plebiscite

/ˈplebəˌsaɪt//ˈplebɪsɪt/

معنی: همه پرسی، مردم خواست، رای قاطبه مردم، مراجعه باراء عمومی
معانی دیگر: رفراندوم

بررسی کلمه

اسم ( noun )
• : تعریف: a direct vote by a population on some important question, esp. a question of national self-determination such as annexation or independence; referendum.

جمله های نمونه

1. A plebiscite was held to decide the fate of the country.
[ترجمه گوگل]همه‌پرسی برای تعیین سرنوشت کشور برگزار شد
[ترجمه ترگمان]یک همه پرسی برای تصمیم گیری درباره سرنوشت کشور برگزار شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. If this had been a plebiscite, we would have won in a landslide.
[ترجمه گوگل]اگر این همه‌پرسی بود، ما با قاطعیت پیروز می‌شدیم
[ترجمه ترگمان]اگر این یک همه پرسی عمومی بود، ما در یک زمین لغزش برنده می شدیم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. The parties accused de Gaulle of preparing a plebiscite; the General accused them of coveting an irresponsible, omnipotent assembly.
[ترجمه گوگل]احزاب دوگل را به تدارک همه‌پرسی متهم کردند ژنرال آنها را به طمع یک مجمع غیرمسئولانه و همه کاره متهم کرد
[ترجمه ترگمان]طرفین دو گل را متهم به آماده کردن یک همه پرسی کردند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. The administration will also hold a plebiscite within the next six months for the approval of constitutional reforms.
[ترجمه گوگل]دولت همچنین ظرف شش ماه آینده یک همه پرسی برای تصویب اصلاحات قانون اساسی برگزار خواهد کرد
[ترجمه ترگمان]دولت همچنین یک همه پرسی در عرض شش ماه آینده برای تصویب اصلاحات قانون اساسی برگزار خواهد کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. Napoleon and Louis Napoleon favoured government by plebiscite or caesarian democracy.
[ترجمه گوگل]ناپلئون و لویی ناپلئون از طریق همه‌پرسی یا دموکراسی سزارین طرفدار حکومت بودند
[ترجمه ترگمان]ناپلئون و لویی ناپلئون از طریق همه پرسی یا دموکراسی caesarian دولت را مورد توجه قرار دادند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. Every week a plebiscite of sorts is held to determine which programs are popular and which are not.
[ترجمه گوگل]هر هفته یک همه‌پرسی برگزار می‌شود تا مشخص شود کدام برنامه‌ها محبوب هستند و کدام‌ها نه
[ترجمه ترگمان]هر هفته یک همه پرسی از انواع مختلف برای تعیین اینکه کدام برنامه ها محبوب هستند و کدام یک نیستند، برگزار می شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. Newfoundland, finally, became the tenth province after a plebiscite in 194
[ترجمه گوگل]سرانجام نیوفاندلند پس از همه‌پرسی در سال 194 به دهمین استان تبدیل شد
[ترجمه ترگمان]پس از یک همه پرسی در ۱۹۴ به استان دهم رسید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. The province decide by plebiscite to lower the voting age to eighteen.
[ترجمه گوگل]استان با همه‌پرسی تصمیم می‌گیرد که سن رای‌دهی را به هجده سال کاهش دهد
[ترجمه ترگمان]این استان از یک همه پرسی برای کاهش سن رای دهی در سن ۱۸ سالگی تصمیم گیری می کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. It was Iceland's first plebiscite since the island's independence from Denmark in 194
[ترجمه گوگل]این اولین همه‌پرسی ایسلند از زمان استقلال این جزیره از دانمارک در سال 194 بود
[ترجمه ترگمان]این اولین همه پرسی ایسلند از زمان استقلال این جزیره از دانمارک در ۱۹۴ است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. The decision to concede a plebiscite on the voting system has enraged them.
[ترجمه گوگل]تصمیم برای دادن همه‌پرسی در سیستم رای‌گیری آنها را خشمگین کرده است
[ترجمه ترگمان]تصمیم برای تصدیق یک همه پرسی در سیستم رای گیری آن ها را عصبانی کرده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. The plebiscite in Kashmir desired by the U . N . has never taken place.
[ترجمه گوگل]همه‌پرسی در کشمیر مورد نظر U N هرگز صورت نگرفته است
[ترجمه ترگمان]همه پرسی در کشمیر مورد نظر در کشمیر مورد نظر است ان هرگز اتفاق نیفتاده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. A plebiscite was taken as to whether this was a fitting punishment.
[ترجمه گوگل]همه‌پرسی انجام شد که آیا این مجازات مناسبی است یا خیر
[ترجمه ترگمان]یک همه پرسی در مورد این موضوع صورت گرفت که آیا این یک مجازات مناسب است یا خیر
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. It was decided by plebiscite.
[ترجمه گوگل]با همه‌پرسی تصمیم گرفته شد
[ترجمه ترگمان]رای دهندگان به این نتیجه رسیده بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. The question of which state the minority group should belong to was decided by plebiscite.
[ترجمه گوگل]این مسئله که گروه اقلیت باید به کدام ایالت تعلق داشته باشد با همه‌پرسی تصمیم‌گیری شد
[ترجمه ترگمان]این سوال که گروه اقلیت باید به آن تعلق داشته باشد، از طریق همه پرسی مورد تصمیم گیری قرار گرفت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

