play off

/ˈpleɪˈɒf//pleɪɒf/

معنی: مسابقهحدفی، وابسته به مسابقات حذفی، مسابقه را باتمام رساندن، در مسابقه حذفی شرکت کردن
معانی دیگر: 1- به هم جنگ انداختن، با هم مخالفت کردن 2- (در مسابقات - هنگام مساوی بودن طرفین) مسابقه ی حذفی یا نهایی انجام دادن، نشان دادن فیلم، مسابقهی حذفی

بررسی کلمه

اسم ( noun )
• : تعریف: in sports, final or extra games or rounds to settle a tie or decide a championship.

جمله های نمونه

1. The top teams will play off seven games against each other.
[ترجمه گوگل]تیم های برتر هفت بازی مقابل یکدیگر برگزار خواهند کرد
[ترجمه ترگمان]تیم های برتر هر کدام هفت بازی را علیه یکدیگر انجام خواهند داد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. The top teams in each group will play off seven games against each other.
[ترجمه گوگل]تیم های برتر هر گروه در هفت بازی به مصاف یکدیگر خواهند رفت
[ترجمه ترگمان]تیم های برتر هر گروه هفت بازی را علیه یکدیگر انجام خواهند داد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. The two equal winners had to play off an additional game to decide the winner of the whole competition.
[ترجمه گوگل]دو برنده مساوی باید یک بازی اضافی را انجام می دادند تا برنده کل رقابت تعیین شود
[ترجمه ترگمان]دو برنده برابر باید بازی دیگری را بازی کنند تا برنده مسابقه نهایی شوند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. The top two teams will play off at Twickenham for the county title.
[ترجمه گوگل]دو تیم برتر در توئیکنهام برای عنوان قهرمانی شهرستان به مصاف هم خواهند رفت
[ترجمه ترگمان]دو تیم برتر در Twickenham برای عنوان استان بازی خواهند کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. The visitors will come back next Sunday to play off the game stopped by rain.
[ترجمه گوگل]میهمانان یکشنبه آینده باز خواهند گشت تا بازی را که با باران متوقف شده انجام دهند
[ترجمه ترگمان]بازدیدکنندگان یکشنبه آینده خواهند آمد تا بازی را با باران قطع کنند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. We must not try to play off the boy troubled with a stammer.
[ترجمه گوگل]ما نباید سعی کنیم پسری را که با یک لکنت مشکل دارد بازی کنیم
[ترجمه ترگمان]ما نباید سعی کنیم که با لکنت زبون بازی کنیم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. The losing semi - finalists will play off for the third place.
[ترجمه گوگل]بازنده های نیمه نهایی برای مقام سوم بازی خواهند کرد
[ترجمه ترگمان]دو فینالیست بازنده در مکان سوم بازی خواهند کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. Swindon Town are being sized up for their play off final.
[ترجمه گوگل]Swindon Town برای فینال پلی آف خود در نظر گرفته شده است
[ترجمه ترگمان]Swindon تاون در حال آماده شدن برای نمایش نهایی خود هستند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. We must not try play off the boy troubled with a stammer.
[ترجمه عیسی باستین] نباید آن پسر لکنت دار را اذیت کنیم .
|
[ترجمه گوگل]ما نباید سعی کنیم با پسری که با لکنت مشکل دارد بازی کنیم
[ترجمه ترگمان]ما نباید سعی کنیم پسرک را با لکنت زبان بازی کنیم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. Leeds and Liverpool will play off their tie tomorrow.
[ترجمه گوگل]لیدز و لیورپول فردا به مصاف هم خواهند رفت
[ترجمه ترگمان]لیدز و لیورپول فردا با تساوی بازی خواهند کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. Why do you always play off Joe? I think it isn't polite.
[ترجمه گوگل]چرا همیشه از جو بازی می کنی؟ به نظر من مودبانه نیست
[ترجمه ترگمان]چرا همیشه جو رو بازی می کنی؟ به نظر من مودبانه نیست
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. Jones always tried to play off poor old Smith ; who stammered badly.
[ترجمه گوگل]جونز همیشه سعی می کرد اسمیت پیر بیچاره را بازی کند که بد لکنت زد
[ترجمه ترگمان]جونز همیشه سعی می کرد نقش اسمیت بیچاره را بازی کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. The visitors came back the next Saturday to play off the game stopped by rain.
[ترجمه گوگل]میهمانان شنبه آینده برگشتند تا بازی را که با باران متوقف شده بود، انجام دهند
[ترجمه ترگمان]بازدید کنندگان در روز شنبه آینده برای خاموش کردن این بازی که در اثر باران متوقف شده بود، بازگشتند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. Leeds and Liverpool play off tomorrow.
[ترجمه گوگل]لیدز و لیورپول فردا به مصاف هم می روند
[ترجمه ترگمان](لیدز)و لیورپول فردا بازی می کنند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

