playgoer

/ˈpleɪɡoʊər//ˈpleɪɡəʊə/

معنی: نمایشرو، ادمی که قالبا بنمایش میرود
معانی دیگر: کسی که مرتب به تئاتر می رود، تئاتر دوست

بررسی کلمه

اسم ( noun )
• : تعریف: one who often attends theatrical performances.

جمله های نمونه

1. It also made more money, because every playgoer had a seat and paid a shilling for it.
[ترجمه گوگل]همچنین درآمد بیشتری داشت، زیرا هر بازیکنی یک صندلی داشت و یک شیلینگ برای آن می پرداخت
[ترجمه ترگمان]همچنین پول بیشتری به دست می آورد، زیرا همه playgoer یک صندلی داشتند و یک شیلینگ برای آن پرداخت می کردند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. But will the playgoers like it?
[ترجمه گوگل]اما آیا بازیبازان آن را دوست خواهند داشت؟
[ترجمه ترگمان]اما آیا the مثل آن خواهد بود؟
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. The playgoers of London knew a real fight when they saw one.
[ترجمه گوگل]بازیبازان لندن با دیدن یک دعوای واقعی متوجه شدند
[ترجمه ترگمان]The لندن وقتی یکی را می دیدند، دعوای واقعی می دانستند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. There are lots of new, younger writers, who know how to please the playgoer.
[ترجمه گوگل]بسیاری از نویسندگان جدید و جوان‌تر هستند که می‌دانند چگونه بازی‌باز را راضی کنند
[ترجمه ترگمان]نویسندگان جوان بسیار جدیدی هستند که می دانند چگونه the را خشنود کنند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. She entered her own No. 3 to find her son reading a copy of Playgoer and Jessie creeping about hanging up costumes.
[ترجمه گوگل]او وارد شماره 3 خودش شد تا پسرش را در حال خواندن نسخه‌ای از Playgoer و جسی در حال خزنده در مورد آویزان کردن لباس‌ها بیابد
[ترجمه ترگمان]او به شماره ۳ خودش وارد شد تا پسرش را پیدا کند که یک کپی از Playgoer را می خواند و جسی در حال پرسه زدن در مورد آویزان کردن لباس ها بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

مترادف ها

نمایشرو (اسم)
playgoer

ادمی که غالبا به نمایش می رود (اسم)
playgoer

انگلیسی به انگلیسی

• theatergoer, one who frequents the theater

پیشنهاد کاربران

بپرس