1. Aircraft production continued to plod along at an agonizingly slow pace.
[ترجمه گوگل]تولید هواپیما با سرعت بسیار آهسته ای به رشد خود ادامه داد
[ترجمه ترگمان]تولید هواپیما با سرعتی بسیار آهسته به سوی plod ادامه داد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
2. They had to plod wearily on up the hill.
[ترجمه گوگل]آنها مجبور بودند با خستگی روی تپه حرکت کنند
[ترجمه ترگمان]به زحمت از تپه بالا می رفتند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
3. They are easy to play; they plod along, and the interest is in the voices and the text.
[ترجمه گوگل]بازی کردن آنها آسان است آنها با هم می روند و علاقه در صداها و متن است
[ترجمه ترگمان]بازی کردن آسان است، با plod می روند، و این علاقه در صداها و متن است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
4. It is a dull plod, although interest is momentarily revived by a recognition of Harryhorse Stone nearby.
[ترجمه گوگل]این یک پله کسل کننده است، اگرچه علاقه لحظه ای با شناسایی هری هورس استون در همان نزدیکی دوباره زنده می شود
[ترجمه ترگمان]این a dull است، هرچند برای لحظه ای به رسمیت شناختن استون کورت بو جود می آید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
5. For many minutes, Ali, Asaad and Isaac plod back and forth in a chain through the snow.
[ترجمه گوگل]برای دقایقی، علی، اسعد و اسحاق به صورت زنجیره ای در میان برف ها به این سو و آن سو می روند
[ترجمه ترگمان]برای چند دقیقه، علی، اسد و ایزاک نیوتن در زنجیر از میان برف به عقب و جلو حرکت می کنند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
6. You either opt out or plod on and make the most of it.
[ترجمه گوگل]شما یا انصراف می دهید و یا از آن استفاده می کنید و نهایت استفاده را می کنید
[ترجمه ترگمان]شما یا plod را انتخاب می کنید و بیشتر آن را درست می کنید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
7. We are rarely content to plod along mechanically.
[ترجمه گوگل]ما به ندرت راضی هستیم که به صورت مکانیکی حرکت کنیم
[ترجمه ترگمان]ما به ندرت به سختی با plod سروکار داریم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
8. He was destined to plod the path of toil.
[ترجمه گوگل]مقدر بود که راه زحمت را بپیماید
[ترجمه ترگمان]مقدر بود که راه کار را طی کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
9. I could recognize his plod anywhere.
[ترجمه گوگل]هرجایی میتونستم دشنامش رو تشخیص بدم
[ترجمه ترگمان]می توانستم صدایش را جایی تشخیص دهم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
10. The secret of good work to plod away and still keep the passion flesh.
[ترجمه گوگل]راز کار خوب برای از بین بردن و همچنان حفظ گوشت شور
[ترجمه ترگمان]راز کار خوب برای پنهان شدن است و همچنان گوشت شور را همچنان نگه می دارد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
11. But it meant that we could plod away unnoticed, plotting more outrageous things.
[ترجمه گوگل]اما این بدان معنا بود که میتوانستیم بدون توجه از آن دور شویم و چیزهای ظالمانهتری طراحی کنیم
[ترجمه ترگمان]اما این بدان معنا بود که ما بدون جلب توجه، بیش از پیش نمی توانستیم حرکت کنیم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
12. These old pals go up in respective post plod old, the majority can be accomplished clean-fingered act according to fair, made graven contribution for country, humanness civilian.
[ترجمه گوگل]این رفقای قدیمی در پست مربوطه بالا میروند، اکثریت را میتوان با انگشتان پاک مطابق با عادلانه انجام داد، سهم حک شده برای کشور، انسانیت غیرنظامیان
[ترجمه ترگمان]این دوستان قدیمی در post (plod)خود بالا می روند، اکثریت را می توان با توجه به عادلانه بودن، نقش ایفا کرد و نقش مدنی و انسانیت را ایفا کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
13. Let Bush plod through his weighty biographies or watch his football games; Barack Obama seconds the sentiment of D. H. Lawrence that “the novel is the one bright book of life. ”
[ترجمه گوگل]اجازه دهید بوش زندگینامه های سنگین خود را به تصویر بکشد یا بازی های فوتبالش را تماشا کند باراک اوباما این احساس D H Lawrence را تأیید می کند که «رمان تنها کتاب روشن زندگی است ”
[ترجمه ترگمان]اجازه دهید روایت خود را از میان biographies سنگین خود عبور دهد یا بازی های فوتبال خود را تماشا کند؛ باراک اوباما ثانیه احساس د ه لورنس گفت: \" این رمان یک کتاب روشن از زندگی است \"
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
14. At other times they plod along in drawn - out lines, creating deep ruts in the dusty soil.
[ترجمه گوگل]در زمانهای دیگر آنها در خطوط کشیده میروند و شیارهای عمیقی در خاک غبارآلود ایجاد میکنند
[ترجمه ترگمان]در زمان های دیگر، در امتداد خطوط کشیده شده و کشیده، گودال های عمیق در خاک گرد آلود ایجاد می کنند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید