسیر حرکت، بردن نقاط روى طرح یانقشه علوم نظامى : رسم مسیر ناوبرى هواپیما یا کشتى محل هدف یا دشمن
تخصصی
[آمار] رسم نمودار
پیشنهاد کاربران
توطئه
مثال:
From the very first hours and days of the Revolution, the US embassy served as a center for networking and plotting against the Revolution.
از همان ساعات و روزهای نخست انقلاب، سفارت آمریکا به عنوان مرکزی برای شبکه سازی و توطئه بر علیه انقلاب بکار می رفت.
مثال:
از همان ساعات و روزهای نخست انقلاب، سفارت آمریکا به عنوان مرکزی برای شبکه سازی و توطئه بر علیه انقلاب بکار می رفت.
نقشه کشیدن، رسم نمودار
نقشه، فریب
توطئه