plentifulness


معنی: فراوانی
معانی دیگر: بسیاری، وفور، کفایت

جمله های نمونه

1. However, with the plentifulness of the social physical life, college students are becoming lazy in their behaviors, thus neglecting the value of endurance running.
[ترجمه گوگل]با این حال، با فراوانی زندگی فیزیکی اجتماعی، دانشجویان کالج در رفتارهای خود تنبل می شوند، بنابراین ارزش دویدن استقامتی را نادیده می گیرند
[ترجمه ترگمان]با این حال، با توجه به رشد زندگی فیزیکی اجتماعی، دانش آموزان کالج در رفتار خود تنبل شده اند، بنابراین ارزش تحمل را نادیده می گیرند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. Foreword:The world is plentifulness to much adopt of, get a simple but definite the truth in the complicated thing, is difficult, but viable, we want to analyze.
[ترجمه گوگل]پیشگفتار: جهان فراوانی است که بسیاری از آن را پذیرفته اند، دریافت یک حقیقت ساده اما قطعی در چیزهای پیچیده، دشوار است، اما قابل انجام است، ما می خواهیم تجزیه و تحلیل کنیم
[ترجمه ترگمان]مقدمه: جهان برای پذیرش بسیار زیادی از آن استفاده می کند، یک حقیقت ساده اما قطعی را در کار پیچیده به دست می آورد، اما بادوام است، اما ما می خواهیم تحلیل کنیم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. My affection plentifulness, fine and delicate, the concern looks after the person is my strength.
[ترجمه گوگل]محبت فراوان من، خوب و لطیف، توجه به شخص، قوت من است
[ترجمه ترگمان]محبت و علاقه من، خوب و لطیف است، نگرانی از شخص من است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. Objective To seek the plentifulness of Zhang Ailings novels artistic form commanded by the ideological content.
[ترجمه گوگل]هدف: جستجوی فراوانی رمان‌های ژانگ بیماری‌های شکل هنری که توسط محتوای ایدئولوژیک فرمان می‌گیرند
[ترجمه ترگمان]هدف به دنبال جست و جوی ژانگ ailings رمان های تصویری هنری است که توسط محتوای ایدیولوژیک به آن دستور داده شده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. This cloak-and-dagger and charming a plentifulness for still consisting in it with many righteousnesses.
[ترجمه گوگل]این خرقه و خنجر و فراوانی جذاب برای اینکه هنوز در آن با بسیاری از صالحات قرار دارد
[ترجمه ترگمان]این شنل و خنجر ظریف و a که هنوز در آن وجود دارد با تعداد زیادی از righteousnesses موجود است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. Not enough plentifulness in the resources of water of today, so my throat is withered.
[ترجمه گوگل]فراوانی در منابع آب امروزی کافی نیست، پس گلوی من پژمرده شده است
[ترجمه ترگمان]به اندازه کافی برای آب خوردن آب کافی نیست بنابراین گلویم خشک شده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. Reserved the history culture heredity information of several thousand years' plentifulness now, will along with dialectal disappearance but all gone!
[ترجمه گوگل]اطلاعات وراثت تاریخ فرهنگ از فراوانی چند هزار ساله در حال حاضر، همراه با ناپدید شدن لهجه‌ای، اما همه از بین رفته است!
[ترجمه ترگمان]در حال حاضر، اطلاعات وراثت فرهنگ تاریخی چند هزار سال پیش با ناپدید شدن dialectal همراه خواهد بود، اما همه آن ها ناپدید شده اند!
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. The images of all labouring women in Zhang Xianliang's works have striking, particular personalities and much plentifulness, complicacy and deep implications.
[ترجمه گوگل]تصاویر تمام زنان کارگر در آثار ژانگ ژیان لیانگ دارای شخصیت های برجسته و خاص و فراوانی، پیچیدگی و مفاهیم عمیقی است
