1. solar plexus
شبکه ی اعصاب ورا شکمی
2. Further protostome diversification led to a plexus of annelids, molluscs and near relatives.
[ترجمه گوگل]تنوع بیشتر پروتوستوم منجر به ایجاد شبکه ای از حلزون ها، نرم تنان و خویشاوندان نزدیک شد
[ترجمه ترگمان]تنوع زیستی بیشتر منجر به شبکه کوروئید of، molluscs و خویشاوندان نزدیک شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
3. The efferent glomerular capillaries form a capillary plexus surrounding the proximal tubules.
[ترجمه گوگل]مویرگ های گلومرولی وابران یک شبکه مویرگی را در اطراف لوله های پروگزیمال تشکیل می دهند
[ترجمه ترگمان]مویرگ ها بستری از مویرگ ها شبکه ای از مویرگ ها را شکل می دهند که لوله های proximal مجاور را احاطه کرده اند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
4. Neurones in the myenteric plexus were not identified in the colon and were sparse and appeared degenerate in the appendix and ileum.
[ترجمه گوگل]نورون ها در شبکه میانتریک در کولون شناسایی نشدند و کمیاب بودند و در آپاندیس و ایلئوم دژنره شده به نظر می رسیدند
[ترجمه ترگمان]neurones در شبکه کوروئید در the شناسایی نشد و به صورت پراکنده در ضمیمه و ileum ظاهر شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
5. Then, with a sickening thud in her solar plexus, she understood.
[ترجمه گوگل]سپس، با صدایی بیمارگونه در شبکه خورشیدی خود، فهمید
[ترجمه ترگمان]سپس با صدایی تهوع آور از شکمش متوجه شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
6. Objective:To establish lumbar plexus digitized visible models for providing more precise anatomic data to minimally invasive surgery.
[ترجمه گوگل]هدف: ایجاد مدلهای دیجیتالی مرئی شبکه کمری برای ارائه دادههای آناتومیک دقیقتر برای جراحیهای کم تهاجمی
[ترجمه ترگمان]هدف: ایجاد شبکه کوروئید نسبت به مدل های مریی برای ارائه اطلاعات دقیق تر و دقیق تر در عمل تهاجمی
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
7. Brachial plexus deficits with and without shoulder dystocia . [ comment ] .
[ترجمه گوگل]نقص شبکه بازویی با و بدون دیستوشی شانه [ اظهار نظر ]
[ترجمه ترگمان]نقص شبکه کوروئید با و بدون شانه خالی کردن شانه [ comment ]
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
8. Parts of the body controlled by the sacral plexus and this chakra include the skeleton system, the legs, and the elimination system.
[ترجمه گوگل]قسمت هایی از بدن که توسط شبکه خاجی و این چاکرا کنترل می شود شامل سیستم اسکلت، پاها و سیستم حذف است
[ترجمه ترگمان]بخش هایی از بدن که توسط شبکه کوروئید اداره می شود و این چاکرا نه شامل سیستم اسکلت، پاها و سیستم حذف است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
9. At each segment, the psoas muscle, lumbar plexus, and nerve roots were dissected.
[ترجمه گوگل]در هر بخش، عضله پسواس، شبکه کمری و ریشه های عصبی تشریح شد
[ترجمه ترگمان]در هر بخش، ماهیچه psoas، شبکه کمری و ریشه های عصبی کنده شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
10. Objective:To observe the feasibility of combined lumbar plexus and sciatic nerve block guided by nerve stimulator in children for lower limb surgery.
[ترجمه گوگل]هدف: مشاهده امکان سنجی ترکیبی از شبکه کمری و بلوک عصب سیاتیک با هدایت محرک عصبی در کودکان برای جراحی اندام تحتانی
[ترجمه ترگمان]هدف: برای مشاهده امکان سنجی شبکه کوروئید و بلوک عصبی sciatic که به وسیله تحریک عصبی تحریک عصبی در کودکان برای انجام عمل به دست آمد، هدایت شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
11. The impact of that failure must have been like a fierce left hook in the solar plexus.
[ترجمه گوگل]تاثیر آن شکست باید مانند یک قلاب چپ شدید در شبکه خورشیدی باشد
[ترجمه ترگمان]تاثیر این شکست باید مانند یک هوک چپ سخت در شبکه شمسی باشد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
12. You go crazy with the frustration and throw a bad punch and take his counter in your mouth or solar plexus.
[ترجمه گوگل]شما از ناامیدی دیوانه می شوید و مشت بدی می اندازید و شمارنده او را در دهان یا شبکه خورشیدی خود می گیرید
[ترجمه ترگمان]با ناامیدی دیوانه می شوید و یک مشت بد بردارید و پیشخوان خود را در دهان یا شبکه شمسی قرار دهید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
13. You could then lean back and pick up the front foot, thrusting it straight into the opponent's solar plexus.
[ترجمه گوگل]سپس می توانید به عقب خم شوید و پای جلو را بردارید و آن را مستقیماً به شبکه خورشیدی حریف فشار دهید
[ترجمه ترگمان]بعد می توانی به عقب تکیه بدهی و پای پیاده را بلند کنی و مستقیم آن را در شبکه انرژی خورشیدی فرو کنی
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
14. When I finally saw his face, the muscles surrounding my solar plexus contracted fiercely with the shock of recognition.
[ترجمه گوگل]وقتی بالاخره صورتش را دیدم، عضلات اطراف شبکه خورشیدی من به شدت با شوک تشخیص منقبض شدند
[ترجمه ترگمان]وقتی بالاخره صورت او را دیدم، عضلات شکمش به شدت با شوک تشخیص چهره درهم فشرده شدند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید