pledged

جمله های نمونه

1. they pledged loyalty to their leader
آنان عهد کردند که به رهبر خود وفادار باشند.

2. he was pledged to secrecy
از او قول رازداری گرفته شد.

3. the mayor pledged to clean up the city
شهردار قول داد شهر را از عوامل ناباب پاک کند.

4. he lifted his glass and pledged his host
لیوان خود را بالا برد و به سلامتی میزبانش نوشید.

5. Guerrillas have pledged to intensify the armed struggle against the new government.
[ترجمه گوگل]چریک ها متعهد شده اند که مبارزه مسلحانه علیه دولت جدید را تشدید کنند
[ترجمه ترگمان]Guerrillas قول داده اند که مبارزه مسلحانه علیه دولت جدید را افزایش دهند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. Germany and France pledged to maintain the differential between their two currencies.
[ترجمه گوگل]آلمان و فرانسه متعهد شدند که تفاوت بین دو ارز خود را حفظ کنند
[ترجمه ترگمان]آلمان و فرانسه قول دادند که اختلاف بین دو پول خود را حفظ کنند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. The UN pledged to help supervise the clearance of mines.
[ترجمه گوگل]سازمان ملل متعهد شد که به نظارت بر پاکسازی مین ها کمک کند
[ترجمه ترگمان]سازمان ملل متعهد شده است که به نظارت بر پاک سازی مین ها کمک کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. The minister has pledged his whole-hearted support for the scheme.
[ترجمه گوگل]وزیر متعهد شده است که با تمام وجود از این طرح حمایت کند
[ترجمه ترگمان]وزیر وعده حمایت همه جانبه خود را از این طرح داده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. Junior and middle-ranking civil servants have pledged to join the indefinite strike.
[ترجمه گوگل]کارمندان دولتی رده های پایین و متوسط ​​متعهد شده اند که به اعتصاب نامحدود بپیوندند
[ترجمه ترگمان]کارمندان عالی رتبه جامعه مدنی وعده داده اند که به این اعتصاب نامحدود بپیوندند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. The government has pledged to reduce the amount of chemicals used in food production.
[ترجمه گوگل]دولت متعهد شده است که میزان استفاده از مواد شیمیایی در تولید مواد غذایی را کاهش دهد
[ترجمه ترگمان]دولت وعده داده است که میزان مواد شیمیایی مورد استفاده در تولید مواد غذایی را کاهش دهد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. The two lovers pledged to stick by each other in fair weather or foul.
[ترجمه گوگل]این دو عاشق متعهد شدند که در هوای مناسب یا نامساعد به یکدیگر بچسبند
[ترجمه ترگمان]دو عاشق به هم قول داده بودند که همدیگر را در هوای عادلانه و یا متعفن به هم بزنند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. The president pledged to respect the existing frontiers between the two countries.
[ترجمه گوگل]رئیس جمهور متعهد شد که به مرزهای موجود بین دو کشور احترام بگذارد
[ترجمه ترگمان]رئیس جمهور متعهد شد که به مرزه ای موجود بین دو کشور احترام بگذارد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. He pledged that there would be no whitewash and that the police would carry out a full investigation.
[ترجمه گوگل]او متعهد شد که هیچ سفیدکاری صورت نخواهد گرفت و پلیس تحقیقات کامل را انجام خواهد داد
[ترجمه ترگمان]او قول داد که هیچ برفی وجود نخواهد داشت و پلیس تحقیقات کاملی را انجام خواهد داد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. The government pledged their support for the plan.
[ترجمه گوگل]دولت متعهد شد از این طرح حمایت کند
[ترجمه ترگمان]دولت وعده حمایت خود از این طرح را داد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

15. The company has pledged to investigate claims that its products are unsafe.
[ترجمه گوگل]این شرکت متعهد شده است که ادعاهایی مبنی بر ناامن بودن محصولاتش را بررسی کند
[ترجمه ترگمان]این شرکت متعهد شده است تا ادعاهای مبنی بر عدم ایمنی محصولات خود را مورد بررسی قرار دهد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

انگلیسی به انگلیسی

• hocked, mortgaged, pawned

پیشنهاد کاربران

وعده داده شده
متعهد
تضمین شده
ضمانت دار
عین مرهونه ( حقوق )
تضمین_عهد

بپرس