مترادف ها

همه پرسی (اسم)
plebiscite, referendum

مردم خواست (اسم)
plebiscite

رای قاطبه مردم (اسم)
plebiscite

مراجعه به آراء عمومی (اسم)
plebiscite

انگلیسی به انگلیسی

• expression of a people's will or wishes through a direct ballot of all voters
a plebiscite is a vote in which all the people in a country or region are asked whether they agree or disagree with a particular policy, for example a policy of unification with another country.

پیشنهاد کاربران

نظر آقای جهان بخش بسیار دقیق است چون در توضیحِ تفاوت بین این کلمه و کلمه رفراندوم سایت زیر اینگونه توضیح می دهد:
The words referendum and plebiscite refer to electoral institutions in which the mass of the population votes on an issue. However, they have very different political connotations. Plebiscite is a negative term referring to an unfair and unfree vote in an undemocratic political system. It was a favourite device of French Emperors Napoleon Bonaparte and Louis Napoleon to endorse their charismatic leadership. Hitler and Mussolini held plebiscites in which rejection of the dictator’s proposal was unthinkable. As a prime minister who holds office with less than 37 percent of the popular vote, David Cameron could hardly be considered charismatic, let alone a dictator.
...
[مشاهده متن کامل]

A referendum, by contrast, is a free, fair and competitive vote. It is democratic if the wording of the question, and the rules governing the campaign, give both proponents and opponents of the issue the ability to compete on fair terms and votes are cast and counted without fraud.
واژه های رفراندوم و همه پرسی به نهادهای انتخاباتی اطلاق می شود که در آن توده های مردم به یک موضوع رأی می دهند. با این حال، آنها مفاهیم سیاسی بسیار متفاوتی دارند. همه پرسی یک اصطلاح منفی است که به رأی ناعادلانه و غیرآزاد در یک نظام سیاسی غیردموکراتیک اشاره دارد. این وسیله مورد علاقه امپراتورهای فرانسه ناپلئون بناپارت و لوئی ناپلئون برای تأیید رهبری کاریزماتیک آنها بود. هیتلر و موسولینی همه پرسی برگزار کردند که در آن رد پیشنهاد دیکتاتور غیرقابل تصور بود. دیوید کامرون به عنوان نخست وزیری که کمتر از 37 درصد آرای مردمی را در اختیار دارد، به سختی می تواند کاریزماتیک در نظر گرفته شود، چه رسد به یک دیکتاتور. در مقابل، رفراندوم یک رأی آزاد، منصفانه و رقابتی است. دموکراتیک است اگر مسئله مورد سوال جهت همه پرسی، و قوانین حاکم بر مبارزات انتخاباتی، به موافقان و مخالفان امکان رقابت با شرایط منصفانه را بدهد و آرا بدون تقلب به صندوق ریخته شود و شمارش شود، در آن صورت یک رفراندوم برگزار شده است.
Example: Napoleon and Louis Napoleon favored government by plebiscite or caesarian democracy.

✨ از مجموعه لغات GRE ✨
✍ توضیح: A direct vote in which an entire electorate is invited to vote on a specific proposal or issue 🗳️
🔍 مترادف: Referendum
✅ مثال: The government held a plebiscite to decide whether to adopt the new constitution.
همه پرسی
مثال:
he called on the government to hold a plebiscite
او از دولت درخواست برگزاری یک همه پرسی کرد.
plebiscite ( علوم سیاسی و روابط بین الملل )
واژه مصوب: نظرخواهی
تعریف: روشی برای آگاهی ازنظر مردم دربارۀ یک موضوع به منظور تصمیم گیری
همه پرسی فرمایشی

بپرس