1. 'Can I come too?' she said, pleadingly.
[ترجمه گوگل]من هم می توانم بیایم؟ او با التماس گفت
[ترجمه ترگمان]منم میتونم بیام؟ با التماس و التماس گفت:
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]منم میتونم بیام؟ با التماس و التماس گفت:
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
2. Kathleen looked at him pleadingly.
[ترجمه گوگل]کاتلین با التماس به او نگاه کرد
[ترجمه ترگمان]کاتلین با التماس به او نگاه کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]کاتلین با التماس به او نگاه کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
3. Kathleen lifted her head and met Jack's eyes pleadingly.
[ترجمه گوگل]کاتلین سرش را بلند کرد و چشمان جک را با التماس دید
[ترجمه ترگمان]کاتلین سرش را بلند کرد و با التماس به چشمان جک نگاه کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]کاتلین سرش را بلند کرد و با التماس به چشمان جک نگاه کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
4. He looked pleadingly at her.
[ترجمه گوگل]با التماس به او نگاه کرد
[ترجمه ترگمان]با التماس به او نگاه کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]با التماس به او نگاه کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
5. He looked at me pleadingly.
[ترجمه گوگل]با التماس به من نگاه کرد
[ترجمه ترگمان]با التماس و التماس به من نگاه کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]با التماس و التماس به من نگاه کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
6. Surely, comrades, ' cried Squealer almost pleadingly, skipping from side to side and whisking his tail, 'surely there is no one among you who wants to see Jones come back?'
[ترجمه گوگل]مطمئناً، رفقا، اسکویلر تقریباً با التماس گریه کرد، از این طرف به آن طرف میپرید و دمش را تکان میداد، «مطمئناً کسی در بین شما نیست که بخواهد بازگشت جونز را ببیند؟»
[ترجمه ترگمان]اسکویی لر در حالی که دمش را تکان می داد و دمش را تکان می داد، با صدای بلند گفت: رفقا، مسلما کسی میان شما نیست که بخواهد دوباره جونز را ببیند؟
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]اسکویی لر در حالی که دمش را تکان می داد و دمش را تکان می داد، با صدای بلند گفت: رفقا، مسلما کسی میان شما نیست که بخواهد دوباره جونز را ببیند؟
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
7. She spoke rapidly and pleadingly, looked entreatingly into his face.
[ترجمه گوگل]او به سرعت و با التماس صحبت کرد و به صورت او نگاه کرد
[ترجمه ترگمان]به سرعت و با التماس و التماس و التماس به صورتش نگاه کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]به سرعت و با التماس و التماس و التماس به صورتش نگاه کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
8. The little man looked up, pleadingly.
[ترجمه گوگل]مرد کوچک با التماس به بالا نگاه کرد
[ترجمه ترگمان]مرد کوچک اندام با التماس و التماس سر بلند کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]مرد کوچک اندام با التماس و التماس سر بلند کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
9. " Becky " -- pleadingly. " Becky, won't you say something? "
[ترجمه گوگل]"بکی" -- با التماس "بکی، چیزی نمی گویی؟"
[ترجمه ترگمان]\"بکی\" - با التماس: \"بکی، چیزی نمی گویی؟\"
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]\"بکی\" - با التماس: \"بکی، چیزی نمی گویی؟\"
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
10. While she looked at him pleadingly, he drove on in a dreadful silence.
[ترجمه گوگل]در حالی که او با التماس به او نگاه می کرد، او در سکوتی وحشتناک رانندگی کرد
[ترجمه ترگمان]همچنان که با التماس و التماس به او نگاه می کرد، در سکوتی هولناک پیش می رفت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]همچنان که با التماس و التماس به او نگاه می کرد، در سکوتی هولناک پیش می رفت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
11. A student comes to a young professors office hours . Sheglancesdown the kneels pleadingly.
[ترجمه گوگل]دانشجویی به وقت اداری استادان جوان می آید با التماس به زانوها نگاه می کند
[ترجمه ترگمان]یک دانشجو چند ساعت به نزد استادان جوان می آید در حالی که التماس کنان در کنارم زانو می زند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]یک دانشجو چند ساعت به نزد استادان جوان می آید در حالی که التماس کنان در کنارم زانو می زند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید