ploidy


تعداد کروموزوم های هسته

جمله های نمونه

1. DNA ploidy may be a valuable parameter for prognostic of esophageal cancer.
[ترجمه گوگل]پلوئیدی DNA ممکن است یک پارامتر ارزشمند برای پیش آگهی سرطان مری باشد
[ترجمه ترگمان]تشخیص DNA ممکن است یک پارامتر با ارزش برای تشخیص سرطان esophageal باشد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. The DNA ploidy, tumor markers and E CD can predict the metastasis degree.
[ترجمه گوگل]پلوئیدی DNA، تومور مارکرها و E CD می توانند درجه متاستاز را پیش بینی کنند
[ترجمه ترگمان]تشخیص DNA، مارکرهای توموری و سی دی می تواند میزان متاستاز را پیش بینی کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. Methods: Tumor cell ploidy and the distribution of tumor cells in each stage of cell cycle were detected by flow cytometry.
[ترجمه گوگل]روش‌ها: پلوئیدی سلول تومور و توزیع سلول‌های تومور در هر مرحله از چرخه سلولی با فلوسایتومتری شناسایی شد
[ترجمه ترگمان]روش ها: ploidy سلولی Tumor و توزیع سلول های تومور در هر مرحله از چرخه سلول با روش cytometry شناسایی شدند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. Conclusion There exists a positive correlation between DNA ploidy and prognosis, which means that DNA ploidy can be one of predicting indexes for malignant tumors in central nervous system.
[ترجمه گوگل]نتیجه گیری ارتباط مثبتی بین پلوئیدی DNA و پیش آگهی وجود دارد، به این معنی که پلوئیدی DNA می تواند یکی از شاخص های پیش بینی تومورهای بدخیم در سیستم عصبی مرکزی باشد
[ترجمه ترگمان]نتیجه گیری یک همبستگی مثبت بین ploidy DNA و پیش بینی وجود دارد که به این معنی است که DNA ploidy می تواند یکی از پیش بینی شاخص ها برای تومورهای بدخیم در سیستم عصبی مرکزی باشد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. Objective:To determine the prognostic value of DNA ploidy and nuclear morphometry, and its relations to nuclear grading in renal cell carcinoma.
[ترجمه گوگل]هدف: تعیین ارزش پیش آگهی پلوئیدی DNA و مورفومتری هسته و ارتباط آن با درجه بندی هسته ای در کارسینوم سلول کلیوی
[ترجمه ترگمان]هدف: تعیین ارزش تشخیصی of و morphometry هسته ای و روابط آن با درجه بندی هسته ای در carcinoma سلول کلیه
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. The DNA ploidy types and aneuploid was associated with prognosis.
[ترجمه گوگل]انواع پلوئیدی DNA و آنیوپلوئید با پیش آگهی همراه بود
[ترجمه ترگمان]انواع دی ان ای DNA و aneuploid با پیش بینی مرتبط بودند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. A wide range of ploidy variation occur to the complex, for example diploid, tetraploid, hexaploid, octoploid, and even dodecaploid.
[ترجمه گوگل]طیف وسیعی از تنوع پلوئیدی در کمپلکس رخ می دهد، به عنوان مثال دیپلوئید، تتراپلوئید، هگزاپلوید، اکتوپلوئید و حتی دودکاپلوئید
[ترجمه ترگمان]گستره وسیعی از تنوع زیستی به مجموعه رخ می دهد، برای مثال دو تایی، tetraploid، hexaploid، octoploid، و حتی dodecaploid
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. DNA average ploidy value and DNA ploidy type can be used as an important reference index for differential diagnosis and malignance of prostate cancer.
[ترجمه گوگل]میانگین مقدار پلوئیدی DNA و نوع پلوئیدی DNA می تواند به عنوان یک شاخص مرجع مهم برای تشخیص افتراقی و بدخیمی سرطان پروستات استفاده شود
[ترجمه ترگمان]DNA میانگین DNA و نوع ploidy DNA می تواند به عنوان یک شاخص مرجع مهم برای تشخیص افتراقی و تشخیص سرطان پروستات استفاده شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. Progress of ploidy determination and chromosome doubling in cucurbit crops are also reviewed.
[ترجمه گوگل]پیشرفت تعیین پلوئیدی و دو برابر شدن کروموزوم در محصولات زراعی کدو نیز مورد بررسی قرار می گیرد
[ترجمه ترگمان]پیشرفت تعیین ploidy و دو برابر شدن کروموزوم در محصولات کشاورزی نیز مورد بررسی قرار می گیرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. The identification results of cell ploidy in the material induced showed that most strains were mosaic with diploid and tetraploid cells at average levels of 7 4% and 20. 6% respectively.
[ترجمه گوگل]نتایج شناسایی پلوئیدی سلولی در ماده القا شده نشان داد که اکثر سویه‌ها موزاییکی با سلول‌های دیپلوئید و تتراپلوئید به ترتیب در سطوح 4/7 درصد و 6/20 درصد بودند
[ترجمه ترگمان]نتایج شناسایی of سلول در مواد القا شده نشان داد که بیشتر strains با سلول های diploid و tetraploid در سطوح متوسط ۷ و ۲۰ % بودند به ترتیب ۶ %
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. Ploidy breeding is an effective and economical breeding method in this way.
[ترجمه گوگل]پرورش پلوئیدی یک روش اصلاحی موثر و اقتصادی در این راه است
[ترجمه ترگمان]پرورش ploidy روشی موثر و مقرون به صرفه در این روش است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. Progress of method of ploidy determination and technique of chromosome doubling in cucumber were summarized.
[ترجمه گوگل]پیشرفت روش تعیین پلوئیدی و تکنیک دو برابر شدن کروموزوم در خیار خلاصه شد
[ترجمه ترگمان]پیشرفت روش تعیین ploidy و تکنیک دو برابر شدن کروموزوم در خیار به طور خلاصه بیان شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. Results showed that expression of poly ploidy giantism resulting from chromosome duplication were evident not only among organs but also among tissues of the same organ.
[ترجمه گوگل]نتایج نشان داد که بیان غول‌سازی پلی پلوئیدی ناشی از تکرار کروموزوم نه تنها در بین اندام‌ها بلکه در بافت‌های همان اندام نیز مشهود است
[ترجمه ترگمان]نتایج نشان داد که بیان پلی ploidy ناشی از تکرار کروموزوم نه تنها در میان اندام ها بلکه در میان بافت های بدن نیز مشهود است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. It indicates that the DNA ploidy content play a role in the diagnosis, but there is no remarkable sense to tissue typing, grading, PCNA express degree and prognosis of RMS.
[ترجمه گوگل]این نشان می دهد که محتوای پلوئیدی DNA در تشخیص نقش دارد، اما هیچ حس قابل توجهی در تایپ بافت، درجه بندی، درجه بیان PCNA و پیش آگهی RMS وجود ندارد
[ترجمه ترگمان]این نشان می دهد که محتوای ploidy DNA نقشی در تشخیص را ایفا می کند، اما هیچ حس قابل توجهی برای تعیین بافت، درجه بندی، درجه اعلام نیازهای پس از بحران و پیش بینی RMS وجود ندارد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

پیشنهاد کاربران

بپرس