play with fire


کار خطرناک کردن، با آتش بازی کردن

بررسی کلمه

عبارت ( phrase )
• : تعریف: to carelessly provoke danger.

جمله های نمونه

1. Don't play with fire.
[ترجمه بیتا] خودت رو به خطر ننداز
|
[ترجمه گوگل]با آتش بازی نکن
[ترجمه ترگمان]با آتش بازی نکن
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. It is dangerous to play with fire.
[ترجمه گوگل]بازی با آتش خطرناک است
[ترجمه ترگمان]بازی کردن با آتش خطرناک است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. Ladies who play with fire must remember that smoke gets in their eyes. ”. Mae West
[ترجمه گوگل]خانم هایی که با آتش بازی می کنند باید به خاطر داشته باشند که دود به چشمانشان می رود " می وست
[ترجمه ترگمان]خانم هایی که با آتش بازی می کنند باید به خاطر داشته باشند که دود در چشمانشان جمع می شود \" مای وست
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. Sir Hugo advises Deronda not to play with fire.
[ترجمه گوگل]سر هوگو به دروندا توصیه می کند که با آتش بازی نکند
[ترجمه ترگمان]سر هوگو به Deronda توصیه می کند که با آتش بازی نکند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. Manchester United continue to play with fire, losing 2-1 against Anderlecht.
[ترجمه گوگل]منچستریونایتد با شکست 2-1 مقابل اندرلخت به بازی با آتش ادامه می دهد
[ترجمه ترگمان]منچستر یونایتد بازی خود را با شکست ۲ بر ۱ به Anderlecht واگذار کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. You must n't play with fire because it's quite dangerous.
[ترجمه گوگل]شما نباید با آتش بازی کنید زیرا بسیار خطرناک است
[ترجمه ترگمان]تو نباید با آتش بازی کنی چون خیلی خطرناکه
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. Tell those boy never play with fire.
[ترجمه گوگل]به آن پسرها بگو هرگز با آتش بازی نکن
[ترجمه ترگمان]به اون پسره بگو هیچ وقت با آتیش بازی نمیکنه
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. Children must be taught not to play with fire.
[ترجمه گوگل]باید به کودکان آموزش داد که با آتش بازی نکنند
[ترجمه ترگمان]کودکان باید یاد بگیرند که با آتش بازی نکنند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. Tin, let Christy not play with fire.
[ترجمه گوگل]قلع، بگذار کریستی با آتش بازی نکند
[ترجمه ترگمان] Tin، بذار کریستی با آتیش بازی نکنه
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. If you play with fire, you'll get burnt in the event.
[ترجمه گوگل]اگر با آتش بازی کنید، در این رویداد خواهید سوخت
[ترجمه ترگمان]اگر با آتش بازی کنی، در این صورت می سوزی
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. It is not safe for children to play with fire.
[ترجمه گوگل]بازی با آتش برای کودکان ایمن نیست
[ترجمه ترگمان]برای کودکان ایمن نیست که با آتش بازی کنند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. It is dangerous to play with fire here.
[ترجمه گوگل]اینجا بازی با آتش خطرناک است
[ترجمه ترگمان]اینجا با آتش زدن خطرناک است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. It is dangerous to let the boys play with fire.
[ترجمه گوگل]این خطرناک است که اجازه دهید پسران با آتش بازی کنند
[ترجمه ترگمان]خیلی خطرناکه که اجازه بدیم پسرا با آتیش بازی کنن
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. We never play with fire, and they never play with it, either.
[ترجمه گوگل]ما هرگز با آتش بازی نمی کنیم و آنها نیز هرگز با آن بازی نمی کنند
[ترجمه ترگمان]ما هرگز با آتش بازی نمی کنیم و هیچ وقت با آن بازی نمی کنند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

انگلیسی به انگلیسی

• do something that is potentially dangerous, take risks

پیشنهاد کاربران

مثال؛
If you keep skipping class, you're really playing with fire; you might end up failing the course.
She knew dating her best friend's ex was playing with fire, but she couldn't resist the attraction.
...
[مشاهده متن کامل]

By ignoring the safety regulations, the company is playing with fire and could face severe penalties.

خطرجویی کردن
خود را در مخاطره انداختن
در انجام کار خطرناک یا پرمخاطره دخیل بودن
خود را به آب و آتش زدن
با دم شیر بازی کردن ، : )

بپرس