plop

/ˈplɑːp//plɒp/

معنی: تلپ، تلپی، تلپی افتادن، با صدای تلپ
معانی دیگر: (صدای افتادن چیز مسطح در آب) تالاپ، شلپ، تالاپ کردن، (با صدای تلپ یا شلپ) افتادن، صدای چیز پهنی که بر روی اب بیفتد

بررسی کلمه

فعل گذرا ( transitive verb )
حالات: plops, plopping, plopped
• : تعریف: to drop heavily or forcefully.
مشابه: plump

- She plopped the magazines down on the table.
[ترجمه گوگل] او مجلات را روی میز ریخت
[ترجمه ترگمان] او مجله را روی میز گذاشت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
فعل ناگذر ( intransitive verb )
(1) تعریف: to make a sound like a heavy object falling into water; plunk.

(2) تعریف: to drop or fall heavily.
مشابه: plump, sink, slump

- The weary man plopped down on the bed.
[ترجمه گوگل] مرد خسته روی تخت افتاد
[ترجمه ترگمان] پیرمرد خسته روی تخت نشست
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
اسم ( noun )
• : تعریف: a sound or motion like that of a heavy object falling into water.
مشابه: plump
قید ( adverb )
• : تعریف: with a plopping sound.

- The vase fell plop onto the sofa .
[ترجمه گوگل] گلدان روی مبل افتاد
[ترجمه ترگمان] گلدان روی کاناپه ولو شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

جمله های نمونه

1. the plop of a toad jumping into the pond
صدای تالاپ وزغی که توی استخر پرید

2. The stone fell into the water with a plop.
[ترجمه گوگل]سنگ با شپش در آب افتاد
[ترجمه ترگمان]سنگ با صدای تالاپ روی آب افتاد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. Another drop of water fell with a soft plop.
[ترجمه گوگل]یک قطره دیگر آب با یک ضربه نرم افتاد
[ترجمه ترگمان]یک قطره آب دیگر با صدای تلپ به زمین افتاد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. Can you just plop some ice in my drink?
[ترجمه گوگل]آیا می توانی فقط کمی یخ در نوشیدنی من بریزی؟
[ترجمه ترگمان]میشه یه کم یخ توی نوشیدنی من بذاری؟
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. The stone fell with a plop into the river.
[ترجمه گوگل]سنگ با یک خاکستر در رودخانه افتاد
[ترجمه ترگمان]سنگ با صدای تلپ به رودخانه افتاد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. The stone fell plop into the water.
[ترجمه گوگل]سنگ در آب افتاد
[ترجمه ترگمان]سنگ با صدای تلپ به آب افتاد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. Her earring went plop into the soup.
[ترجمه گوگل]گوشواره اش داخل سوپ رفت
[ترجمه ترگمان]گوشواره ای به داخل سوپ رفت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. Did you hear it plop?
[ترجمه گوگل]صداش را شنیدی؟
[ترجمه ترگمان]صدای تالاپ و تولوپ بلند شد؟
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. The green ones held on tighter, didn't plop into her palms but had to be tugged.
[ترجمه گوگل]سبزه‌های سبز را محکم‌تر نگه داشتند، در کف دستش فرو نمی‌رفتند، بلکه باید کشیده می‌شدند
[ترجمه ترگمان]برگ های سبز را محکم تر نگه داشتند، صدای تالاپ t در کف دستانش نبود، اما مجبور شدند به زور بکشند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. A prim plop as it landed, sank.
[ترجمه گوگل]هنگام فرود آمدن، یک ضربه اولیه غرق شد
[ترجمه ترگمان]وقتی فرود آمد، صدای تالاپ بلندی به گوش رسید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. It came out with a sickening plop and a gushing gout of blood.
[ترجمه گوگل]با صدای ناخوشایند و نقرس فوران خون بیرون آمد
[ترجمه ترگمان]با صدای تالاپ sickening و نقرس از خون بیرون آمد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. There was a plop as it landed in the water, then it thrashed around wildly for a few seconds before settling down.
[ترجمه گوگل]هنگامی که در آب فرود آمد، یک رگبار به وجود آمد، سپس برای چند ثانیه قبل از نشستن به طور وحشیانه به اطراف کوبید
[ترجمه ترگمان]صدای تلپ در آب به گوش رسید و چند ثانیه قبل از اینکه به زمین بیفتد، وحشیانه به اطراف ضربه زد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. The hobo could not flow, could not plop.
[ترجمه گوگل]هوبو نمی توانست جریان داشته باشد، نمی توانست بپرد
[ترجمه ترگمان]The نمی توانست جاری شود، نمی توانست صدای تالاپ و تولوپ بلند شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. Just plop the noodles over the center of the sauce.
[ترجمه گوگل]فقط نودل ها را روی وسط سس بریزید
[ترجمه ترگمان] فقط ماکارونی رو به وسط سس بیار
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

15. The soap fell plop into the bath.
[ترجمه گوگل]صابون به داخل حمام افتاد
[ترجمه ترگمان] صابون توی وان فرو ریخت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

مترادف ها

تلپ (اسم)
plop

تلپی (صفت)
plop

تلپی افتادن (فعل)
plop, plunk

با صدای تلپ (قید)
plop, plunk

انگلیسی به انگلیسی

• fall down, sink, drop
a plop is a soft gentle sound, like the sound made by something light dropping into water.
if something plops into a liquid, it drops into it with a soft gentle sound.

پیشنهاد کاربران

### 1. Plop down
معنی: با صدای "تاپ" نشستن/انداختن
✅ "He plopped down on the couch after work. "
✅ "بعد از کار با یک ضمه صدا روی مبل افتاد. "
- - -
### 2. Plop into
معنی: با صدای "چلپ" داخل چیزی افتادن
...
[مشاهده متن کامل]

✅ "A frog plopped into the pond. "
✅ "یک قورباغه با صدای چلپ داخل برکه افتاد. "
- - -
### 3. Plop yourself
معنی: خود را با بی حواسی انداختن
✅ "She plopped herself in the chair, exhausted. "
✅ "او خسته و بی حال خودش را توی صندلی انداخت. "
- - -
### 4. Plop of rain
معنی: چکه باران ( با صدای مشخص )
✅ "We heard plops of rain on the roof. "
✅ "صدای تاپ تاپ قطره های باران روی سقف را می شنیدیم. "
- - -
### 5. Plop in/out
معنی: با صدای توپ افتادن داخل/خارج چیزی
✅ "The stone plopped out of his hand. "
✅ "سنگ با یک صدای توپ از دستش افتاد. "
- - -
### 6. Plopping sound
معنی: صدای تاپ/چلپ
✅ "The plopping sound of water droplets was relaxing. "
✅ "صدای چلپ چلپ قطره های آب آرامش بخش بود. "
- - -
### نکات کاربردی:
1. "Plop" معمولاً برای صداهای نرمِ افتادن مایعات یا اجسام نرم استفاده می شود.
2. در فارسی معادل های صوتی مانند "تاپ"، "چلپ"، "خلپ" بسته به زمینه استفاده می شوند.
3. این فعل بیشتر در موقعیت های غیررسمی کاربرد دارد.
مثال اضافه:
✅ "The baby plopped the toy into the bath. "
✅ "بچه اسباب بازی را با یک صدای چلپ توی حمام انداخت. "
deepseek

بپرس