15. Smith and Peters will play off next week.
[ترجمه گوگل]اسمیت و پیترز هفته آینده بازی خواهند کرد
[ترجمه ترگمان]اسمیت و پیت رز هفته آینده بازی خواهند کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

16. The Lakers will meet the Bulls in the playoffs.
[ترجمه گوگل]لیکرز در مرحله پلی آف با بولز دیدار خواهد کرد
[ترجمه ترگمان]\"لیکرز\" در مرحله حذفی با گاوها دیدار خواهد کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

17. The Lakers' loss in the playoffs was very disappointing.
[ترجمه گوگل]شکست لیکرز در پلی آف بسیار ناامید کننده بود
[ترجمه ترگمان]باخت لیکرز در بازی های حذفی بسیار ناامید کننده بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

18. She has been in the playoffs every year since she made the varsity.
[ترجمه گوگل]او از زمانی که به دانشگاه راه یافته است، هر سال در پلی آف حضور داشته است
[ترجمه ترگمان]او هر سال در مسابقات حذفی شرکت کرده از زمانی که او تیم دانشگاه را درست کرده بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

19. Counting playoff games, the Warriors have won 8 of the 9 games they've played against Utah.
[ترجمه گوگل]با احتساب بازی های پلی آف، واریرز در 8 بازی از 9 بازی ای که مقابل یوتا انجام داده اند، پیروز شده اند
[ترجمه ترگمان]با شمارش بازی های حذفی، جنگجویان ۸ تا از ۹ بازی که در برابر یوتا بازی کرده اند را برنده شده اند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

20. They have played a combined 27playoff games, 23 All-Star Games, scored 4891 points and grabbed 2019 rebounds.
[ترجمه گوگل]آنها در مجموع 27 بازی پلی آف، 23 بازی آل استار، 4891 امتیاز و 2019 ریباند انجام داده اند
[ترجمه ترگمان]آن ها در مجموع ۲۷ بازی حذفی، ۲۳ بازی همه استار، امتیاز ۴۸۹۱ امتیاز کسب کردند و ۲۰۱۹ را پرتاب کردند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

21. Local estimates put the economic impact of one playoff game at $ 8 million.
[ترجمه گوگل]برآوردهای محلی تأثیر اقتصادی یک بازی پلی آف را 8 میلیون دلار نشان می دهد
[ترجمه ترگمان]برآورده ای محلی تاثیر اقتصادی یک بازی حذفی را ۸ میلیون دلار برآورد می کنند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

22. There was no reason for a playoff game because both were assured of advancing to the postseason.
[ترجمه گوگل]هیچ دلیلی برای بازی پلی آف وجود نداشت زیرا هر دو از صعود به فصل بعد اطمینان داشتند
[ترجمه ترگمان]دلیلی برای بازی حذفی وجود نداشت، زیرا هر دوی آن ها به صعود به the اطمینان داشتند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

23. The new coach pushed defense, the stuff of playoff contenders.
[ترجمه گوگل]مربی جدید دفاع را هل داد، چیزهای مدعیان پلی آف
[ترجمه ترگمان]این مربی جدید، وکلای مدافع را تحت فشار قرار داد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

24. Looking for that little lift to break into playoff mode?
[ترجمه گوگل]به دنبال آن آسانسور کوچک برای ورود به حالت پلی آف هستید؟
[ترجمه ترگمان]به دنبال آن بالابر کوچک برای شکستن حالت حذفی است؟
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

25. His playoff streak is in peril this season.
[ترجمه گوگل]بازی های پلی آف او در این فصل در خطر است
[ترجمه ترگمان]خط حذفی وی در این فصل در خطر است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