[ترجمه ترگمان]تصاویر همه زنان شاغل در آثار ژانگ Xianliang شخصیت های برجسته و plentifulness، complicacy و معانی عمیق بسیاری را به خود جلب کرده اند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. For quantitative expressing and evaluating diversity of cave's scenery, diversity indices, relative plentifulness and dispersiveness are used.
[ترجمه گوگل]برای بیان و ارزیابی کمی تنوع مناظر غار از شاخص های تنوع، فراوانی نسبی و پراکندگی استفاده شده است
[ترجمه ترگمان]برای بیان کمی و ارزیابی تنوع مناظر غار، شاخص های تنوع، plentifulness نسبی و dispersiveness مورد استفاده قرار می گیرند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. The 80's of 20 centuries especially middle of 90's, some high-tech technique is in the aspects of spreading of extensive applied, make people acquire plentifulness on time of the information spreads.
[ترجمه گوگل]دهه 80 قرن 20 به ویژه اواسط دهه 90، برخی از تکنیک های با تکنولوژی بالا در جنبه های گسترش گسترده کاربردی است، مردم را وادار می کند به موقع از انتشار اطلاعات فراوانی کسب کنند
[ترجمه ترگمان]دهه های ۸۰ از ۲۰ قرن به ویژه در اواسط دهه ۹۰ میلادی، برخی از تکنیک های پیشرفته در زمینه گسترش تحقیقات گسترده مورد استفاده قرار می گیرد و باعث می شود که مردم در زمان انتشار اطلاعات، plentifulness را به دست آورند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. People obtain the path of the information too at suddenly it a plentifulness for biggest get up.
[ترجمه گوگل]مردم مسیر اطلاعات را نیز به طور ناگهانی به دست می آورند که برای بزرگ ترین برخاستن از آن فراوان است
[ترجمه ترگمان]مردم مسیر اطلاعات را نیز به دست می آورند که ناگهان تبدیل به یک plentifulness برای رسیدن به بزرگ ترین آن ها می شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. Edibility method:At edibility affiliation this condiment, can make fry the vegetables, infused in boiling the soup, stew meat the much more fresh, nourishment plentifulness .
[ترجمه گوگل]روش خوراکی: در وابستگی خوراکی، این چاشنی می تواند سبزیجات را سرخ کرده، دم کرده در جوشاندن سوپ، گوشت خورش را بسیار تازه تر و مغذی تر کند
[ترجمه ترگمان]روش Edibility: در edibility وابستگی به این condiment، می تواند سبزیجات را درست کند، سوپ را در جوش بیاورد، سوپ را کباب کند، گوشت آب پز را تغذیه کند، و گوشت را تغذیه کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. Ten thousand expert's team of area brands, from several have the plentifulness fulfillment experience profession the personnel constitutes.
[ترجمه گوگل]ده هزار تیم متخصص از برندهای منطقه، از چندین مورد حرفه ای که پرسنل آن را تشکیل می دهند، دارای تجربه فراوانی هستند
[ترجمه ترگمان]ده هزار مارک خبره از برند های منطقه، از چندین نفر دارای سابقه شغلی و شغلی است که پرسنل آن را تشکیل می دهند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. Because of the large space between seed trees and the plentifulness of light, the phototactic insects are favoured in existence and propagation.
[ترجمه گوگل]به دلیل فضای زیاد بین درختان بذر و نور فراوان، حشرات فوتوتاکتیک در وجود و تکثیر مطلوب هستند
[ترجمه ترگمان]به دلیل فضای بزرگ بین درختان دانه و the نور، حشرات phototactic در وجود و انتشار مورد توجه هستند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

مترادف ها

فراوانی (اسم)
plenty, aboundness, abundance, affluence, redundancy, profusion, amplitude, exuberance, ampleness, plenitude, great supply, lavishness, redundance, plentifulness, plentitude, superabundance

انگلیسی به انگلیسی

• ampleness, abundance, bountifulness; richness, wealth, lushness

پیشنهاد کاربران

بپرس