plea of guilty

پیشنهاد کاربران

🔸 معادل فارسی:
اقرار به گناه / اعتراف به جرم / پذیرش اتهام
در زبان حقوقی:
اظهار رسمی متهم مبنی بر پذیرش ارتکاب جرم مورد اتهام
________________________________________
🔸 تعریف ها:
...
[مشاهده متن کامل]

1. ** ( حقوقی – کیفری ) :**
اظهار رسمی متهم در دادگاه مبنی بر اینکه اتهام واردشده را می پذیرد و خود را گناهکار می داند
مثال: The defendant entered a plea of guilty to avoid a lengthy trial.
متهم برای اجتناب از محاکمه ی طولانی، به جرم خود اقرار کرد.
2. ** ( مرحله ی دادرسی ) :**
یکی از گزینه های متهم هنگام پاسخ به اتهام در دادگاه:
- *Guilty* ( مقصرم )
- *Not guilty* ( بی گناهم )
- *No contest* ( بدون پذیرش یا انکار )
مثال: A plea of guilty often leads to a sentencing hearing.
اقرار به گناه معمولاً به جلسه ی صدور حکم منتهی می شود.
3. ** ( توافق قضایی – plea bargain ) :**
در بسیاری از نظام های حقوقی، *plea of guilty* می تواند بخشی از توافق با دادستان باشد تا در ازای کاهش مجازات، متهم به جرم اعتراف کند
مثال: He entered a plea of guilty as part of a plea bargain.
او در چارچوب توافق قضایی به جرم خود اعتراف کرد.
________________________________________
🔸 مترادف ها:
guilty plea – admission of guilt – confession – acceptance of charges
________________________________________
🔸 نکته ی حقوقی و فرهنگی:
در نظام های حقوقی مبتنی بر کامن لا ( مثل آمریکا، بریتانیا، کانادا ) ، *plea of guilty* نقش کلیدی در روند دادرسی دارد.
این اقرار می تواند روند محاکمه را کوتاه کند، ولی معمولاً به صدور حکم محکومیت منجر می شود.