26. After defeating Pennsylvania in a playoff game Saturday he announced his retirement, effective after the Tournament.
[ترجمه گوگل]پس از شکست دادن پنسیلوانیا در بازی پلی آف شنبه، او بازنشستگی خود را اعلام کرد که بعد از مسابقات موثر است
[ترجمه ترگمان]او پس از شکست دادن پنسیلوانیا در مسابقه حذفی روز شنبه بازنشستگی خود را اعلام کرد که بعد از این تورنمنت موثر افتاد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

27. This team has no playoff experience and shooting guard Joe Dumars is in the final throes of his lustrous career.
[ترجمه گوگل]این تیم هیچ تجربه پلی آف ندارد و جو دومارس گارد شوتینگ در آخرین دوران حرفه ای درخشان خود قرار دارد
[ترجمه ترگمان]این تیم هیچ تجربه پلی آف ندارد و از جو Dumars محافظت می کند که در آخر کار پر زرق و برق خود است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

28. After last season's playoff loss to the Pacers, vandals spray-painted racial epithets in Iverson's backyard.
[ترجمه گوگل]پس از شکست فصل گذشته در پلی آف مقابل پیسرز، خرابکاران القاب نژادی را در حیاط خلوت آیورسون نقاشی کردند
[ترجمه ترگمان]پس از شکست پلی آف فصل گذشته به پیسرز، vandals نژادی در حیاط خانه Iverson به کار برده شدند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

29. Tampa Bay long ago discarded playoff talk, but the Bucs are restless to step forward.
[ترجمه گوگل]تامپا بی مدت‌ها پیش صحبت‌های پلی آف را کنار گذاشت، اما باکس برای قدم گذاشتن به جلو بی‌قرار است
[ترجمه ترگمان]خلیج تامپا از مدت ها قبل به دور حذفی دور ریخته شد، اما the بی قرار هستند که قدم به جلو بگذارند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

30. It was nip and tuck as to who would win the playoffs, but Denver's determination helped them to beat a tough Washington team.
[ترجمه گوگل]در مورد اینکه چه کسی در پلی آف پیروز می شود، نمی دانستند، اما عزم دنور به آنها کمک کرد تا یک تیم سخت واشنگتن را شکست دهند
[ترجمه ترگمان]اما تیم دنور به آن ها کمک کرد تا تیم سرسخت واشنگتن را شکست دهند اما تصمیم دنور به آن ها کمک کرد تا تیم سرسخت واشنگتن را شکست دهند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

مترادف ها

مسابقهحدفی (اسم)
play off

وابسته به مسابقات حذفی (صفت)
play off

مسابقه را به اتمام رساندن (فعل)
play off

در مسابقه حذفی شرکت کردن (فعل)
play off

انگلیسی به انگلیسی

• finish a competition; play another game
final game of a tournament; tie-breaking game (sports)
a playoff is an extra game to decide the final positions of the competitors when two or more of them have the same score or have reached the same stage in a competition.

پیشنهاد کاربران

۱. مسابقات حذفی: مرحله ی اعلام برنده در یک رقابت ورزشی، که در آن تیم ها در مسابقات تک بازی یا گروهی به یکدیگر می پردازند تا برنده ی نهایی تعیین شود.
۲. انتخاب نهایی: روند یا مرحله ای از یک فرآیند که در آن انتخاب نهایی انجام می شود، به عنوان مثال، در انتخاب بازیگران برای نقش های خاص در یک فیلم یا نمایش.
...
[مشاهده متن کامل]

۳. مسابقات زنده: مرحله ای از یک رقابت یا مسابقه که به صورت مستقیم و در مقابل یکدیگر انجام می شود.
۴. برگزاری مسابقات: اجرای یک مسابقه یا رقابت بین چندین شرکت کننده برای تعیین برنده.

play off somebody/something: ( American English ) to deliberately use a fact, action, idea etc in order to make . what you are doing better or to get an advantage
پایان دادن به مسابقه
مسابقه حذفی پایانی را انجام دادن
مسابقه را به اتمام رساندن
بازی می کند
اجرا کردن
از سر باز کردن
به جان هم انداختن
به معنی تسویه کردن نمیشه، کاربر rozنوشتند
اشتباه تایپی دارند، pay off, تسویه کردن معنی میده!!!!!!!

بپرس